روزنامه خندان

کودک هشتاد و پنج ساله، اعدام باید گردد

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۸۲۷۳۵۹
کودک هشتاد و پنج ساله، اعدام باید گردد

سیاست روز : کودک هشتاد و پنج ساله، اعدام باید گردد

مدیر کل جمعیت وزارت بهداشت: سالانه ۴۴۰ هزار فرصت فرزند‌آوری در کشور از دست می‌رود که ۴۱۰ هزار فرصت در زنان ازدواج نکرده است.
با توجه به اظهارنظر فوق کسانی که فرصت فرزندآوری را از کشور می‌گیرند از ... به حساب می‌آیند.
الف) فرصت‌سوزان
ب) فتنه‌گران
ج) ساکتین فتنه
د) دلواپسان

ایضا ایشان: طبق بررسی‌های انجام شده ازدواج باعث افزایش طول عمر، سلامت روان، شادی، ارتباط اجتماعی بهتر، احساس امنیت و سلامت جسمانی می‌شود.
با توجه به اظهار‌نظر فوق "ازدواج" باعث کدام‌یک از گزینه های زیر "نمی‌شود"؟
الف) بلندتر شدن قد بعد از سن چهل سالگی
ب) رشد بی‌رویه‌ی موهای پس‌گردن
ج) افتادن فاصله بین مهره‌های سه و چهار کمر
د) عوض شدن رنگ چشم‌ها

باز هم خود ایشان: هر کودک باید از زمانی که به دنیا می‌آید تا ۸۵ سال زندگی می‌کند.
با توجه به گزینه فوق اگر کودکی بعد از به دنیا آمدن تا ۸۵ سال عمر نکند چگونه کودکی محسوب می‌شود؟
الف) آن کودک از عوامل استکبار جهانی است و قصد براندازی دارد.
ب) آن کودک از عوامل دولت قبلی است و قصد تضعیف سیاست‌های جدید وزارت بهداشت را دارد.
ج) آن کودک به طور خودجوش از عوامل فتنه است.
د) آن کودک باید پیش از اقدام ددمنشانه خود دستگیر و اعدام شود تا کودکان دیگر عبرت بگیرند و تا ۸۵ سالگی عمر کنند.

شرق : با پیک بفرست

از دفتر دادگاه‌ها زنگ زدند و سعید مرتضوی گوشی را برداشت: الو.
آقای مرتضوی؟ کجا تشریف دارید؟
مرتضوی گفت: توی راهرو دادگاه.
مگه متهم نیستی؟ پس چطوری موبایل همراهته؟
مرتضوی گفت: موبایل که هیچی. بادیگاردهام هم همراهم هستند.
ببین همه موبایل را پایین تحویل می‌دهند شما چطوری با موبایل می‌آیی داخل؟
مرتضوی گفت: این‌طوری.
ئه. من که نمی‌بینم.
مرتضوی گفت: حالا کاری داشتی زنگ زدی؟
ئه. بله بله... می‌خواستم بگم «رأی شما آماده است». می‌آیید تحویل بگیرید؟
مرتضوی گفت: نه. میل ندارم.
تعارف می‌کنید؟
مرتضوی گفت: نه. من خودم یک عمر رأی دادم الان رأی نمی‌گیرم.
بله... به قول شاعر، مرتضوی که حکم می‌کردی همه عمر، دیدی که چگونه حکم مرتضوی گرفت؟
مرتضوی گفت: مگه با هم شوخی داریم؟ برای چی زنگ زدید؟
مجتمع دادگاه‌های کیفری استان تهران: می‌خواستم بگم «رأی شما آماده است». می‌آیید تحویل بگیرید؟
مرتضوی گفت: با پیک بفرست.
مجتمع دادگاه‌های کیفری استان تهران: ئه. با پیک؟ این‌ور حساب کنیم یا آن‌ور؟
مرتضوی گفت: لابد پول پیک را هم توقع دارید من حساب کنم؟

قانون : کُلُم(!) بیا! پارا گوئه!

گالوپ که یک موسسه نظرسنجی در آمریکای جهانخوار است یکی از کارهایش این است که هر سال کشورها را با معیار شادی و غم رتبه بندی می‌کند. انگار کار و زندگی ندارند این آمریکایی‌ها. آقا نان شده هزار تومن شما هنوز به فکر این کارها هستید؟ علی‌ایحال این موسسه گالوپ امسال هم نظرسنجی برگزار کرده که من نمی‌فهمم چطور اینها با نظرسنجی میزان غم و شادی را متوجه می‌شوند. حتما سوال می‌کنند دیگر. البته باز هم درکش سخت است. در همین کشور ما شما برو جلوی 10 نفر را در خیابان بگیر و بپرس شما شاد هستی یا غمگین؟ اگر شاد هم باشند برای این که چشم نخورند یک جوری از زمین و زمان و چرخ گردون ناله می‌کنند که شما از پشیمانی به کوه خوردن می‌افتید (پدیده کوهخواری متاسفانه جدیدا بسیار رایج شده، از همه هموطنان تقاضا دارم که نخورند این کوه‌ها را). همین مسئله احتمالا باعث شده بود که در نظرسنجی سال قبل ایران دومین کشور غمگین جهان معرفی شود ولی امسال نامی از ایران در بین 10 کشور غمگین جهان دیده نمی‌شود. در این بخش مروری بر نظرسنجی امسال گالوپ داریم. با ما باشید. (اسمایلی رضا جاودانی)
پاراگوئه شادترین کشور جهان
ما به طور جدی چندین سال فکر می‌کردیم پاراگوئه در اصل پارا اروگوئه است یعنی همان اروگوئه‌ای که پارا شده است. به این ترتیب که اول یک کشوری بوده به نام اروگوئه که مردم پاراگوئه و اروگوئه با هم زندگی می‌کردند ولی سختی‌های زندگی بخشی از مردم این ناحیه را دچار گسیختگی کرد و این گروه به دلیل این شکاف (مسلما اجتماعی) به وجود آمده کشوری به نام پاراگوئه ایجاد کردند که آنجا راحت باشند. با هم هی از سختی‌ها بگویند و پف ناله کنند، تو تاکسی بنشینند و غر بزنند، در مهمانی‌ها فحش بدهند و اعصاب‌شان را خرد کنند، در فضای مجازی بیفتند به جان هم و همدیگر را از هم گسیخته کنند بدون این که با اعتراض بقیه شهروندان اروگوئه‌ای مواجه شوند. ولی گویا تصور ما کاملا اشتباه بوده و الان این مردم به عنوان شادترین مردم جهان شناخته شده‌اند. بهرحال مردم کشوری که دروازه‌بان تیم ملی‌شان (موسوم به چیلاورت) 60 متر می‌آید جلو که ضربه کاشته بزند معلوم است چه دل خجسته‌ای دارند. به این ملت قهرمان تبریک می‌گوییم.
کلمبیا؟! نه جان من کلمبیا؟
بله ... دومین کشور شاد در کمال تعجب و شگفتی کلمبیا معرفی شده است. حالا من نمی‌دانم معیار گالوپ چی بوده. خوشحالی و شادی طبیعی مدنظرشان بوده یا شادی بعد از استعمال را هم حساب کرده‌اند. البته اهالی کلمبیا یک سری شادی‌های خطرناک برای بشریت هم دارند که در دیالوگ زیر با آن آشنا می‌شویم:
روز / داخلی / مغازه پدرو آلونزو
پابلو: واااای پدرووو ... پاراگوئه شدم از خنده.
پدرو آلونزو: چی شده پابلو؟
پابلو: اومدم رودریگز رو بکشم گلوله کمونه کرد خورد به یه کارگر ساختمون، کارگره افتاد رو پیرمرده، خرچ صدا داد افتاد کف خیابون. هار هار هار.
پدرو آلونزو: هاهاهاها ... خدا لعنتت کنه پابلو. همیشه با شوخ طبعی آدم می‌کشی. حالا واسه چی می‌خواستی رودریگز رو بکشی؟
پابلو: یه کیلو جنس بلند کرده بود ازم مرتیکه.
پدرو آلونزو: هاهاهاها ... به منم بدهکار بود مارمولک، سه تا گلوله هم زدم تو شکمش ولی نمرد.
رودریگز وارد می شود و پابلو و پدرو با دیدن وضعیت رودریگز می‌زنند زیر خنده. رودریگز می‌گوید: نخندین بچه‌ها. سوزن نخ دارین؟
پدرو آلونزو: چیکارت کردن رودریگز؟
رودریگز: آدم‌های لوپز کله پز بعد از پابلو اومدن این شکم ما رو پارا پوره گوئه کردن! این روده من آقا ... هاهاهاها ... این داره می‌پاشه بیرون.
پابلو و پدرو هر دو می‌زنند زیر خنده و برای شوخی سر روده رودریگز را می‌کشند و بعد می‌چپانند تو و سه تایی می‌خندند. پابلو بعد از بخیه شکم رودریگز او را به ضرب گلوله می‌کشد و با پدرو می‌خندند. ملت کلمبیا در کل ملت شادی هستند.
بقیه کشورهای لیست گالوپ را در روزهای آینده با هم بررسی خواهیم کرد. شاد باشید و دیگران را شاد کنید (باز هم اسمایلی جاودانی). ‌

کیهان: پیاده

گفت: برخی از دست‌اندرکاران امور هسته‌ای می‌گویند «برجام» نیازی به تصویب مجلس ندارد!
گفتم: ولی «برجام» یک معاهده تعهدآور است و هر معاهده‌ای که برای کشور تعهدآور باشد مطابق اصول 77 و 125 قانون اساسی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
گفت: آنها می‌گویند اگرچه برجام تعهدآور است ولی از آنجا که قرار است این تعهدات را داوطلبانه انجام بدهیم، دیگر نیازی به تصویب مجلس ندارد!
گفتم: مگر کشور ملک و دارایی شخصی مسئولان دولت است که بتوانند به میل خود و تحت عنوان «داوطلبانه»! منافع ملی را به این و آن ببخشند؟!
گفت: اگر این اقدام به قول آنها، داوطلبانه! از جانب ملت است که مطابق قانون باید به تصویب نمایندگان ملت برسد و اگر از جانب ملت داوطلب نشده‌اند که حق چنین حاتم‌بخشی‌های خودسرانه را ندارند.
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو نذر کرده بود که اگر فلان حاجتش برآورده شود، پیرزن همسایه‌شان را پیاده به کربلا بفرستد!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها