6 سناریو برای ناپدید شدن همسر و دختر

مرد جوان که برای راز ناپدید شدن همسر و دخترش در جریان تحقیقات، شش سناریو مطرح کرده بود در جلسه دادگاه منکر اعترافاتش درباره قتل آنها شد.
کد خبر: ۸۵۸۷۵۷
6 سناریو برای ناپدید شدن همسر و دختر

به گزارش جام‌ جم ، دهم مهر 87 مردی با حضور در اداره آگاهی شهرستان اسلامشهر با طرح شکایتی از ناپدید شدن مرموز خواهر و خواهرزاده‌اش خبر داد.

او به کارآگاهان گفت: خواهر 28 ساله‌ام و دختر سه‌ساله‌اش از دیروز به طرز مرموزی ناپدید شده‌اند و جستجوهایمان برای یافتن آنها بی‌نتیجه مانده است. حالا هم به‌شدت نگران سرنوشت آنها هستیم و تقاضای کمک داریم.

پس از این شکایت تحقیقات برای یافتن زن جوان و دخترش آغاز شد و ماموران در نخستین گام شوهر رقیه را برای بازجویی فراخواندند.

محسن با اظهار بی‌اطلاعی از سرنوشت همسرش گفت: من و همسرم با یکدیگر اختلاف داشتیم و او همیشه می‌گفت قصد دارد خانه را ترک کند. اما من به تهدیدهایش توجه نمی‌کردم تا این‌که دیروز وقتی به خانه آمدم اثری از همسر و دخترم نبود.

متهم که سه سال منکر قتل بود، این بار لب به اعتراف گشود و شش سناریو را درباره ناپدید شدن همسر و دخترش مطرح کرد.

او در ابتدا مدعی شد، همسرش با مردی ارتباط داشته و همراه او گریخته است. متهم وقتی نتوانست این ادعا را ثابت کند، اظهار کرد: به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم او و دخترم را کشتم و جسدشان را در حاشیه اسلامشهر رها کردم. در ادامه ماموران به تحقیق در این باره پرداخته و متوجه شدند، همزمان با ناپدید شدن مادر و دختر، جسد زنی ناشناس در حاشیه شهر کشف شده بود که با آزمایش «دی.ان.ای» مشخص شد جسد متعلق به زن جوان نیست.

ماموران دوباره بازجویی از محسن را آغاز کردند که او این بار ادعا کرد: دخترش را 10 میلیون تومان فروخته و پس از کشتن همسرش جسد او را داخل چاه انداخته است. بررسی چاه مورد ادعای مرد جوان نشان داد، او این بار هم دروغ می‌گوید. متهم در سناریوی جدید خود مدعی شد، دخترش را 10 میلیون تومان به مرد پولداری که ساکن کشوری در حاشیه خلیج‌فارس است فروخته و بعد همسرش را کشته و روی او اسید ریخته است.

بازجویی‌ها ادامه داشت تا این‌که محسن ادعا کرد دچار عذاب وجدان شده و می‌خواهد واقعیت را بگوید. او این‌بار گفت: همراه همسر و دخترم به منطقه کن رفته بودیم تا توت بخوریم. همسر و دخترم را به دره‌ای کشانده و با ضربات چوب کشتم. بعد روی آنها لاستیک خودرو گذاشتم و آنها را آتش زدم. مرد جوان در آخرین سناریو هم منکر اتهامات خود شد و گفت: از سرنوشت همسر و دخترم اطلاعی ندارد. روز حادثه همسر و دخترم در خانه بودند و پسر هفت ساله‌مان در خانه پدربزرگش بود.

با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمد، برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. دیروز متهم در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه پدر رقیه برای قاتل دخترش تقاضای قصاص کرد. پدر محسن نیز از طرف نوه هفت‌ ساله‌اش رضایت داد. وقتی نوبت به دفاع محسن رسید، با رد اتهامش گفت: روز حادثه پدرزنم قصد داشت به کربلا سفر کند. همسرم از من خواست او را برای بدرقه به خانه آنها ببرم که من مخالفت کردم. بر سر این موضوع درگیری لفظی بین ما به‌وجود آمد که او همراه دخترم مرا ترک کرده و با سوار شدن به خودروی ناشناسی از محل دور شدند.

متهم درباره علت تناقض‌گویی‌هایش اظهار کرد: برای رهایی از فشار بازجویی این ادعاها را مطرح کردم. من اگر همسر و دخترم را کشته بودم، جسد آنها پیدا می‌شد. من قاتل نیستم و از سرنوشت آنها بی‌اطلاع هستم.

پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها