رودکی سمرقندی نمونه موفقی از این شاعران است که به سبب احاطه داشتن به شعر و موسیقی دربارهاش داستانها و افسانهپردازیهای فراوانی هم انجام شده است. با گذر قرنها و زمان طولانی از آن روزگار هر چند اغلب امور به شکل تخصصی انجام میشود، هنوز هم آهنگساز و شاعر برای خلق اثر ماندگار نیاز به آشنایی با کار هم و احاطه تقریبی نسبت به کار یکدیگر دارند. بنابراین یک اثر موسیقایی باکلام زمانی شنیدنی و ماندگار است که در آن اصول ایجاد پیوند و همراهی میان موسیقی و شعر رعایت شده باشد. اصولی که به عقیده کارشناسان این روزها اغلب نادیده گرفته شده و از کیفیت آقار موسیقایی باکلام میکاهد.
گلایه از نسل جوان
مصطفی کمال پورتراب پیشکسوت عرصه موسیقی در این باره به جامجم میگوید: ما این روزها با آهنگسازان و شاعران خوبی روبهرو هستیم. هر یک در کار خود خبره هستند. هر یک به تنهایی میتوانند اثر موسیقایی قوی خلق کرده و یا شعر خوبی بسرایند. اما همین که با یکدیگر روبهرو میشوند و قرار است کار مشترکی با هم داشته باشند به نتیجه خوبی نمیرسند. چرا؟ چون از تلفیق شعر و موسیقی اطلاعات و آگاهی کاملی ندارند.
شعر و موسیقی نیاز به داشتن پیوندی قوی و گسستناپذیر در روند خلق اثر دارند و اگر نتوانند در مرحله پیوند خوردن با یکدیگر موفق شوند، با اثر موفقی روبهرو نخواهیم شد.
در بسیاری از آثار با شرایطی روبهرو هستیم که شعر خوب است، آهنگسازی هم خوب است، اما نتیجه خوب نیست. موسیقی لباسی است برای شعر و ما باید لباس فاخری تن شعر کنیم.
او میافزاید: وقتی میگویند زن و مردی از هم جدا شدند با خودمان میگوییم چرا این اتفاق افتاد، آنها که هر دو خوب بودند. بله هر دو خوب بودهاند، اما نتوانستهاند کنار هم دوام بیاورند. حالا شعر و موسیقی هم همین حالت را دارند، اگر به شکلی پیش بروند که نتوانند کنار هم دوام بیاورند همان بهتر که از هم جدا شوند و بروند با موسیقی و شعری که قابلیت پیوند درست با آنها را دارد گره بخورند.
این استاد برجسته موسیقی ادامه میدهد: وقتی برخی آثار موسیقی جدید را میشنوم واقعا نمیتوانم حرص نخورم و حرفی نزنم. یک عمر روی موضوع تلفیق شعر و موسیقی کار کردهام و در این حوزه متخصص هستم.
وقتی قطعهای را میشنوم خیلی زود ایرادهایش را متوجه میشوم و به این فکر میکنم چرا نتوانستهایم موضوع به این مهمی را میان نسل جوان ببریم و آثار متوازنی را بشنویم.
شعر برتر است یا موسیقی؟
تلفیق شعر و موسیقی همان طور که گفتیم از دیرباز موضوع مهمی بوده است که با ترکیب دو هنر اتفاق تازهای را رقم میزده است. هنرهایی که هر یک به تنهایی هم دارای هویت هستند و هیچ یک در نبود دیگری حذف نشده و خللی به آن وارد نمیشود، اما این موضوع را با مهران مهرنیا کارشناس موسیقی و آهنگساز مطرح کردیم تا نظرش را درباره اولویت شعر و موسیقی در این مقوله جویا شویم.
او در این باره توضیح می دهد: در طول تاریخ موسیقی چه در ایران و چه در همه دنیا اولویت همیشه با موسیقی بوده است. یعنی موسیقی به عنوان یک هنر انتزاعی این امکان را داشته که پدیدههای عینیتر را به نفع خودش مصادره کند.
این کارشناس ادامه میدهد: در طول تاریخ همیشه این موسیقی و ملودی بوده که بر شعر اولویت داشته است. حتی شاعر بزرگی مثل مولانا خیلی جاها به نفع موسیقی و ریتم به شعر آسیب زده است تا موسیقی کلام و قافیه و وزن حفظ شود. پس معلوم میشود در فرهنگ ما اولویت با موسیقی بوده است، اما در سالهای اخیر که همه چیز به سمت ساده شدن و همه فهم شدن میرود، روند برتری موسیقی آسیب دیده و حالا شعر در جایگاه برتری قرار گرفته است.
موسیقی قربانی شعر
اولویت یافتن شعر بر موسیقی اتفاقی است که فقط در ایران رخ داده یا در دیگر کشورها نیز شاهد آن هستیم؟
مهرنیا در پاسخ به این سوال اظهار میکند: هم در موسیقی پاپ و هم در موسیقی سنتی توجه سمت کلام رفته و همه چیز به سمت سادهتر شدن و همه فهم شدن پیش میرود و این آسیب از دهههای میانی میلادی رخ داده و پررنگ گشته است.
او ادامه میدهد: این اتفاق طی یک قرن گذشته و به سبب پاپیولار شدن موسیقی در بسیاری از نقاط جهان رخ داده است. مثلا مخاطبان یک اپرا در کشورهای اروپایی حتما باید متن اپرا را همراه خود داشته باشند، وگرنه متوجه نمیشوند چه چیزی خوانده میشود.، برای اینکه کلمات مرتب شکسته شده و به نفع شعر به موسیقی آسیب میبیند.
این آهنگساز یکی از دلایل کم اقبالی مردم نسبت به موسیقی را در همین بیتوجهیها به موسیقی دانست و اظهار کرد: امروزه موسیقی قربانی ترانه شده است. آنقدر همه چیز به سمت اولویت کلام رفته که اهمیت موسیقی و ریتم از بین رفته است. موسیقیها خیلی شبیه هم شده و اگر مردم اقبال کمتری نشان میدهند به همین دلیل است.
رجعت به سنتهای گذشته
حسین پرنیا / آهنگساز
اغلب شعرای امروزی درست برعکس شعرای دیروزی که تقریبا میشود گفت با موزیسینها مانوس بودهاند متاسفانه کمترین اطلاع را در عرصه موسیقی دارند. امروزه بیشتر درگیر چیدمان کلمات هستند و از موسیقی چیزی نمیدانند که بتوانند از پس این کار برآیند.
متاسفانه ما این روزها جامعهای داریم که بخشی از آن و بخصوص جوانها با تاثیری که جهان غرب میگذارد به سمت بیهویتی کشیده میشوند. باید دست به دست هم دهیم و در حوزه موسیقی دوباره با رجعت به سنتها و اصولمان همراه با خلاقیت و نوآوری موسیقی کشورمان را به روزهای اوج خود برسانیم.
زینب مرتضایی فرد
فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد