اعتماد: ظریف، ظریف است؛ همین
شما را به خدا نکنید. جان هر که دوست دارید ذوقتان را کنترل کنید. شور را از مزه نبرید. اگر افراط بد است، تفریط هم بد است؛ یک جاهایی بدتر. خدابیامرزد پدر کسی را که هم «قدر» خودش را میداند و هم «قدر» بقیه را. «احساسات و عواطف» را در روابط دوستانه و خانوادگی هر چقدر که خواستید خرج کنید. معشوقتان را به هر چیزی و به هر کسی که دوست دارید تشبیه کنید. تشبیهش کنید به ماه؛ به زهره؛ به کهکشان راه شیری... به هرچیزی که دوست دارید. دوستانتان را هرچه که عشقتان میکشد صدا کنید. اگر رفیقتان فیزیک میخواند رویش اسم بگذارید «اینشتین»، صدایش کنید «دکتر حسابی»، اگر رفیقتان نقاشی میکشد، مقایسهاش کنید با پیکاسو. برایش شعر بنویسید که داوینچی شاگرد تو هم نیست حتی اگر اهل رجزخوانی هستید، هر قید و بندی را از دست و زبان و ذهن خود باز کنید و خود را در قامت رستم ببینید. شعر بسازید و همه عالم را زیر نگین سلیمانیتان بیاورید. کسی که بعدا بازخواستتان نمیکند.
اگر حافظ گفته قدسیان شعرش را از بر میکنند، شما هم کنارش بنویسید قدسیان شعرتان را شدیدتر و غلیظتر از بر میکنند. قدسیان که به کلانتری عارض نمیشوند. کسی هم که از شما سند و مدرک نمیخواهد. اسب خیالتان را زین کنید و آسوده بفرستیدش به طبقات آسمان تا احساسات و عواطف و هیجاناتتان را به جولان دربیاورد، حسابی هم به جولان دربیاورد... اما همان جا خوب خودتان را تخلیه کنید که بعدا که به زمین برگشتید در مواجهه با واقعیتهای اجتماعی- سیاسی، گرفتار خیال و احساس نشوید. خیال و احساس در مقابله با مسائل سیاسی و اجتماعی مثل نمک است در غذا.
فقط به اندازهای خوب و قابل تحمل است که غذا را از بینمکی دربیاورد؛ همین. ضمن اینکه غذای بینمک هزار مرتبه از غذای شور بهتر است. در مواجهه با مسائل سیاسی و اجتماعی هم اگر شور را از مزه ببریم خودمان و بقیه را به دردسر میاندازیم.
خیال هم حد و مرزی دارد و همینطوری از روی خوشذوقی نمیشود و نباید آدمهای انضمامی را به مراتب انتزاعی برد و مثل «معشوق» به چیزهای دیگر تشبیهشان کرد. فیالمثل تشبیه ظریف به مصدق یا امیرکبیر یا هر رجل سیاسی دیگری، مرتبهای از خیالپردازی و احساسی عمل کردن است که دربرگیرنده معنی و مفهومی نیست- یعنی ما را به چیزی و جایی راهنمایی نمیکند- و ظرافت و طنزی هم به ضمیمه ندارد. یک زمانی هست ما یک حرفهایی را نمیتوانیم بزنیم و به یک اموری نمیتوانیم اشاره کنیم، دست به دامن تشبیه و استعاره میشویم تا مخاطبمان را متوجه معنی پنهان کنیم و هزار حرف نگفته را در لفافه تشبیه بگوییم. اما در زمانی که هر کس هرچه دلش بخواهد به صراحت میتواند بگوید و بنویسد. ماهوارهها که مانع و محذوری ندارند هرچه بخواهند درباره ظریف و تیم مذاکرهکننده میگویند. در داخل هم مخالفان حرف مانده در گلو ندارند. چند نفر از منتقدان که رسما ظریف را به خیانت متهم کردند، موافقان هم کمابیش گفتنیهایشان را گفتهاند و نوشتهاند.
روی هم بریزم ١٠ تا نیسان نقد و تحلیل در این مدت گرد آمده. حواسمان باشد که ما با ظریف کار داریم و او هنوز در ابتدای راه است و بسیار با مصدق آخر راه فرق دارد. دوره و زمان هم فرق کرده، غرب و شرق هم فرق کردهاند، موضوع هم از بیخ و بن چیز دیگری است و به ملی شدن نفت ربطی ندارد. بالاخره در تشبیه هم باید وجه شبه را در نظر گرفت و همینطوری بیمبالات افراد را به هم مربوط نکرد. ضمن اینکه این تشبیهات ممکن است الکیالکی هزینههایی روی دست ظریف و ملت و دولت بگذارد که پرداختش به دردسرمان بیندازد. ظریف ظریف است و اتفاقا خوبیاش هم همین است که نمیخواهد ادای دیگری را – به خصوص مصدق و غیرمصدق را – دربیاورد. مراقب احساسات و عواطفمان باشیم. سر این تشبیهات باز شود، آن وقت بیلبورد میزنند و خیلی از رجال سیاسی را به اشقیا تشبیه میکنند و... اگر آنها بیمبالاتند ما که دوست ظریفیم، نباشیم.
شرق: خارج بیخود کرد
به مناسبت اینکه ایرانیها میهماننوازند و رابطه ایران و خارج تازه درست شده و از آنجا که هر رفتی، یک آمدی دارد و الان چندماه است ایرانیها رفتهاند و هنوز خارجیها نیامدهاند و تازه خارجیها چهارتا از فکوفامیلشان را فرستادهاند ایران یک سری بزنند و ببینند چندچند است و اوضاع چطوری است و هوای ایران بهشان میسازد یا نه و خلاصه به مناسبت اینکه ظریف توی خارج روزی سهبار میرفت روی بالکن تا قالیچه را تکان بدهد، منتها چون قالیچه خاک نداشت خودش را نشان میداد و هنوز خارجیها روی بالکن ما نرفتهاند و ظریف اصلا قول داده ایران را از روی بالکن نشان جان کری بدهد و به مناسبت اینکه الان خارج کلا ساکش را بسته که بیاید ایران، اسدالله عسگراولادی، که از کارکشتهترین تاجران سیاستمدار یا سیاستمداران تاجر تاریخ معاصر است، گفت: «تحریمها هنوز لغو نشده و هنوز پولی نداریم و سفر هیأتهای اروپایی به ایران «کار بیخودی» است».
دیالوگ
: ببخشید من عاشق ایرانم. پول هم دارم. تاجر هم هستم. خانوادهام هم عاشق کلهپاچه هستند که از مهمترین جلوههای فرهنگی ایرانیان است. اجازه میخواستم به ایران سفر کنم.
- بیخود کردی. اگه راست میگی برو پاتایا، بدبخت.
دیالوگ ٢
: ظریف جان ششماه - حالا گفتن ندارد - خوردید خوابیدید، نمیخوای یه دعوت کنید ما هم بیاییم بالا چایی بزنیم تو بالکن؟
- شما بیخود کردید ما پول نداریم. بعد هم مگه پول هتل مارو شما میدادی که حالا منت میذاری؟
دیالوگ ٣
: این خبررو خوندی که کاسبان تحریم (بیمنظور) از برداشتن تحریمها خوشحال نیستند؟ حالا چیکار کنیم؟
- من میگم ما که به تحریم عادت داشتیم این استادان عادت ندارند، پس تحریمها برگرده سر جاش که استادان ناراحت نشوند.
دیالوگ ٤
:آی لایک ایران اند آی لاو یو هانی.
- بیخود بابا.
به دلیل نبود زمان کافی برای دوران آمادگی پیش فصل و معرفی دیرهنگام سرمربی و قرار ندادن بازیهای تدارکاتی مناسب متاسفانه ناهماهنگیهایی در تیم مجلس شورای اسلامی دیده میشود که ممکن است در ادامه فصل مشکلاتی را برای این قوه به وجود آورد. بعد از این که آقای رحمانی فضلی در مجلس حاضر شد و گفت پول کثیف چیه؟ من کجام؟ اینجا کجاست؟ و همه هم گفتند آفرین و یک وفاق ملی پیرامون این موضوع به وجود آمد و همه قبول کردند که پول کثیف در مسائل سیاسی کشور جریان ندارد یکهو آقای موید حسینی صدر، نماینده گریزپای و سرعتی خوی توپ را برداشت و ضمن نفوذ از جناح راست گفت: «از همین حالا برادر یکی از مجرمان معروف اقتصادی در تلاش برای کاندیدا شدن برای انتخابات آتی مجلس است.» نمایندگان دلسوز مجلس هر چی از پشت هیس و پیس میکردند که آقا بی خیال شو! نگو! گوش ایشان بدهکار نبود. همچنین تکل از پشت، کشیدن پیراهن و زدن سوت پایان بازی هم بی فایده مینمود چون حسینی صدر همچنان ادامه میداد: «این فرد (همان برادر مفسد زندانی) با پول مفسد اقتصادی در زندان در حال فعالیت انتخاباتی، تلاش برای خرید رای و ایجاد تیمهای خبرسازی است.» با توجه به چرخش وحدت آفرین آقای رحمانی فضلی این سوال ایجاد میشود که حسینی صدر را در آینده چه میشود؟ الف) میگوید منظور من از مجرم اقتصادی همان جرم گیر اقتصادی بود که اتفاقا فعالیت آن برای اقتصاد مفید است و جِرمهای اقتصاد را میگیرد. ب) میگوید من نگفتم مفسد زندانی، گفتم مفسد زیدانی که همان آقای ماتراتزی است که فحش ناموس داد و کله خورد. اصلا بحث من ورزشی بود، نمیدانم چرا سیاسی برداشت شد. ج) خرید رای و خبرسازی را هم که اصلا نگفته بودم. رسانهها بد منعکس کردند. د) متاسفانه برخی نشریات خاص میخواهند اینطور القا کنند که بنده نماینده دوره نهم مجلس هستم، در حالی که من حمیدرضا (حسینی) صدر، تحلیلگر سینما و فوتبال هستم، بگذارید فلاش بکی بزنیم به سال 1982، وقتی که پائولو روسی اون هت تریک به یادماندنی رو در مقابل برزیل میکنه ...در پایان
- یک نفر دیگر به اشتباه خود پی میبرد و بار دیگر معلوم میشود که پول کثیف در کشور وجود ندارد.
- معلوم میشود خود رسانهها پول کثیف را به شاهرگ انتخابات تزریق میکردند. لذا طبیعتا با آنها برخورد قاطع صورت خواهد گرفت.
- کیهان به عنوان یک رسانه خوب ردپای پولهای کثیف را در اردوگاه مدعیان اصلاح طلبی پیدا میکند. انگار مجبور است.
- نماینده محترم خوی رفته رفته از تحلیل سینما و فوتبال خوشش میآید و بعد از مدتی از نمایندگی استعفا میدهد و واقعا به حمیدرضا صدر تبدیل میشود.
- ملیکا (با بازی مهناز افشار) و آریا (با بازی محمدرضا گلزار) با هم ازدواج میکنند.
- همه چیز به خوبی و خوشی به پایان میرسد و همه با هم ازدواج میکنند.
- برادر مفسد زندانی در انتخابات پیروز میشود، وارد مجلس شده و با فساد اقتصادی مبارزه میکند. برادرش (مفسد اصلی) از زندان خارج میشود و بعد از ابراز پشیمانی از کارهای زشتش ازدواج میکند و در مکانیکی آسید کامبیز مشغول کار شده و سر به راه میشود.
- متاسفانه نمیدانیم با وجود این که همه ازدواج میکنند چرا فساد همچنان باقیاست و از بین نمیرود!
کیهان : دستگاه کنترل
گفت: اوباما میگوید داراییهای مسدود شده ایران 150میلیارد دلار است.
گفتم: لازم نیست اوباما بگوید. خودمان هم میدانیم.
گفت: ولی رئیس کل بانک مرکزی در مصاحبه تلویزیونی گفته است؛ میزان داراییهای بلوکه شده کشورمان 23 میلیارد دلار بیشتر نیست!
گفتم: یعنی کار به جایی رسیده که اوباما به نفع ما حرف میزند! و رئیس بانک مرکزی خودمان، هوای آنها را دارد؟!
گفت: مثل اینکه اصلا موضوع را نمیشناسند!
گفتم: چه عرض کنم؟! شخصی یک دستگاه تلویزیون خرید و فردای آن روز «کنترل» تلویزیون را به مغازه فروشنده برد و به او داد و گفت؛ این موبایل شما که توی کارتن تلویزیون جا مانده بود را پس آوردهام، آخه ما که مال حرامخور نیستیم!
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد