کیسی که روی اسب سفید سوار شده، رئیس این گله است: کار او بررسی منطقه و تصمیمگیری در این مورد است که گله به کدام سمت برود.
رودی با او کار میکند و آن سگ نیز دنبال گاوهاست. زمین این ناحیه دقیقا همان غرب وحشی است که معروف است. اگر کمی از جاده خارج شوید، دیگر کسی نمیتواند شما را پیدا کند.
این عکس را حدود دو سال پیش گرفتم و بخشی از پروژهای درباره مناطق غربی آمریکا در دوران مدرن بود، مناطقی همچون تگزاس، نوادا، ویومینگ، نیومکزیکو و مونتانا.
مکانهایی که رفتم از جمله کمجمعیتترین مکانها در سراسر آمریکا بود. این عکس را سال 2013 و در پایان پروژه گرفتم. آن روز زودتر از همیشه بیدار شدم، اما کیسی باز هم زودتر بیدار شده بود.
آن روز ساعت 5 صبح با این پیام از خواب بیدار شدم که کیسی قرار است گله را به چراگاه ببرد. بیشتر ساعات صبح صرف چرا کردن گذشت.
البته غذای چندانی برای گله وجود نداشت. سپس به بخش سرسبزی در کنار جاده رفته و منتظر ماندیم گله چرا کند.
از ماشینم پیاده شدم. روز گرم و خشکی بود. باد تنها باعث زیاد شدن گرد و خاک میشد. در این بخش از صحرای بزرگ، هوا بهشدت گرم بود. اما در شب از سرما به لرزه میافتادیم.
در همین عکس میتوان برف را روی قله کوهها مشاهده کرد. آخرین ساعات عصر بود و سایهها در حال ناپدید شدن.
کیسی داشت به رودی آموزش میداد چه کار کند وقتی که یک گاو را با طناب بگیرد، اسبش ناگهان رام نکند.
ناگهان شنیدم که سگ پارس کرد و بهدنبال آن اسب روی دو پایش ایستاد؛ در همین لحظه بود که عکس را گرفتم.
من در یک مزرعه کوچک در شمال نیویورک بزرگ شدم. بعضی از اولین خاطراتم با کابو بازی در آن مزرعه بازمیگردد.
وقتی آن پروژه را شروع کردم، به دنبال همان تصویر از دنیای کودکیام میگشتم. کابوها در واقع مظهر و نماد غرب بودند.
بنابراین کابو شدن بسیار سخت شده است. تعداد گاوها و گوسفندان بهشدت کاهش یافته است.بسیاری از گلهداران با کرایه هواپیما، گلههای خود را دنبال میکنند.
بزرگترین مزیت این مناطق در حال حاضر به حفاریهای آن است. اگر منطقهای که کیسی و رودی کار میکنند یک کشور بود، عنوان چهارمین کشور دنیا از لحاظ تولید طلا را بهدست میآورد.
طلا در حال حاضر بسیار گران است و بهدست آوردن تنها چند اونس از آن بسیار سودده خواهد بود. به همین دلیل شرکتها به اینجا میآیند و با خریدن گلهها، حفاریهای متعددی برای یافتن مقدار کمی طلا انجام میدهند.
با این وجود، تصویر کابوها تغییر نکرده است: هنوز میتوان طناباندازی آنها از روی اسب را مشاهده کنید. اما حالا آنها انگیزههای بیشتری برای تغییر سبک زندگی خود پیدا کردهاند.
وقتی این عکس را به دیگر کابوها نشان دادم، گفتند: عکس بسیار خوبی است، اما بهتر بود طناب نداشتی و کیسی در حال افتادن از روی اسب نبود.
اما برای من، یک عکس کامل بود: چیزی فراتر از انتظارات شما را نشان میداد. کیسی دقیقا متوجه نشد که چرا این عکس روی دیوار موزهها و گالریها در سراسر جهان است.
درباره عکاس
متولد: سال 1983 در لانگ آیلند در نیویورک
تحصیلات: در دانشگاه ییل در کانکتی کات
الگوها: آرنولد نیومن، جکی نیکرسون و رابرت آدامز
فراز: کاری را انجام میدهم که دوست دارم، همین احساس خوبی به من میدهد.
فرود: وقتی که با دوستم تصمیم گرفتیم از آتش در یک جنگل عکس بیندازیم. ما به صحنه نزدیک شدیم، ناگهان جهت وزش باد تغییر کرد و آتش به پشتسر ما آمد. ما گیر افتادیم و مجبور شدیم شب را در جنگل بمانیم.
پیشنهاد: در کنار یک موضوع آنقدر بمانید که داستانی برای تعریف کردن داشته باشید.
راوی: کارین اندرسون ـ گاردین
مترجم: حسین خلیلی - چمدان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد