به گزارش جام جم آنلاین ، این دو مربع سالهاست که کنار یکدیگر وجود دارند و پیروزی هر یک از این مربعهای ژئوپولیتیکی در مقابل دیگری، ناشی از شکست آن دیگری است و این یک ساز و کار طبیعی در عالم کنشها و واکنشهای ژئوپولیتیک است.
در حال حاضر اگر مربع ژئوپولیتیک ایران، روسیه، سوریه و عراق در حال اثرگذاری بیشتری است این را نمیتوان یک وضع استثنایی یا دلبخواهی دانست بلکه مستقیما ناشی از این است که مربع مقابل بخصوص در یکی دو سال اخیر ناکارایی خودش را به همه دنیا و به منطقه ثابت کرد.
بنابراین اگر به طور خلاصه بخواهیم درباره تحولات اخیر صحبت کنیم باید این معادله را مدنظر داشته باشیم.
وقتی مربع آمریکا، ترکیه، عربستان سعودی و اسرائیل، نا کارایی خودش را ثابت کرد آمریکا در عمل به این نتیجه رسید با ایران که از این مربع کنار گذاشته شده بود باید کار کرد و نمیتوان نقش آن را انکار کرد زیرا اسرائیل که تکلیفش روشن است و ترکیه و عربستان هم دوپهلو بازی میکنند.
به عبارت دیگر نبود صداقت در اندیشه و کنش، خودش را نشان داد و دلیل آن هم این بود که از ابتدا این ترکیب براساس صداقت نبود. (منظور از صداقت در اینجا، صداقت ژئوپولیتیک و صداقتی است که سیاست زمین به کار میگیرد.)
در طرف مقابل نیز مربع متشکل از ایران، سوریه، عراق و روسیه با صبر و حوصله، منتظر شد تا طبیعت ژئوپولیتیک، شرایط مناسب را ایجاد کند.
این نکته بسیار جالب است که در برخوردهای جدید، اولین کاری که از سوی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه انجام شد شلیک موشک نبود بلکه این بود که به بهانه حضور در اجلاس سازمان ملل با رئیسجمهور آمریکا ملاقات کرد و با او به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند یکدیگر را فریب دهند و اگر بخواهند این کار را بکنند هر دو شکست میخورند.
بر همین اساس ملاحظه کردیم که ایالات متحده آمریکا چقدر راحت با این نقش جدید کنار آمد. در پاسخ به آنهایی که میپرسند آیا واقعا باراک اوباما و ایالات متحده با نقشآفرینی جدید روسیه موافق بوده است، باید گفت که پاسخ این سوال واضح است و اگر واقعا موافق نبود بیسرو صدا و بدون اعتراض نمینشست بنابراین مشخص است که یک هماهنگی صورت گرفته و این هماهنگی طبیعی است.
در عالم سیاست اگر بخواهید بر خلاف اصول علمی و با زور، هدفی را پیش ببرید به نتیجه نمیرسید زیرا ممکن است اقدام شما درخورند و اقتضای جریان موجود نباشد و نتیجه عکس بدهد.
به هر حال آنچه امروز در حال اتفاق افتادن است در درجه اول در مقابل فروپاشی کلی امنیت و وقار انسانی در منطقه قرار گرفته است، زیرا آن مهاجرتی که اتفاق افتاد وقار انسانی را به زیر صفر برد.
این برخورد ژئوپولیتیک جدید بر این اساس شکل گرفت که نابخردیهای بهکار گرفته شده از سوی مربع حامی تروریستها در سالهای اخیر نه تنها سبب حل مساله نشد بلکه مساله را چند برابر حاد کرد و نابسامانیهای ناشی از نابخردیهای ژئوپولیتیک، پدیده جدیدی به نام داعش ایجاد کرد و این پدیده جدید دیگر فرصت زیادی برای رقابت معمولی این دو مربع ژئوپولیتیک نگذاشت بنابراین به اعتقاد من تحولات جدید را باید به فال نیک گرفت زیرا در مجموع، این تحولات پاسخی است از طبیعت مطالعات ژئوپولیتیک منطقه به تهدیدات و نیازهای ژئوپولیتیک.
همه کشورهای دخیل هم باید این دقت را داشته باشند که در مرحله فعلی، دل نگرانی آمریکا و اسرائیل و دیگران، تاثیری در نقش آفرینی یا عدم نقشآفرینی روسیه ندارد و خطر بهوجود آمده خطری واقعی برای همه است. از سوی دیگر آن چیزی که قاطعانه میتوان گفت این است که وضع جدید در سوریه به هیچ وجه منجر به جنگ جهانی یا چیزی شبیه آن نخواهد شد؛ زیرا برخوردها حساب شده و مهار شده است.
دکتر پیروز مجتهدزاده - استاد ژئوپولیتیک (جغرافیای سیاسی)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد