ننه‌خاور، اختلاس و موتورسواری پرماجرای بادیگارد

با گسترش فضای مجازی و ایجاد صفحات متعدد، خبرها و البته شایعات مرتبط با چهره‌ها خیلی زود در اختیار افراد قرار می‌گیرد و بلافاصله در سطح وسیعی منتشر می‌شود؛ اخباری که برخی از آنها در چشم برهم زدنی تکذیب می‌شود و بعضی نیز رنگ واقعیت به خود می‌گیرد و حقیقتشان تائید می‌شود.

در ادامه نگاهی داریم به برخی اخبار و رخدادهایی که در آنها پای بعضی از مهم‌ترین چهره‌های سینمای ایران و گاه جهان درمیان است. ما که تلاشمان مروری فهرست‌وار و ترجیحا تحلیلی به این اتفاقات است و سعی می‌کنیم از اخبار زرد دوری کنیم، مگر این که رخداد مورد نظر ما را به رهیافت‌هایی مثبت رهنمون کند.

شهاب حسینی

بهتر است از شهاب حسینی شروع کنیم که همگام با هنرمندان و دیگر چهره‌های سرشناس و در ارتباط با 175 غواص شهید به کمپین «پیامی آورده‌اند» پیوست. او دراین خصوص نوشت: بازگشت تان بسان معجزه است در این احوال باشد که به خود آییم. مزرع سبز فلک دیدم، و داس مه نو‌/‌ یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو.

حسینی تقریبا همزمان مطلبی را مرتبط با این موضوع در صفحه شخصی اش در اینستاگرام منتشر کرد. او با انتشار عکسی از یکی از شهدای غواصی که با دست بسته به شهادت رسیدند، نوشت: آقایان نه چندان محترم عرصه اختلاس، با دیدن این تصاویر اگر در دم از شرم بمیرید، بر شما حرجی نیست.

تعهد و دغدغه‌مندی این بازیگر برای این دو اقدام مثال‌زدنی است؛ چرا که او با نکته‌سنجی و آگاهی از موقعیت و محبوبیتش بر نقش و جایگاه اجتماعی‌اش صحه گذاشت. در واقع او باتوجه به شهرتش می‌تواند بسیاری از علاقه‌مندانش را به اتفاقی ویژه ارجاع دهد و با جلب تمرکز آنها بخشی از مردم را به تامل فرابخواند. میزان تاثیرگذاری رفتارها و گفتارهای مثبت افرادی چون حسینی در درازمدت خودش را نشان می‌دهد. ضمن این که چنین حرکت‌های زیبنده‌ای در حافظه جامعه نیز نقش می‌بندد و بر قدر و منزلت هنرمند می‌افزاید.

شهاب حسینی البته در برخی نقش‌ها نیز تعلق خاطرش به شهدا و معنویت را نشان داده بود که مجموعه‌های شوق پرواز، رقص پرواز و دلشکسته از آن جمله‌اند.

گلاره عباسی

گلاره عباسی، بازیگر جوان سینما و تلویزیون را به عنوان هنرمندی اهل مطالعه و مأنوس با کتاب می‌شناسیم. او که اتفاقا این روزها در کنار شهاب حسینی و تعدادی دیگر از بازیگران همچون علی نصیریان، پریناز ایزدیار، مصطفی زمانی و ابوالفضل پورعرب در سریال شبکه نمایش خانگی «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی ایفای نقش می‌کند، چند ماهی است که در صفحه شخصی اش در فضای مجازی کتاب‌هایی را که می‌خواند به مردم معرفی می‌کند. «فرصت دوباره» نوشته گلی ترقی و «تفکر زائد» نوشته محمدجعفر مصفا دو کتابی است که عباسی بتازگی آنها را مطالعه کرده و به دوستدارانش پیشنهاد خواندن‌شان را داده است.

ممکن است کسی این کتاب‌های پیشنهادی را بخواند و دوست هم نداشته باشد، اما نفسِ توصیه یک هنرمند جوان به کتابخوانی و ترویج فرهنگ مطالعه ارزشمند است و ارزشِ قدردانی دارد. امیدواریم هنرمندان بخصوص سینمایی‌ها و بازیگران که شایعه کتاب نخواندنشان هرازگاهی قوت می‌گیرد و مطرح می‌شود، با اقداماتی پسندیده از این دست، نقش موثری در جذب مردم به کتاب و کتابخوانی ایفا کنند. خوشبختانه این پیشنهادها به مرور نمونه‌های بیشتری در فضای مجازی پیدا می‌کند و برخی هنرمندان، آثاری فرهنگی، هنری و ادبیاتی را برای دیدن و خواندن به مردم پیشنهاد می‌کنند.

جمشید هاشم‌پور

جمشید هاشم‌پور نیاز به معرفی ندارد و فقط به زبان آوردن و خواندن نامش دوره‌ای خاص از سینمای ایران را به ذهن متبادر می‌کند. قهرمان یکه بزنِ فیلم‌های اکشن و حادثه‌ای دهه 60 و 70 که مدتی خبری از او نبود و حتی شایعه بیماری‌اش در برخی سایت‌ها منتشر شد، از چندی پیش نگذاشت غیبتش طولانی شده و بر دامنه شایعات بی پایه افزوده شود. بنابراین در چند مراسم و محفل سینمایی همچون جشنواره فیلم سما و اکران خصوصی فیلم «هاری» - که هاشم پور ظاهرا در آن ایفاگر نقش‌های سابق خود است- حضور پیدا کرد و به اصطلاح خودی نشان داد.

خوشبختانه حضور او فقط به رفتن به این مراسم و آن بزرگداشت محدود نشد و او از چند روز گذشته، بازی اش را در فیلم «نفس»ِ نرگس آبیار آغاز کرد. هنوز از جزئیات نقش هاشم پور در این اثر خبری منتشر نشده و عکسی از گریم او را ندیده‌ایم؛ اما او در این فیلم در کنار بازیگرانی چون مهران احمدی، پانته‌آ پناهی‌ها، بهنوش بختیاری، سیامک صفری و بازیگر کتابخوان، گلاره عباسی ظاهر می‌شود. مطمئنیم هاشم‌پور به سیاق دوره جدید و متفاوت کارنامه‌اش، تلاش می‌کند نقش خود را با کیفیت ارائه کند. باید دید کارگردان «شیار143» چه نقشی را به او سپرده و نتیجه همکاری آنها می‌تواند رضایت هر دو و البته تماشاگر را فراهم کند یا نه.

پرویز پرستویی

گرچه برخی فیلم‌ها و نقش آفرینی‌های اخیر پرویز پرستویی، راهی به کارنامه پربار و غبطه‌برانگیزش نمی‌یابد و او از دوران اوجش به‌دلایل مختلف همچون نقش‌های ضعیف پیشنهادی و حال و روز نامناسب سینمای ایران و انتخاب‌ها و بازی‌های نه چندان برجسته فاصله گرفته است. با این حال می‌گویند شیر در هر حالتی شیر است و همیشه انتظار داریم پرستویی به عنوان یکی از قله‌های عرصه بازیگری ایران، غرشی جانانانه داشته باشد. این حضور درخشان دوباره می‌تواند ششمین همکاری‌اش با ابراهیم حاتمی‌کیا و بازی‌اش در نقش اصلی فیلم «بادیگارد» باشد.

در حالی که بسیاری از علاقه‌مندان حاتمی‌کیا و پرستویی، منتظر تکرار تجربه‌های موفقی چون «آژانس شیشه‌ای»، «روبان قرمز» و «خاک سرخ» هستند، هفته گذشته خبر رسید پرستویی هنگام تمرینات فیلم «بادیگارد» از روی موتور افتاد و آسیب دید. اما مثل این که حادثه رخ داده چندان جدی نبوده و او بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت و خیلی زود هم ترخیص شد. این اتفاق ختم به خیرشد تا بادیگارد بدون مشکل به راهش ادامه بدهد و ما را به تماشای فیلمی خوب امیدوار کند، اما حتی همین مساله بظاهر کوچک و بی‌اهمیت هم سطح امنیتی پایین سینمای ایران را دوباره گوشزد می‌کند. قصد بزرگنمایی یک حادثه کوچک را نداریم، اما یادمان نرود که بسیاری از حوادث تلخ پشت صحنه سینمای ایران همچون درگذشت سیدعلی سجادی حسینی، پیمان ابدی و شهادت جمعی از عوامل فنی فیلم ـ سریال «معراجی‌ها»، ناغافل و به دلایل سهل‌انگاری‌ها و بی‌اعتنایی و کم‌توجهی به مسائل تامین امنیت جانی به وقوع پیوسته است. بنابراین گروهی که در بالاترین سطح سینمای ایران کار می‌کند، باید امنیت و سلامت تک تک اعضایش را فراهم کند، چه رسد به بازیگر نقش اصلی‌اش که چند نقش ماندگار سینمای ایران با حضور هنرمندانه او خلق شده است.

اکبر عبدی

خیلی دوست دارم بدانم بر اکبر عبدی، بازیگر طناز و توانای ایران سرصحنه و هنگام بازی در فیلم «آدم برفی» داوود میرباقری چه گذشته است که زن پوشی و بازی در نقش زنان به مذاق او خوش آمده و او پس از آن و در چند مقطع زمانی، ردای زنانه برتن کرده است. او ابتدا در ساخته میرباقری، به اقتضای قصه مجبور شد برای به دست آوردن روادید آمریکا از نقش مردی سیبیلو به نام عباس خاکپور به هیبت زنی عشوه گر و فریبنده به نام درنا درآید.

پس از این فیلم، عبدی مدت‌ها مردانه به بازی در فیلم‌ها ادامه داد تا این که عطاران در نخستین ساخته‌اش «خوابم می‌آد»، دوباره عبدی را هوایی کرد و نقش مادر خودش در فیلم را به او داد. عبدی هم انصافا همچون فیلم آدم برفی، هنرمندانه و بامزه نقشش را بازی کرد. هرچند هنوز هم بازی زنانه‌اش در آدم برفی، واجد ویژگی‌هایی است که دیگر نه عبدی توانست آن کیفیت و جذابیت و ملاحت را تکرار کند و نه دیگر بازیگران مردی که نقش زن را بازی کردند. با این حال در نگاهی شوخ‌طبعانه و مزاح آلود، بازی عبدی در نقش بانوان دیگر دارد از حالت عادی خارج و نگران‌کننده می‌شود. هرچند این بازیگر نمکین سعی می‌کند در هر نقش اینچنینی، جلوه جدیدی از زنانگی درونش را بروز دهد و نقش هایش متفاوت با نمونه‌های پیشین باشد!

او پس از خوابم می‌آد در فیلم «خواب زده ها» ساخته فریدون جیرانی هم در دو نقش زنانه ظاهر شد و اتفاقا تنها لحظات قابل تحمل فیلمی غیرقابل تحمل را رقم زد.

اما این پایان کار عبدی با جماعت اناث نبود و او انگار برای ادای دین طنازانه به مقام شامخ مادر، حالاحالاها کار دارد. ظاهرا نقش‌های زنانه عبدی با همه ویژگی‌ها و وسعت و دامنه تنوعشان، او را راضی نکرده و عبدی خود تصمیم گرفته با ساخت فیلمی، خلأهای کارنامه‌اش در این زمینه را پرکند. این بازیگر هفته گذشته اعلام کرد بزودی اولین فیلم سینمایی‌اش را با نام «ننه خاور» کلید می‌زند و خودش نقش سه پیرزن را در آن بازی خواهد کرد! باید دید عبدی چگونه از این چالش عظیم سربلند بیرون می‌آید و آیا می‌تواند چیزی متفاوت از نقش‌های زنانه قبلی‌اش ارائه کند یا نه. هنوز بدرستی مشخص نشده هدف عبدی از این لجبازی خانمانه و اصرار بر ایفای نقش‌های زنانه چیست؛ آیا صرفا بامزگی‌های چنین نقش‌هایی او را به بازی در آنها فرا می‌خواند، در گذشته‌ای دور به کسی قول داده یا با او شرط‌بندی کرده که این نقش‌ها را بازی کند یا قصد شکستن رکورد گینس در این زمینه را دارد؟

بامداد محمدی‌ /‌ جام‌جم