اینکه اقتصاد در لغت معنایی عام دارد و منحصر به امور مرتبط با مال و ثروت و مایملک نیست و از قضا مترادف با میانهروی انگاشته شده، بحث دیگری است. واژگان ما در معنای اصطلاحی خود کاربرد دارند و رجوع به لغت بیشتر از باب دیرینهشناسی حائز اهمیت است و کارکرد عملی چندانی ندارد. ما با فرض اینکه اقتصاد همان علم مدیریت مال است و به حیات مادی ما بازگشت دارد بر آنیم تا نسبت این مفهوم را با مناسبت پیش رو یعنی فرارسیدن ماه مبارک رمضان به تأمل بنشینیم و ببینیم این ماه مبارک فارغ از وجوه عبادی و ارزشهای معنوی فراوانی که دارد و غایت اصلی آن هم به شمار میرود، ازمنظر اقتصاد و مدیریت ثروت چگونه است.
حقجویی، نه منفعتطلبی
لازم است تفاوت این جستار راهجویانه را با تلاشهایی که در جهت تقلیل دادن دین و اعمال عبادی به فواید و غایات مادی صورت میگیرد، یادآور شویم. کشف حکمت عبادات خارج از توان فهم و دانش ماست و بهطور کلی تعبد مؤمنانه حکم میکند تکالیف شرعی را با هدف انجام وظیفه و بی شائبه منفعتطلبی ادا کنیم و عبادت را در ترازوی متنزل سود و زیان نسنجیم؛ اما از طرفی یکی از مهمترین عبادات، تفکر است و ما همچنان که به نماز و روزه امر شدهایم مأمور به اندیشیدن و تعقل نیز هستیم و از قضا این مهم جانمایه حیات انسانی ما و گواه روشن اختیار ماست. ما مَلک نیستیم که نادانسته و صرفاً متعبدانه پرستش کنیم و هرگز نپرسیم.
استاد شهید مرتضی مطهری که کتاب «مساله حجاب» او مصداق بارز تلاش او در مسیر عقلانیت دینی است، بر این مهم تأکید دارد که ما نمیتوانیم به سؤالات مطرح در باب آموزههای دینی بیتفاوت باشیم و همهچیز را به تعبد در قبال قرآن و حکم دین ارجاع دهیم، بلکه میبایست بیندیشیم و تا حد امکان حکمت احکام را دریابیم شاید تا به آنجا که مثل حکیم ابوعلیسینا دیگر فقط معاد جسمانی تعبد غیر قابل تفکرمان باشد نه همه باورهای خرد و کلان زندگی و جمیع حرکات و سکناتمان در حیات محدود و گذرای اینجهانی.
حلقه گمشده: قناعت
نسبت روزه و اقتصاد را باید در حلقه گمشده زندگی امروز یعنی «قناعت» جستجو کرد. ولی قناعت همان خساست و کاهلی در تأمین معاش نیست. قناعت، بسنده کردن است به حد نیاز آن هم بسندگی روحی و روانی و نه لزوماً عینی و عملی. قناعت یعنی آزاد بودن از بردگی تعلق، نه فرار به بیابان فقر و نداری به این بهانه که دارایی ویرانگر است. در مناسبات اقتصادی، شرط موفقیت واقعی، آزادی از اسارت ثروت است. باید بشود دل را به دریا زد و خطر کرد. باید بشود دل کند وگرنه اندوختن طماعانه، مالاندوز را نه فقط از لذت زیستن محروم میکندکه داراییاش را نیز محدود به تنگنای روح و روان حقیرش خواهد کرد. مگر آنکه ثروت از راه باطل تلنبار شده باشد که در آن صورت مالاندوز، دزد خواهد بود نه مقتصد.
قارون شدن غایت تفکر اقتصادی نیست که اگر باشد معاویه شدن هم غایت سیاستمداری و چنگیز شدن نیز غایت جنگاوری خواهد بود! قناعت، راضی بودن به رضای خداست و این به هیچرو با تقدیرمآبی و یکجانشینی همسان نیست. رضایت نیک، مقام صبر میخواهد. آن هم صبر جمیل که زینب (س) داشت. یعنی پذیرفتن و قول به «ما رأیت الا جمیلا» از یکسو و ادامه مبارزه با خطبه آتشین و افشای مردانه یزیدیان از سوی دیگر. مناسبت این مثال آنجا روشنتر میشود که به یاد آوریم تأمین معاش برای خانواده در دین مبین اسلام جهاد فی سبیل الله نام گرفته است: «الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله». (وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۱)
لذت مهار
اقتصاد به معنای علم معاش از این منظر قابل قیاس با سیاست به معنای علم مُدُن است. ضرورتی است اجتنابناپذیر که مستعد تبدیل شدن به ضد خود و فروغلتاندن آدمیان به ورطه نابودی است. اسب چموش سیاست با اخلاق مهار میشود و مرکب به ظاهر رام ولی ناآرام اقتصاد با قناعت. اگر جمع میان سیاست و اخلاق، اجتماع نقیضین نیست پس اقتصاد و قناعت نیز با هم قابل جمعند. روزهداری چه از باب تمرین ریاضت، چه از منظر معنویتجویی و چه از حیث همذاتپنداری با محرومان در هر صورت تحمیل یک امر ناخوشایند یعنی گرسنگی و تشنگی به خویشتن است و این تحمیل خودخواسته، بهترین وسیله برای تربیت نفس و کنترل امیال غریزی و لاینقطعی است که جز با اراده و اختیار انسانی امکان تسلط بر آنها وجود ندارد.
به لطف آیین عبادی ـ اجتماعی روزه، مؤمنان در این ماه ویژه میآموزند که لذت تنها در خواستن و داشتن و بهرهمندی خلاصه نمیشود، بلکه میتوان جنس دیگری از لذت را نیز تجربه کرد چنانکه شاعر پندآموز پارسیگوی، سعدی شیرازی در این دو بیت به زیبایی به آن تصریح کرده است:
اگر لذت ترک لذت بدانی/ دگر شهوت نفس، لذت نخوانی
هزاران در از خلق بر خود ببندی/ گرت باز باشد دری آسمانی
یا به بیان آشنا و زیبای جلالالدین محمد مولوی:
این دهان بستی دهانی باز شد/ تا خورنده لقمههای راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب/ سوی خوان آسمانی کن شتاب
گر تو ای انبان ز نان خالی کنی/ پر ز گوهرهای اجلالی کنی
طفل جان از شیر شیطان باز کن/ بعد از آنش با ملک انباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام/ امتحان کن چند روزی در صیام
چند شبها خواب را گشتی اسیر/ یک شبی بیدار شو دولت بگیر
آزاد جعفری / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد