سخن سرای نامی توس و سراینده شاهنامه حماسه ملی ایران سال 329 هجری در روستای 'پاژ' منطقه توس خراسان دیده به جهان گشود و در سال 411 هجری قمری در همان منطقه درگذشت و در باغ خود به خاک سپرده شد.
وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می پرداخت به خواندن داستان هم علاقه مند شد و همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر انداخت تا شاهنامه را به نظم در آورد.
فردوسی در سال 370 هجری که سرودن شاهنامه را آغاز کرد ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و برخی از بزرگان خراسان نیز که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالها در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.
شاهنامه فردوسی یکی از پرمایه ترین و بی نیازترین گنجینه های زبان پارسی از نظر در برداشتن لغات و اصطلاحات ادبی است و بی شک از این جهت بزرگترین و نخستین کتابی است که پاسدار کلمات درست و زیبای زبان مادری ما شده که آنها را با صحت و امانت به نسل های بعدی سپرده است.
فردوسی با نمایش این لغات فصیح و دلنشین در شارستان شکوهمند اشعار شیرین خود واژه ها و اصطلاحات اصیل را شهر بند کرده و آنها را از بی سر و سامانی، آفات تحریف و نجات بخشیده است
بازیگر اصلی این روایت های بی نظیر پهلوانانی هستند که نمونه های متعالی انسانی را تصویر می کنند و با تمام توان به دفاع از موجودیت فرهنگ ایرانی و ارزش های عمیق انسانی مردمانش بر می خیزند و جان در طبق اخلاص می نهند.
اثر جاودان فردوسی حماسه ای منظوم با حدود 60 هزار بیت شامل اسطوره ها، افسانه ها و تاریخ چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان ایران از ابتدا تا آغاز دوران اسلامی در سده هفتم است.
فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و توس همه نام هایی آشنا و عزیز از پهلوانانی است که هنوز هم پدران و مادران ایرانی به احترام دلاوری و مردانگی و پهلوانی آنان فرزندان خود را بدانها نام می نهند و ما هنوز آنان را در میان خود داریم آنگونه که در هشت سال دفاع مقدس شاهدش بودیم.
فردوسی و اثر ماندگارش در ابعاد دیگری نیز تاثیرات بسیار زیادی از خود برجای گذاشته اند. نقش شاهنامه فردوسی در پاسداری از اصطلاحات فارسی، دستور زبان فارسی، حفظ ملیت و قومیت ایرانی، احیا نقاشی و خطاطی و توجه ویژه آن به تربیت و اخلاق غیرقابل انکار است.
شاهنامه شناسنامه شعر فارسی
گرچه دیگر شاعران همزمان فردوسی نیز هر یک به سهم خود در مایه ور کردن گنجینه ادب فارسی از واژه های صحیح و زیبا کوشیده اند ولی خدمت فردوسی در این زمینه بی همتا است.
شاهنامه نفوذی بسیار در ادبیات جهان داشته و شاعران بزرگی همچون گوته و ویکتور هوگو نیز از آن به نیکی یاد کرده اند.
ترجمه شاهنامه ژول مل فرانسوی، فردریک روکرت و فن شاک آلمانی، ژوزف شامپیون انگلیسی و نیز تحقیقات نولدکه، اته، کریمسکی و سوکولوسکی خاورشناسان و دانشمندان آلمان و روس از جمله شواهد این حقیقت است که شاهنامه شاهکاری است جاودان و جهانی که برای بشریت در عالیترین سطح افتخار قرار دارد.
فردوسی معیار سنجش ادبیات فارسی
شاهنامه فردوسی علاوه بر اینکه موارد بکار بردن لغات شیرین پارسی را نشان داده و آنها را در چارچوب ابیات خود حفظ کرده است از نظر تدوین قواعد دستور زبان نیز یک منبع اصیل زاینده و یک مدرک بزرگ قابل استناد بشمار می رود.
سخن گستران زبان دری پس از فردوسی سخن خود را از لحاظ ترکیبات دستوری و درستی یا نادرستی جمله ها و عبارات با معیار گفته های او آزموده و در دبستان سخنگویی، از این آموزگار بزرگ سرمشق گرفته اند.
فردوسی احیاگر حس میهن دوستی
فردوسی برای مقابله با تسلط ستمگرانه و برتری جوییهای غیرایرانیان مفاخر قومی و وصف تمدن باستانی ایران را زنده کرد و توانست حس دفاع از کشور را در بسیاری از مردم زنده کند.
تأثیر شاهنامه در روح و فکر ایرانی قبل از هرچیز از لحاظ وطن دوستی و سلحشوری است به نحوی که هیچ ایرانی پاکیزه سرشتی با خواندن ابیاتی از شاهنامه نمی توانند از احساسات و تأثرات وطن دوستانه برکنار ماند و به سلحشوری و دلاوری گرایش نیابد.
فردوسی و جریان اخلاق گرایی
شاهنامه از نظر تربیتی، اخلاقی، آداب معاشرت و زندگی نیز حاوی نصایح و اندرزهای بسیار گرانبهایی است که در خلال داستانها و سرگذشتها در هر صفحه به چشم می خورد.
این بخش از ابیات شاهنامه عالیترین تعلیمات اخلاقی و حکمت آمیز را در بر دارد و راه و رسم زندگی فردی، اجتماعی، دستور مملکت داری و آئین نوع پروری و بشردوستی را به نیکوترین وجهی به انسان می آموزد.
امروز هیچکس فردوسی را جدا از این سرزمین و خاک نمی داند و باید فردوسی و موطنش با هم بزرگ داشته شوند زیرا مردمی را که در راستای خوارشماری، عجم نامیده بودند، فردوسی با این رزمنامه ملی که به پارسی سرود و شناسنامه ملی این قوم شد از هر گزندی در امان داشت.
نگارنده اصیل ترین و نابترین اثر ادب پارسی نباید در غربت دیار توس و بی مهریها به سر برد و گنجنامه او هم در گنج عزلت طاقچه ها و گوشه کتابخانه ها گرد و خاک خورد.
باید غبار از روی این گنج دیرینه و این رنجمند بی همتا شست و پاک کرد. امروز باید بعد از قرنها چون گذشته شاهنامه و شاهنامه خوانی و حماسه سرایی آرام بخش جانهای شیفته ایرانیان در زورخانه ها و قهوه خانه های سنتی در واپسین لحظات شب به هنگام فراغت از زندگی دشوار کنونی باشد.(ایرنا)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد