فقط با ذوق و شوق پاکت را باز کرد و شروع به خواندن کرد:
«استاد بزرگوار و گرانقدر؛ جناب آقای کوروش هوشنگی
نظر به شایستگیها و افتخاراتی که حضرت عالی در زمینههای مختلف هنری و فرهنگی اعم از ادبیات، روزنامهنگاری، سینما، تئاتر و نمایش روحوضی کسب کردهاید و با توجه به جوایز و مدالهای متعدد جهانی که در کارنامه خود دارید (و البته ما میدانیم که از تحویل گرفتن بسیاری از آنها سر باز زدهاید؛ چون اصولا حضرت عالی به این نوع افتخارات وقعی نمینهید)، به موجب این حکم شما فرهیخته گرامی را با افتخار به سمت معاون فرهنگی موسسه «فرهنگگستران روشناندیش دانشنورد» منصوب میکنم. با توجه به شناختی که از جناب عالی داریم، امید است بتوانید در رسیدن به اهداف عالیه این موسسه هر روز موفقتر از دیروز عمل کنید.
امضا:
رئیس محترم موسسه فرهنگگستران روشناندیش دانشنورد
دکتر کیهان کیکاووسی»
نه اینکه خیال کنید هوشنگی در عمر خود حکم انتصاب ندیده بود. اتفاقا یکی از افتخارات او حکمهای انتصاب ریز و درشتی بود که حتی حسابش از دستش در رفته بود. اما او با دیدن چنین حکمی در حد بال درآوردن خوشحال شد، اما کمی هم جا خورد چون احساس کرد بعضی از عبارات این حکم یک ذره کوچولو! اغراقآمیز است؛ مثلا یادش نمیآمد ـ البته بهجز یکی دو مورد ـ جوایز جهانیاش را رد کرده باشد.
برای همین به خودش نهیب زد که نباید دچار غرور و هوای نفس شود. پس باید حتما به استاد کیکاووسی تذکر دهد که در مورد شخصیت فرهنگی، هنری، ادبیاش زیادهروی نکنند و از به کار بردن عبارات اغراقآمیز عنداللزوم پرهیز کنند.
غرق این افکار بود که دوباره حسین آقا وارد اتاقش شد و دو برگه رونوشت حکم انتصاب را روی میز آقای هوشنگی گذاشت. یکی از آنها حکم انتصاب مدیرکل یکی از بخشها بود و دیگری نیز حکم مسئول آبدارخانه موسسه. هوشنگی هر دو را خواند و از تعجب خشکش زد، میدانید چرا؟ چون متن حکم هر دوی آنها شبیه حکم خودش بود!...
هوشنگی چند دقیقهای گیج بود؛ اما بعد با خودش گفت: خب حکم بنده را استاد کیکاووسی نوشتهاند. ایشان هیچوقت کلمهای گزاف یا نامربوط از قلمشان تراوش نمیکند و به هیچ وجه اهل مداهنه و تعریف و تمجید بیجا از کسی نیستند!
سید اکبر میرجعفری - جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد