در این پرونده تلخ، یکی از طرفین به دیگری چنان مشکوک میشود که دست به هرکاری میزند تا خیانتش را ثابتکند و دست آخر غائله با یک رودررویی تمام عیار و از بین رفتن احترام و اعتماد بین زن و شوهر تمام میشود. حالا زندگی مشترک نسترن و شوهرش با شک در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
1. آن دختر دشمن زندگی ماست
دو سال استکه ازدواج کردهام و عاشق شوهرم هستم؛ اما نمیدانم با این شک لعنتی که به جانم افتاده چه کنم. دلم نمیخواهد خانوادهام از این موضوع بویی ببرند. همه چیز از زمانی شروع شد که دختر جوانی بهعنوان منشی وارد شرکت شوهرم شد. اوایل وجودش برایم مهم نبود؛ اما پس از مدتی اتفاقاتی افتاد که باعث شد به همسرم شک کنم.
تا قبل از ورود این دختر، شوهرم پس از اینکه ساعت کاریاش تمام میشد به خانه برمیگشت؛ اما با آمدن او، شوهرم تا دیر وقت در شرکت میماند. وقتی هم به خانه میآمد چند کلمه با من حرف میزد و به اتاق میرفت. رفتارش تغییر کرده بود و احساس خوبی نداشتم. یک روز که مشغول درستکردن شام بودم، صدای او را شنیدم. کارم را رها کردم و رفتم، پشت در اتاق ایستادم. از حرفهایی که میزدند متوجه شدمکه منشی جدید با شریک شوهرم مشکل پیدا کرده و حالا زنگ زده تا او پا در میانیکند. چیزی که آزارم میداد لحن حرف زدن آن دختر بود.
طوری با شوهرم حرف میزد که انگار چند سال است با هم دوست هستند. نتوانستم تحمل کنم و وارد اتاق شدم و شوهرم با ورود من بسرعت از منشی خداحافظیکرد. من که از حرکت همسرم ناراحت شده بودم، در را بهم کوبیدم و به اتاق دیگری رفتم و در را قفل کردم. شوهرم پشت در آمد و گفت که میدانی من با همه اینطور حرف میزنم. این را درست میگفت؛ اما نمیدانم چرا تهدلم آرام نبودم. یکبار که با هم به شمال رفته بودیم، آن دختر زنگ زد و چون گوشی شوهرم دستم بود، من جواب دادم. اما صدا مدام قطع و وصل میشد. دوباره زنگ زد و نمیدانم چه حرفی به شوهرم زد که او هم تکرار میکرد مساله خاصی نیست و نگران نباش.
من که عصبی شده بودم، از همسرم پرسیدم چه میگفت؟ گفت که آن خانم میگوید که به تو زنگ میزنم همسرت ناراحت نشود. ناراحت شدم، با اینکه آن دختر میدانست که منکنار شوهرم هستم، چرا زنگ میزد؟ و چرا شوهرم مدام تکرار میکرد که تماسگرفتن چند باره او مشکلی ندارد؟ از رفتار شوهرم خیلی ناراحت شدم و بقیه راه را حتی یک کلمه هم حرف نزدم. همسرم که متوجه ناراحتیام شده بود گفت تو به من شک داری؟ گفتم: من جای تو بودم تو شک نمیکردی؟ این را که گفتم ساکت ماند و حرفی نزد. من هم ادامه ندادم. اما این همه ماجرا نبود و هر بار که گوشی همسرم آنتن نداشت و با محل کارش تماس میگرفتم، آن خانم جواب میداد و با لحن خودمانی همسرم را صدا میکرد و میگفت «بیا خانمت پشت خط است.» لحنش ناراحتم میکرد. وقتی اینها را به شوهرم گفتم، گفت باشد گوشزد میکنم. وقتی شوهرم به شرکت میرفت ترس عجیبی به جانم چنگ میانداخت. یکبار که به شرکت شوهرم رفته بودم چنان لبخندی به او زد که بشدت عصبی شدم و با او مشاجره کردم و گفتم تو که میگویی از این خانم بدت میآید؛ پس چرا او را میبینی نیشت تا بناگوش باز میشود؟ دارم دیوانه میشوم. با اینکه شوهرم را خیلی دوست دارم اما نمیتوانم پچپچهای او را با تلفن و رفتارهای مرموزش، موقعیکه آن خانم را میبیند فراموشکنم. از کجا بفهممکه چیزی بین او و شوهرم وجود دارد یا نه؟ من زندگی و شوهرم را دوست دارم اما آن دختر شده دشمن زندگی ما. مدام دنبال موقعیت هستم تا گوشی و ایمیلهایش را چککنم. ساعت کاری همسرم تا چهار بعد از ظهر است، اما او ساعت هفت به خانه برمیگردد. رفتارش به کل تغییر کرده است. اجازه نمیدهد به تلفنش نزدیک شوم. با اینکه خیلی به من محبت میکند اما این شک دارد زندگیام را نابود میکند.
2. در برابر شک چهکنیم؟
دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و مدرس دانشگاه در خصوص علل شک زوج ها به یکدیگر میگوید: گاهی اوقات سوءظن به شکل یک رفتار ثابت است؛ یعنی فرد در موقعیتها، زمانها و مکانهای مختلف به طرف مقابلش سوءظن دارد. اگر فردی چنین رفتاری را از خود نشان بدهد، ما میتوانیم نشانههای اختلال شخصیت پارانوئید را در او پیشبینیکنیم. این شک و ظن در درون خانواده بیشتر است و در این بین مردان بیشتر به همسران خود شک میکنند. بهرغم اینکه حساسیتهای روانشناختی زنان نسبت به مردان زیاد است، ولی بیشترین شک و سوءظن را مردان نسبت به زنان دارند و اختلال شخصیت پارانوئید در آنها بیشتر مشاهده میشود.
ضمن اینکه خیانت، تنوعطلبی و... در مردان بیشتر وجود دارد، با این حال، شک و تردید را مردان بیشتر بروز میدهند. گاهی اوقات علاقه بیمارگونه فرد به طرف مقابل و از دست دادن قدرتکنترل و مهار باعث میشود تا نتواند بطور منطقی فکر کند و نتواند تصمیم منطقی بگیرد و به همین دلیل به همسرش شک میکند. گاهی وجود ضعف جسمانی و زیباتر بودن طرف مقابل باعث میشود تا احساس حقارت به او دست بدهد و از اینجاستکه پایههای شک و سوءظن پیریزی میشود.
کاهش روابط خصوصی میان زوجین و برآورده نشدن انتظارات خصوصیشان نیز باعث میشود تا طرف احساسکند که شاید همسرش نیازهای خصوصیاش را درجای دیگری تامین میکند. بعضی وقتها منشأ سوءظن، رفتارهای مشکوکی استکه همسر از طرف مقابلش میبیند. علت دیگر ناشی از تفاوتهای رفتاری در زمانهای مختلف است.
در یک دوره زمانی زوجین نسبت به هم رفتار عاطفی و احساسی دارند اما در دورهای دیگر رفتار هیجانی از زن یا شوهر سر نمیزند و شخص احساس میکند به اصطلاح سر همسرش جای دیگریگرم است.
علت بعدی ایجاد سوءظن براساس افکارهای بیمارگونه وسواسی است که این رفتارها جزو اختلالات اضطرابی بوده و زوجین را به این سمت و سوی فکری سوق میدهد که همسرش همیشه در حال انجام رفتارهای شکبرانگیز است.
نوع دیگر شک براساس گزارشهایی است که به همسر داده میشود و میگویندکه من همسرت را فلانجا دیدم و با این حرفها ذهن طرف مقابل مشوش میشود. گاهی تجارب غلط دنیای گذشته فرد ـ یعنی درارتباطی دوستش به او خیانت کرده ـ باعث میشود تا همیشه نسبت به زندگی و همسرش مشکوک باشد و باوجود قسمهای مکرر این شک و سوء ظن همچنان پایدار میماند و در نهایتگاهی شک و سوءظن ناشی از وجود یک رابطه معیوب، غلط و آسیبزا در درون خانواده و در زمان مراحل رشد و شکلگیری شخصیتی فرد است. بنابراین، مردان و زنان زمانیکه به طرف مقابل شک میکنند یا مورد سوءظن واقع میشوند واکنشهای مختلفی دارند.
3. تفاوت شک در مردان
مردان وقتی شک میکنند با برخورد تند،کنجکاوی و تعقیب و گریز، پرخاشگری و خشونت و تحریم واکنش نشان داده و زنان با حالت تسلیم و اطاعت و سازش، گریه کردن، قطع ارتباط عاطفی، فاصلهگرفتن از همسر، غصه خوردن و مطرح کردن موضوع با دوستان موضع انفعالی میگیرند. اما اگر زن شک کند، با عصبانیت و ابراز کلامی، به کار بردنکلماتکجایی؟ چهکار میکنی؟ طعنه و کنایه، تماسهای مکرر واکنش نشان میدهد و مرد در مقابل او با توضیح دادن، گزارش اینکه کجا هستم، مقاومت کردن و توهینکردن و گفتن اینکه به تو ربطی ندارد هر جا هستم و در پارهای موارد تماسهای زن را بیجواب میگذارند و زن را به روانی بودن متهم میکنند تا غائله ختم شود.
در مواردی که احساس درماندگی به مرد دست میدهد، لجبازی کرده و باگفتن این جملهکه به تو ربطی ندارد و میخواهی از زندگیام برو بیرون، واکنش دفاعی نشان میدهد.
راه حلهای روانشناختی این است که اجازه رشد و نمو به افکار منفی داده نشود و سعیکنند موضوع را با لحن خوب و مناسب مطرحکنند، رفتارهای همسر را از دریچه مثبت ببینند، همیشه این احساس را داشته باشند و این فکر را تقویت کنند که شاید اشتباه برداشت کرده و رفتارهای مشکوک را به خیانت منتهی نکنند، اگر فرزند دارند، افکار مربوط به سوءظن را نزد او مطرح نکنند، زیرا فرزندان احساس میکنند والدینشان در سراشیبی طلاق قرار گرفتهاند و این مساله باعث وارد شدن آسیب روانی به آنها میشود یا اینکه یکی از والدین را پرخاشگر و دیگری را خائن تلقی میکنند.
کمتر سوال و جوابکنید و به همسرتان بگویید کجاهستید؟ ضمن اینکه زمان بیشتری را به با هم بودن اختصاص بدهید، مسافرت بلند مدت و کوتاه مدت بروید، نقاط مثبت طرف مقابل را درشتنماییکنید، رفتارهای خوبش را تقویتکنید و احساس رضایتمندی را به همسرتان نشان بدهید. درنهایت این رفتارها باعث حفظ ثبات و آرامش در زندگی میشود.
لیلا حسینزاده - تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد