بر اساس همین اصل در دورههای مختلف سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش و جوانان، مدیران بارها بر خصوصیسازی در ورزش تاکید کرده و بهظاهر بر لزوم اجرای آن اصرار داشتهاند اما بهواقع نمونه کاملی از خصوصیسازی در ورزش که از سمت دولت به بخش خصوصی واگذار شده باشد وجود ندارد و آن تعداد انگشتشماری هم که از بخش خصوصی به سمت ورزش آمدهاند آنقدر با دستانداز و مانع مواجه شدهاند که اگر کارشان به مراجع قضایی کشیده نشده باشد، فرار از این عرصه را به بقا و سرمایهگذاری در آن ترجیح دادهاند.
اما اینبار در دولت یازدهم، بحث خصوصیسازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس جدیتر از هر زمان دیگر مطرح شد و بر خلاف دورههای گذشته که بیشتر جنبه شعاری داشت اینبار در ظاهر شکل عملیتر به خود گرفت. مقدمات فراهم شد و سازمان خصوصیسازی آگهی مزایده اول را با قیمت پایه 290 میلیارد تومان برای هر باشگاه منتشر کرد اما مشتری پا پیش نگذاشت. مزایدههای دوم، سوم و چهارم هم برگزار شد که با وجود مشتری، اهلیت متقاضیان خرید تائید نشد تا این بار سازمان خصوصیسازی اعلام کند فعلا ساز و کارها برای واگذاری با شرایط موجود فراهم نیست و باید با تغییراتی در قوانین و شرایط، مدتی بعد دوباره مزایده را برگزار کرد. یعنی هیاهو برای هیچ !
اما با شرایط موجود چند سوال در ذهن ایجاد میشود که هنوز پاسخی به آنها داده نشده است.
1- مبنا و اساس قیمتگذاری این دو باشگاه چه بوده است؟
2- حال که تا این حد بحث اهلیت برای واگذاری این دو باشگاه مهم است، چرا پیش از ثبتنام از متقاضیان اهلیت آنها بررسی نمیشود تا تعدادی از افراد که قصد خرید نیز ندارند عرصه را برای تبلیغ و رسانهای کردن خود یا شرکتشان مهیا ببینند؟
3- نکته عجیبتر اینکه وقتی اهلیت برنده مزایده سوم برای خرید پرسپولیس تائید نشد، چرا دوباره به شرکت برنده اجازه داده شد بدون برطرف کردن مشکلاتش در مزایده چهارم هم شرکت کند تا باز سرنوشت مزایده مبهم بماند؟
4- آیا زمانی مناسبتر برای واگذاری این دو باشگاه وجود نداشت که هواداران میلیونی آنها در فصل نقل و انتقالات باید هر روز نگران شرایط تیمهای خود باشند؟
5- پس از ناکامی مزایده چهارم، وزارت ورزش اعلام کرد این دو باشگاه براساس تصمیم هیات دولت به وزارت اقتصاد و دارایی واگذار شده و وزیر نیز رئیس مجمع آنها شده است، اما همزمان در وزارت ورزش نیز خبرها از این حکایت داشت که فعلا مدیریت این دو باشگاه در اختیار دستگاه ورزش است !
اما از این نکات و سوالات که بگذریم، بحث اجاره دادن این باشگاهها، عجیبترین تصمیمی است که از سوی وزارت ورزش و جوانان اتخاذ شده و حالا صحبت از این است که حامی مالی استقلال با مبلغ 90 میلیارد تومان، به مدت سه سال خواهان اجاره آبیپوشان شده است. با انتشار این خبر این سوال مطرح میشود که شاید از ابتدا هم تصمیم بر این بوده که این باشگاهها به صورت اجارهای واگذار شود و اصطلاحا همه ما سرکار بودهایم؟ زیرا اجاره، این مزیت را برای وزارت ورزش و دولت ایجاد میکند تا همچنان این باشگاهها را در اختیار داشته باشد و علاوه بر حفظ مالکیت در تصمیمات مستاجر هم مشارکت کند. ضمنا اگر از این نکته بگذریم که اجاره دادن باشگاهها از نظر سازمان خصوصیسازی اصلا وجاهت قانونی ندارد، سوال اصلی این است چرا برای اجاره دادن باشگاه استقلال هم مزایده برگزار نشده تا فرصت برای دیگر متقاضیان هم فراهم شود و اصلا مبنای قیمتگذاری 30 میلیارد تومان در سال چه بوده است؟
پیمان اسدیان / سردبیر بخش ورزش شبکه خبر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد