همه اینها را فراموش کنید و در ذهنتان بنشانیدش کنار باغهای از بین رفته تهران؛ باغ امیدی (مربوط به دوره صفویه)، باغ هفتحوض و حکیمیه (مربوط به دوره قاجار) و باغهای نابودشده جمشیدیه، لواسان، سوهانک، بانک شاهی، باغ حقیقی، باغ بهزیستی و دهها باغ محو شده تهران در ولنجک، فرمانیه، پل رومی، چاله هرز، داوودیه، محمودیه، دزاشیب، دربند، گلابدره، زرگنده و چیذر.
محو باغها در تهران سالهاست پرشتاب است، گرچه نابودی این عرصههای سبز محدود به این شهر نیست.
و همه نقاط ایران تجربه نابودی باغها را دارند. ماجرای تغییر کاربری 20 هکتار از باغهای شیراز هنوز خبری داغ است، پیش از آن نیز ماجرای تخریب 78 هزار متر مربع باغ در مشهد و تبدیل آن به مجتمع تجاری مشهدمال و کمی قبلتر از آن تیشه زدن به ریشه باغهای ششگلان تبریز و اندکی قبلترش از ریشه درآوردن شبانه 2000 درخت سیب در مهرشهر کرج.
اما گردونه این تخریبها دیروز دوباره به سمت تهران چرخید و رسید به خیابان ستارخان در غرب پایتخت، به یک باغ سه هکتاری میوه که همچو شیری از یال و کوپال افتاده، محل تجمع معتادان بیخانمان شده و برهوتی شده از علفهای خشک و درختان خشکیده و ایستاده مرده که عمرشان بالای 80 سال است.
این باغ دیروز پذیرای عدهای از خبرنگاران و دو عضو شورای شهر تهران بود که هر دو شهرداری را در به وجودآمدن این فاجعه مقصر میدانستند؛ رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست و محمد حقانی، رئیس کمیته محیطزیست و خدمات شهری.
این باغ 30 هزار متری گویا تا کمتر از پنج سال پیش باغی شاداب بوده و به اذعان این دو عضو شورا توت و انار و انجیرهای آن به مردم محل فروخته میشده، اما بتدریج دچار خشکیدگی شده و به حال و روز امروز افتاده که تکهزمینی خشک و بیبر است.
محمد حقانی در طول این بازدید در گفتوگو با خبرنگاران گفت که این باغ مالک ندارد (به نقل از تسنیم) و شهرداری موظف به اداره آن بوده است، اما وقتی رحمتالله حافظی میگوید محصولات این باغ فروخته میشده است یعنی تا همین اواخر فرد یا افرادی به این باغ رسیدگی میکردهاند و شاید مالک آن نیز بودهاند.
با مهرداد لاهوتی، عضو فراکسیون محیطزیست مجلس که در این باره حرف زدیم او نه که به توتستان ستارخان اشاره مستقیم داشته باشد بلکه به طور کلی خشکیدگی باغات درون شهرها را ناشی از نقشه مالکان سودجو دانست که میتواند در مورد باغ ستارخان نیز صادق باشد.
اشاره او به همان نقشه قدیمی مالکان است که چون میخواهند باغ را تغییر کاربری دهند ولی شهرداریها مانع آنها میشوند، با ترفندهای مختلف درختان را میخشکانند تا دیگر شهرداری بهانهای برای خودداری از صدور مجوز تغییر کاربری نداشته باشد. روز گذشته تلاش فراوانی کردیم تا با این دو عضو شورای شهر تماس بگیریم و از بی مالک بودن این باغ مطمئن شویم، چون این موضوع در تقسیم مسئولیتها برای حفظ باغ تفاوت ایجاد میکند، ولی این تماسها منتج به نتیجه نشد ولی آنچه قانون میگوید این است که اگر باغها مالک شخصی داشته باشند مسئول حفظ بیچون و چرای آن هستند و اگر بیمالک و رها شده باشند شهرداریها مسئول حفظ و احیای آن هستند که چون در جریان بازدید دیروز از باغ ستارخان اعلام شد که شهرداری موظف به حفظ این باغ بوده، میشود با اطمینان بیشتری بیان کرد که شهرداری در حفظ این باغ قصور کرده است.
این قصور البته نه فقط در این مورد خاص که در مورد بسیاری از باغهای تخریب شده، وجود داشته و دارد آن هم در حالی که علاوه بر هشدارهای دلسوزان و دوستداران طبیعت، رهبر انقلاب نیز بارها دغدغه تخریب این عرصههای سبز را مطرح کردهاند و حتی در اوج موضعگیری در قبال بیتوجهی به منابع طبیعی و محیط زیست گفتهاند که حتی برای ساخت حوزه علمیه نیز نباید خدشهای به طبیعت وارد کرد.
باغها شناسنامهدار شود
حفظ باغهای درون شهرها از منظر محاسبه سود و زیان، زیانش بیشتر از سودی است که عاید مالکش میکند چون بویژه در مورد شهر تهران مشکل تامین آب برای باغها وجود دارد و اگر آب شهری هم برایش خریده شود عایدی باغ بهحدی نیست که کفاف تامین مخارج نگهداری را بدهد.
این نکتهای است که احمد مسجدجامعی نیز زمانی که هنوز رئیس شورای شهر تهران بود و به صورت دورهای از محلات پایتخت بازدید میکرد، به آن اشاره داشت.
سطح آبهای زیرزمینی تهران بشدت افت کرده و اجازه حفر چاه در باغات داده نمیشود، قناتها و چشمهها هم همه خشکیده است و متروی پایتخت نیز راه بسیاری از آبراههها را کج کرده و از باغات دورشان کرده است، پس طبیعی است که باغها لهله آب بزنند.
اما غیر از اینها اگر مالکی اشتیاقی به حفظ باغش داشته باشد آن را با چنگ و دندان حفظ میکند(مثل باغ مستوفی در محله ونک تهران) و اگر شهرداریها حفظ این ریههای تنفسی شهرها را در اولویت برنامههایشان قرار دهند از زیر سنگ هم که شده آب را تامین میکنند، اما موضوع این است که این همت نه در مالکان هست و نه در شهرداریها.
این در شرایطی است که قانون حفظ و گسترش فضای سبز شهرها با زبانی صریح اعلام کرده که اگر مالکی در حفظ باغش قصور کند یعنی درختی را عمدا قطع کند یا باعث خشکیدگی باغ شود شهرداری باید آن عرصه را به نفع شهرداری ضبط کند و به مصرف خدمات عمومی برساند؛ ولی با وجود این تاکید بیپرده، این اتفاق رخ نمیدهد و باغها یکی پس از دیگری در سایه نیتهای سودجویانه مالکان خشک میشوند و شهرداریها نیز فقط نظاره میکنند.
این را بیفزاییم به این که طبق همین قانون، شهرداریها مکلفند اطلاعات مربوط به باغها را جمعآوری و مکتوب کنند که هر باغ چه تعداد و چه نوع درخت و با چه سنی دارد و این شناسنامه را هر پنج سال به روز کند.
اما این کار انجام نمیشود تا آنجا که مهرداد لاهوتی، عضو فراکسیون محیطزیست مجلس در گفتوگو با ما ریشه اصلی نابودی باغها را تعلل در هویتدار کردن این پهنهها میداند و میگوید اگر باغها شناسنامهدار شوند و تحت نظارت دائم شهرداریها باشند به سرنوشت باغ ستارخان و صدها باغ مثل آن دچار نمیشوند.
این تاکید لاهوتی یادآور وعدهای بود که هیچ گاه عملی نشد و آن راهاندازی سیستمی برای تهیه نقشه هوایی از باغات بود تا آنهایی که درختانش به عمد خشکیده میشوند، شناسایی شوند. نظارت بر باغها ضعیف است، شاید هم بشود گفت نظارتی وجود ندارد و به رسم قاعده «چاردیواری، اختیاری» سرنوشت باغها به انصاف مالکان آنها بستگی دارد.
در بین دوراهی کسب سود و حفظ محیط زیست، تا به حال کسب سود پیروز بوده که به نابودی سلسلهوار باغها منتهی شده در حالی که بر بقایای باغهای قدیمی، ساختمانهای بلند و سودآور سبز میشوند و راه نفس اهالی شهرها را بیشتر از قبل میبندند. ما باغهای قدیمی و کهن را راحت از دست میدهیم، اما برای اعلام این که فضای سبز را توسعه دادهایم حسابی تبلیغ میکنیم، در حالی که تا نهالی ضعیف به درختی تنومند و ریشهدار تبدیل شود، عمرها میگذرد و آلودگی شهرهای خاکستری سلامت عده بیشتری را به مخاطره میاندازد .
مطالبات مقام معظم رهبری در مورد محیط زیست و فضای سبز
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان محیطزیست، منابع طبیعی و فضای سبز با ایشان در اسفند سال گذشته هوا، آب و خاک را سه عنصر اصلی در محیطزیست برشمردند و گفتند: برای حل مسائلی همچون آلودگی هوا در کلانشهرها و پدیده گرد و غبار و همچنین کمبود آب و فرسایش خاک، بیشتر از تبلیغات، باید کار و تلاش جدی و پیگیری مستمر انجام داد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به جنگلها و مراتع به عنوان ریههای تنفسی شهرها و عوامل نگهدارنده خاک، از دستاندازی افراد سودجو به جنگلها و منابع طبیعی بخصوص در شمال کشور ابراز تأسف شدید کردند و افزودند: دستگاههای مسئول باید قاطعانه با تعدی به جنگلها به هر بهانهای اعم از هتلسازی و جذب گردشگر و ساخت حوزه علمیه و برخی توجیهاتِ به ظاهر قابل قبول، مقابله کنند.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد