رکورددار جراحی در روزهای خون و خمپاره
با مسئولان معاونت درمان سازمان تامیناجتماعی که حرف میزنم، منصور رامی را رکورددار تعداد جراحی در جنگ هشت ساله ایران و عراق میدانند. در روزهای آغازین جنگ که خیلی از همقطاران این متخصص جراحی عمومی، بار سفر بستند و ترجیح دادند خارج از کشور طبابت کنند، رامی به قلب حادثه میزند و طی هشت سال جنگ تحمیلی، 5000 عمل جراحی انجام میدهد: با شروع جنگ، ترجیح دادم در خرمشهر و شهرهای اطرافش بمانم زیرا هنوز احساس میکنم به خرمشهری که زادگاه من است، مدیونم. وقتی آتش جنگ بالا گرفت، تعداد مجروحان هم روز به روز بیشتر میشد تا جایی که دیگر تقریبا هر نوع عمل جراحی برای نجات جان مجروحان انجام میدادم. دکتر احمدزاده، همکار دکتر رامی هم حرف جالبی میزند: گاهی پیش میآمد که یک سرباز عراقی از نیروهای دشمن در حال مرگ بود که دکتر رامی، حتی او را هم نجات میداد، زیرا بر اساس وظیفه انسانی و سوگند پزشکی که خورده بود، بر خودش واجب میدید او را هم نجات دهد.
26 سال از مردم حق ویزیت نگرفتم
جنگ که به آخر میرسد و خرمشهر به خونینشهر تبدیل میشود، دکتر رامی خرمشهرش را تنها نمیگذارد: تحصیلات متوسطه را که در خرمشهر تمام کردم، به آلمان رفتم و سال 1352 پس از پایان تحصیلات پزشکی، به خرمشهر برگشتم. با پایان جنگ هم با وجود آنکه فرصتهای زیادی برای طبابت در پایتخت و حتی خارج از کشور داشتم، ترجیح دادم به مردم زادگاهم خدمت کنم. آن روزها پس از جنگ، اغلب مردم خرمشهر، وضع مالی خوبی نداشتند و تامین هزینههای درمان برایشان خیلی مشکل بود. به همین خاطر تصمیم گرفتم هیچ پولی از مردم برای درمان دریافت نکنم. حتی گاهی پیش میآمد کرایه را هم به بیمار پرداخت میکردم.
پیرمرد قصه ما از سال 59 تا 85، مدت 26 سال تمام هیچ پولی بابت هزینه درمان از مردم شهرش نگرفت. با خنده میگوید: در سالهای اخیر، دوستانم اصرار کردند مبلغ ناچیزی بابت درمان بگیرم تا این شائبه پیش نیاید که به کار طبابت وارد نیستم یا چون سنم بالا رفته، دیگر توان انجام این کار را ندارم. تا مدتها در مقابل این حرف و حدیثها مقاومت کردم، اما بالاخره تسلیم شدم و حالا گاهی مبلغی بسیار ناچیز بابت درمان از بیماران میگیرم.
روزی 14 ساعت کار میکنم
خستگی و بازنشستگی برای منصور 78 ساله معنی ندارد: روزی 12 تا 14 ساعت کار میکنم. حتی گاه پیش میآید ساعت 5 صبح از خانه بیرون میزنم و 11 شب به خانه برمیگردم. چون به کارم علاقه دارم و از خدمت به مردم سیر نمیشوم، گذر زمان برایم مهم نیست.
وقتی صبح از خواب بیدار میشوم، فکر نمیکنم چند سال دارم، بلکه فکر میکنم امروز چطور میتوانم به افراد بیشتری خدمت کنم. همین انگیزه، مرا تا آخر شب پرانرژی نگه میدارد |
برای طبیب خرمشهر که یک دختر و یک پسر و سه نوه دارد، پیر شدن نسبتی با خانهنشینی ندارد: در 78 سالگی، خودم را سالمند فرض نمیکنم، چون همان انگیزه و انرژی دوران جوانی را برای خدمت به مردم در خودم احساس میکنم.
نسخه شفابخش دکتر فداکار ما برای همه سالمندان این است: خانهنشین نشوید. هرگز احساس نکنید تمام شدهاید. آدم وقتی پا به سن میگذارد و موهایش سفید میشود، باید انگیزهای قوی و مقدس برای زنده ماندنش داشته باشد. اگر آن انگیزه را پیدا کنید، تکتک لحظات سالمندی، سرشار از سرور و آرامش میشود.
اگر از خودش بپرسید، معتقد است همین روحیه کار خیرخواهانه، آدم را جوان نگه میدارد: وقتی صبح از خواب بیدار میشوم، فکر نمیکنم چند سال دارم، بلکه فکر میکنم امروز چطور میتوانم به افراد بیشتری خدمت کنم. همین انگیزه، مرا تا آخر شب، قبراق و پرانرژی نگه میدارد، اما اگر بخواهم به سنم فکر کنم و مدام با خودم بگویم بس است یا به دنبال پول درآوردن باشم، دیگر نمیتوانم از صبح تا شب کار کنم، چون در هر کدام از این دو حالت، انگیزه کار کردنم را از دست میدهم.
بیماری با من غریبه است
همان روزی که با دکتر روزهای جنگ و صلح حرف میزنم، متوجه میشوم او تا ساعت یک و نیم بامداد شب قبل، مشغول جراحی دست یک پسربچه بوده است. هنوز هم وقتی روپوش اتاق جراحی را میپوشد، مثل همان پزشک جوانی میشود که هزاران رزمنده را از مرگ قطعی نجات داده است.
«وقتی یک میانسال، خودش را خانهنشین کند، امکان دارد خیلی از امراض جسمی و روحی سراغش بیاید. با وجود آن که چهار سال پیش تصادف کردم و الان کمردرد، زانودرد و گردن درد دارم، اما این عوارض جسمی نمیتواند جلوی حرکتم را بگیرد. اگر بخواهم در خانه بنشینم و مدام از اینجور دردهای جسمی در دوران سالمندی حرف بزنم، مطمئنم دردم بیشتر میشود چون دیگر آن موقع کاری جز فکر کردن به دردهایم ندارم.»
منصور رامی پس از گذشت حدود هشت دهه از عمرش، هیچ بیماری جسمی ندارد چون به قول خودش، تغذیه و سبک زندگی سالم را هم در دوران جوانی و هم در دوران میانسالی رعایت کرده است.
وقتی از او میپرسم آیا کاری مانده که حسرت انجام آن در دلش مانده باشد، با لبخند میگوید: به تمام آرزوهایم رسیدهام چون هر کاری را که فکر میکردم با انجام آن میتوانم گرهای از کار خلق باز کنم، انجام دادهام. الان نه به کسی بدهکارم و نه طلبکار. اگر هزار سال دیگر هم عمر کنم، باز همین رویه زندگی را در پیش میگیرم.
امین جلالوند
جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد