از لاک جیغ تا ...

آدم‌های کمی این جسارت را پیدا می‌کنند که جایی در مسیر زندگی بایستند، به پشت سر نگاه کنند و تصمیم بگیرند راهشان را عوض کنند. این تغییر مسیر که از آن به تحول یاد می‌کنیم چه منجر به انتخاب راه درست شود، چه سر از بیراهه درآورد در هر دو صورت نیازمند جسارت و قدرت انتخاب‌گری است که انجام آن فقط و فقط از بشر بر می‌آید و نه هیچ موجود دیگری.
کد خبر: ۸۳۷۲۵۰
از لاک جیغ تا ...

برنامه‌ای به نام «از لاک جیغ تا خدا» همین ایده را مدنظر قرار داده و سراغ دختران و زنانی رفته که از جایی به دلایل متعدد تصمیم گرفته‌اند در اعتقاداتشان بازنگری کنند و زندگی براساس اصول و آموزه‌های اسلامی را برگزینند؛ اصولی که در گذشته اهمیت چندانی برایش قائل نبوده و ساده از کنارش عبور می‌کردند.

پرهیز از شعارزدگی

فصل اول این برنامه با ساختاری مستند گونه زندگی جدید این زنان و دختران را به نمایش می‌گذاشت؛ با آنها در محل کار، زندگی یا تحصیل‌شان همراه می‌شد و پای حرف‌هایشان می­نشست. اگرچه تولید سریع و نگاه سهل‌انگارانه به سوژه‌ها باعث شده بود فصل اول این برنامه چندان که باید جذاب و گیرا از آب درنیاید، اما با این همه شوق دگرگونی و تحول را می‌شد در حرف‌ها و درد دل‌های سوژه‌ها شنید و احساس کرد، اما همین اندک شوق و طراوتی که در فصل اول این مجموعه دیده می‌شد در فصل دوم رنگ باخته و مجموعه از لاک جیغ تا خدا را به یک ندامت‌نامه تصویری تبدیل کرده است.

در فصل دوم یک مجری به برنامه اضافه شده است؛ دختری جوان که پای صحبت سوژه‌های برنامه می‌نشیند و گاهی به ندرت سوالاتی می‌‌کند که اغلب پرسش‌ها کلیشه‌ای و شعارزده است.

مهمانان یا همان سوژه‌های مجموعه برنامه از لاک جیغ تا خدا، آدم‌های جسوری هستند که در میانه روزمرگی‌ها و عادت‌ها، به مدد نیرویی درونی و حسی، مسیر متفاوتی در پیش می‌گیرند و فارغ از قضاوت‌ها و تبعات این تغییر، بر سر اعتقادها و خواسته‌های قلبی خویش می‌مانند. این آدم‌ها به واسطه تجربیاتی که به تحول منجر شده و آنچه بعد از تغییر تجربه کرده‌اند، بی‌شباهت به سوژه‌ها و مهمانان برنامه ماه عسل نیستند، اما میزان جذابیت و تاثیرگذاری و البته مخاطبان این دو برنامه اصلا قابل مقایسه نیست.

حس کنجکاوی

اولین چالش برنامه «از لاک جیغ تا خدا» که با آن دست و پنجه نرم می‌کند، روایتی شعارگونه است که یا از دست‌کم گرفتن مخاطب و تلاش برای تزریق مفاهیم به او ناشی می‌شود یا بر آمده از سهل‌انگاری سازندگان اثر در طراحی روایتی جذاب و تاثیر گذار است. در این برنامه نه‌تنها فرصت تماشا و تحلیل از مخاطب گرفته می‌شود، بلکه هیچ تلاشی برای ارضای حس کنجکاوی او صورت نمی‌گیرد و سوالات اولیه او برای درک چنین تغییر و تحولی، بی‌پاسخ گذاشته می‌شود. مجری این برنامه در بهترین حالت، نقش یک شنونده خوب را بازی می‌کند و کمتر می‌کوشد ابعاد ماجرا را با طرح سوالات متنوع و کنجکاوانه روشن کند. در نتیجه آنچه مخاطب از هر قسمت از این برنامه دریافت می‌کند بستگی مستقیم به خود سوژه و نوع روایت او دارد که متاسفانه در بیشتر موارد در حد و اندازه اظهار پشیمانی از گذشته باقی می‌ماند.

این در حالی است که هر کدام از سوژه‌های برنامه از لاک جیغ تا خدا به واسطه انتخاب‌گری، پویایی را تجربه می‌کند و طراوت ناشی از آن می‌تواند فضای برنامه را از کرختی دور نگاه دارد به شرط آن که سازندگان برنامه بر این بخش از درونیات سوژه متمرکز شوند و برای شکافتن ابعاد آن تلاش بیشتری به خرج دهند.

روایت امیدبخش

تمام زنان و دخترانی که پذیرفته‌اند در این برنامه شرکت کنند، به طور ضمنی آماده­‌اند از تغییر مسیر زندگی شخصی خود سخن بگویند؛ بنابراین از لاک جیغ تا خدا می‌تواند از حس ندامت و پشیمانی آنها نسبت به گذشته به منظور عبرت‌­آموزی برای مخاطب عبور کند و در عوض طراوت و شادمانی آنها را به نمایش بگذارد که ناشی از انتخاب گری است و قابلیت ترویج و گسترش دارد.

قصه زندگی هر کدام از سوژه‌های برنامه از لاک جیغ تا خدا به تنهایی ارزش تبدیل شدن به یک اثر مستند را دارد و اگر امکان پرداختن به آنها در قالب یک اثر مستند به هر دلیل وجود ندارد، دست‌کم می‌توان با پرداختی ظریف‌تر روایتی امیدبخش و دلپذیر از آنها ارائه کرد.

آذر مهاجر

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سهم پزشکان سهمیه‌ای

ضرورت اصلاح سهمیه‌های کنکور در گفت‌وگوی «جام‌جم»‌با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت

سهم پزشکان سهمیه‌ای

نیازمندی ها