وقتی هم که لانه جاسوسی تسخیر شد آمریکاییها کلا ما را تحریم کردند و در دوره جنگ نیز برخی از اقلام مورد تحریم قرار گرفت و حتی پس از پذیرش قطعنامه هم هیچگاه این تحریمها برداشته نشد.
در تمام مقاطع هم، عدهای با هدف فراموش کردن مشکلات ریشهای و ساختاری اقتصادی کشور (عمدا یا سهوا) به فرافکنی این مشکلات به تحریم روی میآوردند. حتی زمانی که موضوع تحریم آمریکاییها به خاطر لانه جاسوسی مطرح شد، بسیاری که مخالف این حرکت دانشجویان خط امام بودند اعلام کردند که بزودی اقتصاد ما نابود میشود، زیرا تحریمی که در آن زمان علیه ما اعمال شد فقط تحریم نبود بلکه تمام داراییهای ما را در بانکهای آمریکایی توقیف کردند که به 10 میلیارد دلار بالغ میشد و خیلیها میگفتند بلوکه شدن این میزان دارایی، اقتصاد کشور را فلج میکند.
ولی هیچگاه اینطور نشد و علیرغم سختیها و با وجود اینکه هیچگاه مشکلات ساختاری اقتصادی مان را به صورت بایسته حل نکردهایم، اقتصادمان متوقف نشد و کشور هم ورشکست نشد و رشد و توسعه هم داشتهایم.
بعد از مطرح شدن پرونده هستهای، مساله تحریمها جنجالیتر و وسیعتر شد و بتدریج تحریمهای بانکی آغاز شد تا به تحریمهای نفتی رسید.
گرچه تحریمهای بانکی و بخصوص نفتی، مشکلات زیادی را برای ما ایجاد کرده است اما اقتصاد کشور فلج نشده و کافی است نگاهی به صادرات غیر نفتی و واردات جمهوری اسلامی ایران بیندازید و آن را با زمانی که تحریمهای اخیر وجود نداشت مقایسه کنیم.
واردات ما حداکثر نسبت به زمان قبل از تحریم، حتی کمتر از 10 درصد کاسته شده است که البته این موضوع ضرورتا چیز بدی نیست و نشاندهنده کاهش وابستگی ما به خارج است. صادرات غیرنفتی ما هم افزایش یافته و کشور به هر حال (و اگرچه با سختی) اداره شده است.
البته ما بخشی از ظرفیتهای خالی تولیدمان را هنوز پر نکردهایم و آهنگ توسعهمان کمتر شده است اما در مورد سرمایهگذاری باید این را تاکید کرد که براساس آمارها حتی زمانی که ما تحریم نبودیم و قانون جلب و حمایت از سرمایه خارجی، تازه تصویب شده بود و شعارها و اقدامات زیادی هم برای حمایت از این قانون و کسانی که میخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند جریان داشت، هیچگاه در جذب سرمایهگذاری خارجی به نسبت کشورهای اطراف موفق نبودیم.
اتفاقا در مقایسه با کشورهای اطراف به این نکته میتوان پی برد که قوانین ما بسیار لیبرالتر و سادهتر برای جلب سرمایه خارجی است اما توفیقی در این زمینه نداشتیم.
دلیل اصلی آن هم نه تحریم بود و نه بد بودن قانون؛ بلکه دلیل اصلی آن ناتوانی مسئولان دولتی از ایجاد یک محیط جذاب برای سرمایههای خارجی بود.
سرمایه خارجی به جایی نمیرود که به خاطر رفتارهای مقامات محلی مثل بخشدار و شهردار و فرمانده پاسگاه انتظامی و همچنین برخی مشکلات در سیاستهای کلان اقتصادی مثل بیثبات بودن آئیننامهها و دستورالعملها و قوانین و همچنین مفاسد اداری، محیط مناسبی برای فعالیت اقتصادی وجود ندارد.
نگاهی به آمار نشان میدهد که ما به جز بخش نفت (که آن را نمیتوان از جنس جلب سرمایه خارجی دانست) هیچگاه جلب سرمایه قابل توجهی نداشتهایم و آمارها نشان میدهد مثلا در سالهای 80 و 81، ما بیشتر از سالی دو سه میلیارد دلار، جذب سرمایه خارجی مصوب نداشتیم که میزان محقق شده هم خیلی کمتر از این میزان بود.
بنابراین اینکه ما بیاییم و اقتصاد کشور را به جلب سرمایه خارجی منوط کنیم و جلب سرمایه خارجی را به رفع تحریم ربط دهیم از جنس همان فرافکنیهایی است که در دهه 60 نیز از سوی عدهای برای پوشاندن ضعفهای مدیریت اقتصادی کشور انجام شد.
این هم اختصاص به یک دولت خاص ندارد و ما هیچ گاه چه در این دولت و چه در دولتهای قبلی به دنبال یک حرکت جهادی برای رفع مشکلات بنیادین و ساختاری اقتصاد نبودهایم.اتصال دادن موضوع تحریم به سرمایهگذاری خارجی و نتیجهگیری این مطلب که رکود و مشکلات اقتصادی ما ناشی از این است به نظرم بیشتر یک جنبه تبلیغاتی و تحریک احساسات علیه مخالفان این نحوه مذاکرات هستهای دارد.
تحریم، مشکل هست اما لاینحل نیست و ما در بسیاری از حوزههای اقتصادی کشور نشان دادهایم که حتی در زمان تحریم توانستهایم موفق شویم.
مثلا فازهای اخیر پارس جنوبی که افتتاح شد همگی در اوج تحریم بود و تحریمها به شیوههایی قابل دور زدن است.
متخصصان اقتصادی هم معتقدند در طول نزدیک به صد سالی که تحریم از سوی کشورهای غربی برای تنبیه و مجازات مخالفان، ابداع شده است تقریبا هیچ تحریمی موفقیتآمیز نبوده است.
بنابراین اگر برای پیدا کردن راههای جایگزین در کنار تقویت اقتصاد مقاومتی، همت شود تحریم موضوعی نخواهد بود که ما مذاکره را به آن گره بزنیم و نتیجهگیری کنیم که به خاطر این هدف، مجاز هستیم از معیارهای عزت، تنازل کنیم.
باید به این نکته هم توجه داشت که پرونده هستهای، فقط اهرمی است برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران جهت متوقف کردن نفوذ منطقهای آن که از جنس نفوذ نرم است. البته اشتباه میکنند چرا که این نفوذ، ماهیت اندیشه جمهوری اسلامی است که طالب دارد و هرچه تحریم کنند این نفوذ بیشتر خواهد شد.
دکتر شیخ عطار - سفیر سابق ایران در آلمان
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد