«جامجم» بهمنظور بررسی دقیقتر این متن و ارزیابی دیدگاههای متنوع، در ادامه سلسله گفتوگوهای خود در این خصوص، در این شماره با مهرداد بذرپاش، نماینده تهران و عضو هیات رئیسه مجلس و نیز دکتر حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس و کارشناس مسائل سیاسی به گفتوگو نشسته و دیدگاه آنها درباره برخی از مهمترین نقاط ابهام برجام و قطعنامه شورای امنیت را جویا شده است.
بررسی متن برجام، درحالی در دستورکار مجلس قرار گرفته که صدور قطعنامه شورای امنیت، عملا امکان تغییر و یا اصلاح این متن را محدود کرده و گفته شده نمایندگان تنها میتوانند نسبت به رد یا تائید کلیت برجام اقدام کنند. فکر میکنید سازوکار صدور این قطعنامه طی کمتر از یک هفته از اعلام توافق، مناسب بود؟
موضوع توافق هستهای کاش قبل از اینکه با قطعنامه شورای امنیت مورد تائید قرار میگرفت، مجاری تصویب خود را در کشور ما سپری میکرد. آن وقت لازم نبود کلیات آن رد یا تائید شود، بلکه میتوانست درباره جزئیات آن و اصلاح بندهایی که منافع ملی را بیشتر تامین کند هم گامهای اساسیتری برداشت. بالاخره وقتی قطعنامه شورای امنیت تصویب میشود، آن هم قطعنامهای که بخش زیادی از پیشنویس آن با همکاری طرف ایرانی آماده شده است، طبیعتا عمل نکردن به این قطعنامه هزینههایی هم به همراه خواهد داشت و بهنوعی میتواند نقض برجام هم تلقی شود، چراکه ضمیمه A قطعنامه، همان برنامه برجام است که مورد تصویب قرار گرفته است. بنابراین اگر پیش از تصویب قطعنامه با این تعجیل، بندهای آنکه میتواند کشور را دچار مشکل کند، در مجاری داخل کشور دنبال میشد و نظرات نهادهای نظامی و امنیتی کشور اخذ میشد، آن وقت باید با بخشی از تعهدات تسلیحاتی سختگیرانهتر برخورد میشد.
یکی از نقدهای وارد شده به قطعنامه شورای امنیت به موضوع بازگشتپذیری تحریمها مربوط است. آیا وجود چنین بندی نمیتواند بیم نقض تعهدات طرف مقابل را در پی داشته باشد؟
موضوعات مطرح شده در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و بند 12 آن یا همان مکانیزم ماشه که بهنوعی برگشتپذیری تحریمها را در پی دارد، اینگونه است که با ادعای یکی از کشورهای مدعی، این کشور میتواند با اصرار بر خواسته خود بدون هیچگونه مزاحمی در مقابلش، همه تحریمهای تعلیق شده و یا احیانا لغو شده را در کسری از زمان برگرداند. یعنی نه کشوری حق وتوی آن را خواهد داشت و نه نیازمند تصویبی برای اثبات آن مدعا خواهد بود بلکه با اصرار یک عضو که آن عضو میتواند آمریکا باشد، بر اینکه ابهامی یا نقض تعهدی در برنامههای ایران وجود دارد و بنای خود را بر قانع نشدن بگذارد، آن وقت تا انتهای قضیه یعنی برگشتن همه تحریمها اتفاق خواهد افتاد. تحریمهایی که بخش اعظم آن فقط تعلیق خواهد شد یا برای بخش دیگری از آن فقط توقف در اجرای آن صادر خواهد شد. بنابراین به دلیل اینکه نظام تقنینی و قانونی تحریمها بر سر جای خود مانده است در مدت زمان بسیار کوتاهی تحریمهای تعلیق شده و یا احیانا لغو شده مجددا به حالت عادی خود بازخواهد گشت.
با این حال گفته شده که طرف ایرانی هم میتواند نسبت به اجرای تعهداتش بازگشت داشته باشد، در واقع، مکانیزم ماشه، یک جاده دوطرفه است...
در بند 13 هم امکان بازگشتپذیری ایران اشاره شده ولی همگان میدانند که حداقل زمان برای بازگشتپذیری ما در حوزه هستهای مانند میزان سابق ماشینهای سانتریفیوژ، برگشتن به ظرفیت 40 مگاواتی رآکتور آب سنگین اراک، و اقدامات دیگری مانند بازگرداندن فردو به حالت قبل و یا داشتن ذخایر مواد به میزان حدود هشت تن، سه سال است. بنابراین در این میان چه کسی زیان میکند؟ روشن است کسی که برگشتپذیری آن زمان بلندمدتتری باشد. این اقدام هدف اصلی همه مذاکرات ما را میتواند مخدوش کند که هدف اصلی، رفع تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان بود. ما هدف دیگری برای مذاکرات نداشتیم. ما که اصراری بر محدودسازی توانمندی هستهای خود نداشتیم و نداریم. این محدودیتها را با شروطی پذیرفتیم که شرط اصلی آن، رفع تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان باشد. حال اگر بند یا مادهای این هدف اصلی را زیرسوال ببرد، ممکن است کلیت مذاکرات تحتالشعاع قرار گرفته و فلسفه آن زیرسوال برود.
دغدغههایی هم درباره محدودیتهای تسلیحاتی ایران وجود دارد . دیدگاه شما درباره این طیف از محدودیتها چیست؟
همانطور که اشاره کردید، نکته دیگر به موضوع پذیرش تحریمهای نظامی در دو بخش موشکهای بالستیک و تسلیحات متعارف مربوط است. ما در گذشته هم برخی از اینها را تحریم شدهایم. در بخشهایی از قطعنامه اشاره شده که خرید، فروش، صادرات و واردات هرگونه سلاح متعارف به مدت پنج سال جز با مجوز شورای امنیت امکانپذیر نیست. این یعنی امنیت ما در خارج از مرزها و امنیت ما در مقابل تهدیدهای احتمالی منوط به تامین نظر شورای امنیت است و اگر غیر از این عمل کنیم و خود را مسلح کنیم و در مقابل این مجمعالجزایر آدمکشهای منطقه خود را حراست کنیم، باید شورای امنیت سازمان ملل مجوز دهد. شورایی که سوابق چند ساله مجوز دادنهای آن جز مجوز دادن به ظالم در حمله به مظلوم نبوده است.
فرق این قطعنامه این است که ما با دست خودمان پیشنویساش را آماده کردهایم و آن را پذیرفتهایم؛ پس دیگر نمیتوانیم بگوییم که قطعنامهها غیرقانونی است و اگر بندی از آن را اجرا نکنیم به نقض تعهدات بینالمللی متهم میشویم و خود را در مقابل کشورهای عضو سازمان ملل قرار میدهیم و طرف مقابل هم میتواند تعهدات خود را که یک بخش آن در برجام و یا قطعنامه اشاره شده اجرا نکند. داور هم که معمولا به نفع آنها سوت میزند. داور ارزیابی عملکرد ما در این موارد آژانس است. آژانسی که به مدت 15 سال اقدامات از روی حسن نظر ما و با هدف راستیآزمایی آژانس در حوزه فناوری هستهای را در آخر هم نپذیرفت و حاضر نشد یک صفحه گزارش مثبت از اقدامات ایران ارائه دهد. آژانسی که دهها هزار نفر ـ ساعت کار بازرسی کرد و با اعزام بازرسان به داخل کشور، تمام فعالیتهای ما را زیرنظر گرفت ولی نه حرف ما را در آخر قبول کرد و نه بازرسیهای خودش را کافی دانست و پرونده را در همان شرایط نگه داشت.
بخش دیگر محدودیتها درباره موشکهای بالستیک است. موشکهایی که در قطعنامه شورای امنیت پذیرفتهایم به مدت هشت سال بسیاری از اطلاعات حتی آزمایش این موشکها را در اختیار طرف غربی بگذاریم که این اتفاق بسیار نامبارکی خواهد بود. هدف آمریکاییها از مذاکرات بعد از لوزان که بعضی وقتها هم به زبانشان جاری میشد، اعمال محدودیت در توانمندی موشکی ما بود. که به نظر میرسد، بخشی از آن را توانستند در این قطعنامه بگنجانند و من نمیدانم طرف ایرانی با چه توجیهی آن را پذیرفت؟
آزمایش موشکهای بالستیک که با ادعای طرف غربی ما برای حمل کلاهکهای هستهای ممکن است از آن استفاده کنیم، ادعای باطلی است که آژانس انرژی اتمی میتواند هیچوقت درباره آن راضی نشود همانطور که در موضوع هستهای هم راضی نشد و با این همه بازرسی و دسترسی باز هم بر گزارشهای باطل خود اصرار کرد و ایران را متهم به استفاده غیرصلحآمیز از فناوری هستهای کرد.
این روند میتواند در حوزه موشکی نیز ادامه پیدا کند. اینکه ما وارد یک بازی بشویم که آزمایش های موشکی خود را هم با آنها هماهنگ کنیم، یک بازی جدیدی است که مانند هستهای میتواند پایانناپذیر باشد بنابراین طرف غربی به بهانه هستهای به دستاوردهای موشکی و نظامی ما هم احاطه و برای خنثیسازی آن هم میتواند برنامههای متعددی را برنامهریزی کند. کدام یک از کشورهای 1+5 حاضرند ذرهای درباره توانمندی نظامی خود نهتنها مذاکره حتی اطلاعات کوچکی را بدهند، چه برسد به اینکه توافق کنند که بسیاری از اقدامات خود را زیرنظر آن انجام دهند.
به نظر پذیرش بند مربوط به موشک، در قطعنامه شورای امنیت اقدام بسیار اشتباهی بود که صورت گرفت و باید هرچه سریعتر نسبت به اصلاح ان اقدام کرد. نباید این موضوع را مشمول مرور زمان کنیم که بعدا برویم جلو و بگوییم ما حالا طور دیگری رفتار میکنیم. باید نسبت به اصلاح آن فورا اقدام کنیم و اعتراض خود را اعلام کنیم و در مجاری رسمی هم این اعتراض را ثبت و عدم قبول داشتن خود نسبت به این بند را صریحا و محکم اعلام و تلاش کنیم بلافاصله اصلاح شود.
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس، بازگشتپذیری تحریمها را یکی از 2گل خورده ایران میداند
شباهت زمانی عمر 10ساله مکانیزم ماشه با پایان سند چشمانداز، اتفاقی نیست
بررسی متن برجام، درحالی در دستورکار مجلس قرار گرفته که صدور قطعنامه شورای امنیت، عملا امکان تغییر و یا اصلاح این متن را محدود کرده و گفته شده نمایندگان تنها میتوانند نسبت به رد یا تائید کلیت برجام اقدام کنند. فکر میکنید سازوکار صدور این قطعنامه طی کمتر از یک هفته از اعلام توافق، مناسب بود؟
اینکه شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای را درباره برنامه هستهای ایران بسرعت تصویب کرد، موضوع غیرقابل انتظاری نبود که بتوان اینطور برداشت کرد که این قطعنامه نمایندگان را برای بررسی برجام در داخل کشورمان محدود کرده است. در ماده 37 برجام تاکید شده بود که شورای امنیت حداکثر ظرف 14 روز قطعنامهای را در این خصوص به تصویب میرساند که البته این قطعنامه در کمتر از یک هفته تصویب شد.
در کنگره آمریکا هم برخی همین نقد را وارد کردند که این قطعنامه قدرت مانور کنگره را کاهش میدهد؛ با این وجود باید به این نکته دقت کرد که فارغ از حوزه اختیارات مجلس شورای اسلامی در ایران و کنگره آمریکا، هیاتهای دیپلماتیک ایران و 1+5 در جریان مذاکرات برخی تعهدات فرادولتی دادهاند که بهنوعی از سوی مجالس این کشورها هم بوده است. این تعهدات بهشرطی داده شده که دیپلماتها بتوانند در کشورهای خود از طریق رایزنی، مجالسشان را راضی کنند.
مثلا وقتی ایران متعهد شده پروتکل الحاقی را بپذیرد، روشن است که این تعهد بهنوعی به نمایندگی از مجلس شورای اسلامی ارائه شده است. البته در ایران به دلیل حوزه اختیارات شورای عالی امنیت ملی چالشهای داخلی بر سر تصویب برجام کمتر است، اما در آمریکا شاهد چالشهای بیشتر در این خصوص هستیم. با این وجود نباید از یاد برد که هم مجلس شورای اسلامی و هم کنگره آمریکا قانونا این امکان را دارند که مانع از اجرای توافق هستهای شوند، هرچند در عرف سیاسی، چنین اقدامی مشکل است.
یکی از نقدهای وارد شده به قطعنامه شورای امنیت به موضوع بازگشتپذیری تحریمها مربوط است. آیا وجود چنین بندی نمیتواند بیم نقض تعهدات طرف مقابل را در پی داشته باشد؟
بهنظر من، بند 12 قطعنامه شورای امنیت، نوعی بهره ملوکانه است که قدرتهای جهانی برای خود حفظ کردهاند و با در نظر گرفتن مکانیزم بازگشتپذیری تحریمها، تلاش کردهاند سایه اعمال قدرت خود را طی 10 سال بر سر برنامه هستهای کشورمان نگه دارند. در متن قطعنامه آمده است که چنانکه براساس «عقیده» تکتک اعضا، ادعایی درباره نقض تعهدات ایران مطرح شود، بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه کشورمان ممکن میشود. البته ممکن است در این رابطه شورای امنیت قطعنامه جدیدی بدهد یا در مسیر بررسی ادعاها در کمیسیون مشترک، کشور مدعی از ادعاهای خود دست بردارد، با این وجود فعلا اینگونه است که در این 10سال اگر قدرتهای جهانی به دلیلی از فعالیتهای کشورمان ناخرسند شوند، میتوانند شرایط اضطراری را برقرار کنند. بنابراین، این از آن بندهایی است که آقای روحانی گفته ایران دو گل خورده است. با این وجود بهنظر من ایران میتواند با تعامل و حفظ قدرت خود، مشکلات مرتبط با این بند را کاهش دهد.
با این حال گفته شده که طرف ایرانی هم میتواند نسبت به اجرای تعهداتش بازگشت داشته باشد، در واقع، مکانیزم ماشه، یک جاده دوطرفه است...
بله، اولا در برجام پیشبینی شده که هر یک از اعضا، ازجمله ایران میتواند به روند اجرای تعهدات برجام اعتراض کند و شرایط را به حالت قبل توافق بازگرداند. هرچند احتمال این پایین است که ایران بخواهد شرایطی را ایجاد کند که تحریمها بازگردد. ثانیا همانطور که اشاره کردید، ایران هم میتواند در هر لحظه در جریان روند توسعه برنامه هستهای خود به شرایط پیش از توافق برگردد اما این روند هزینه و زمان زیادی میطلبد و مثلا اگر بنابر از کار افتادن قلب رأکتور اراک با تزریق بتن باشد، بازگشت در روند پیشین توسعه برنامه هستهای کشورمان ساده نیست. برای همین است که دغدغه اصلی، مکانیزیم ماشه است که باید به پیامدهای آن توجه کرد. شما از یاد نبرید که ایران تا رسیدن به اهداف سند چشمانداز 20ساله تا سال 1404 فقط 10 سال دیگر وقت دارد و پیشبینی شده در این 10 سال کشورمان به قدرت برتر منطقه تبدیل شود. بهنظر من یکی بودن 10 سال زمانی که تا سال 1404 داریم و 10 سال زمانی که مکانیزم ماشه عمل میکند، تصادفی نیست و این ابزاری است که براساس آن رقبای منطقهای ایران میخواهند کشورمان را مهار کنند. با این همه ایران با کیاست دیپلماتیک و حفظ راهبرد مقاومت میتواند مانع اجرای مکانیزم ماشه شود و چنانکه توانست با موفقیت از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بیرون بیاید، مکانیزم ماشه هم نمیتواند مانع دستاوردهای برجام شود.
دغدغههایی هم درباره محدودیتهای تسلیحاتی ایران وجود دارد. دیدگاه شما درباره این طیف از محدودیتها چیست؟
من نسبت به این تحریمها مانند برخی منتقدان، چندان بدبین نیستم. ما در سالهای گذشته و حتی از زمان جنگ تحمیلی نیز در حوزه تسلیحاتی تحریم بودهایم و معاملات تسلیحاتی ایران صرفا محدود به برخی کشورهای شرقی ازجمله روسیه بوده است. بنابراین با توجه به این سابقه، محدودیت پنج ساله تسلیحات و هشت ساله موشکی چندان نگرانکننده نیست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد