دیوید ریکاردو اینگونه نتیجه میگیرد که نفع هر کشوری در این است که به تخصصی شدن در تولید و ارائه کالاها و خدماتی بپردازد که در آن بهترین است و با مبادله مازاد آن با کشورهای دیگر، نیاز خود به کالاها و خدمات دیگر را تامین کند (که آنها نیز در تولید و ارائه آنها بهتریناند). مللی که سعی میکنند خودکفا باشند در واقع به نوعی، فقر را میان مردم خود گسترش میدهند، چرا که با تولید کالاهایی که در تولید آنها بهترین نیستند، آن کالا را با قیمتی بالاتر از قیمتی که کشورهای دیگر میتوانستند ارائه کنند به مردم خود میفروشند. در حالی که میتوانستند با آزاد گذاشتن مردم برای تولید کالاهایی که در تولید آنها بهتریناند، نهایت بهرهوری و سود را از آن ایشان کنند.
مزیت نسبی میگوید اگر یک کشور میتواند در تولید دو کالا مثلا پنبه و کاکائو از یک شریک تجاری بهتر باشد، ولی باز هم برای آن کشور بهتر است در تولید کالایی تخصصی شود که نسبت به شریک تجاری و کالای دیگر، بهتر آن را تولید میکند و این جایی است که واژه نسبی در عبارت مزیت نسبی موجودیت مییابد. به این ترتیب هر کشوری با تخصصی شدن در تولید کالایی که نسبتا مزیت بیشتری در تولید آن دارد، میتواند دیگر کالاهای مورد نیاز خود را با مبادله مازاد تولید خود با مازاد تولید دیگر کشورها تامین کند. همین منطق برای شرکای تجاری بیشتر نیز صادق است. تجارت آزاد در میان ملتها باعث افزایش رفاه تمامی طرفین تجاری میشود.
به عقیده ریکاردو، تولید بامزیت نسبی همچنین باعث افزایش آرامش و صلحجویی در روابط انسانها میشود. وقتی افراد تخصصی میشوند و به مبادله میپردازند، به یکدیگر وابسته میشوند. برای مثال من برای تامین بخشی از مواد غذایی خود به بقال سر کوچه وابستهام. این شیوه از همکاری اجتماعی انگیزه افراد برای آسیب رساندن به شرکای تجاری خود را کاهش میدهد، چرا که آنها برای تامین نیازهای مختلف خود به یکدیگر وابستهاند. در اینجا نیز آنچه برای افراد صدق میکند در مورد کشورها نیز صادق است. کشورهایی که با تجارت آزاد با یکدیگر به یکدیگر وابسته شوند، بسیار کمتر مایلند با هم وارد جنگ شوند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد