کافی است به یک عروسی دعوت شویم و کسی از آشنایان و فامیل با من سلام و احوالپرسی کند، به محض برگشتن یک دعوا و چند روز قهر در انتظارم خواهد بود.
اگر در یک مهمانی دو نفر درگوشی حرف بزنند به آنها بهتان میزند که پشت سرش غیبت میکنند و خلاصه به هر بهانهای زندگی را برای من و فرزندم جهنم کرده است.
نه به خانه کسی میرویم و نه کسی به خانهمان میآید. میترسم جدا شوم و در این میان فرزندم بیش از این آسیب ببیند.
روانشناس میگوید او مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید است، اختلالی که درمانش به این سادگیها نیست.
دنیای تاریک مشکوکها
اختلال شخصیت پارانوئید اختلالی است که در بسیاری از سطوح اجتماعی دیده میشود. این اختلال بهشدت روی روابط فردی تاثیرگذار است و میتواند روابط خانوادگی با پدر، مادر، خواهر یا برادر را دچار مشکلات حاد کند.
همچنین امکان دارد پس از ازدواج خود را آشکار کرده و فرد را نسبت به همسرش مشکوک و بدبین کند. به همین دلیل شناسایی علائم این اختلال هنگام انتخاب همسر بسیار مهم است.
مریم ایزانلو، روانشناس بالینی درباره این اختلال میگوید:
این اختلال در مردان شایعتر از زنان است و ابتلای یک یا هر دو والد میتواند سلامت روانی فرزندان را نیز به خطر انداخته و آنان را دچار افسردگی، احساس حقارت، احساس گناه و نداشتن اعتماد به نفس کند، بنابراین شناسایی و درمان این اختلال بسیار مهم است.
وی درباره ویژگیهای پارانوئیدها میافزاید: خصوصیت اصلی پارانوئیدها بیاعتمادی نسبت به دیگران، تحقیر کردن آنان، تعصب و پرخاشگری است.
اختلال پارانوئید، میتواند خفیف یا شدید باشد، اما نکته مهم این است که بیشتر شخصیتهای پارانوئید به ظاهر کاملا سالم و فعال هستند، آنها بههیچوجه قبول ندارند که بیمارند و متاسفانه هر چه میزان اختلال شدیدتر باشد امکان پذیرش بیماری و درمان از سوی آنها کمتر میشود.
برقراری رابطه با کسی که مبتلا به این اختلال است کمی دشوار است، چراکه ممکن است امروز با شما گرم بگیرد، اما فردا به دلیلی که تنها خودش میداند و ناشی از افکار شکاک اوست، از شما دوری کند یا رفتاری سختگیرانه را در پیش گیرد.
دوستی و دشمنیهای بیمار پارانوئیدی به دلایلی است که فقط برای خودش قابل قبول است، بنابراین گروهی از بیماران معمولا از جمع گریزان و با تنهایی مانوس میشوند.
اگر رگههایی از وسواس در بیمار پارانوئیدی مشاهده کردید تعجب نکنید این طبیعی است که او نسبت به پدیدههای مختلف حساسیت بیشتری نشان دهد.
«تو به من اعتماد داری؟» ایزانلو این سوال را متداولترین سوال از طرف بیماران پارانوئید میداند، چراکه اصلیترین مشکل بیمار پارانوئید نداشتن اعتماد است. این روانشناس بالینی ادامه میدهد: او به دیگران مشکوک است.
به همین دلیل هم مدام این موضوع را در دیگران کنترل میکند تا خیالش راحت باشد دیگران به او اعتماد دارند.
این افراد معمولا دوستان صمیمی ندارند، چراکه مطمئن هستند سرانجام دوستان به آنها خیانت خواهند کرد.
اگر به جایی دعوت شوند بسیار محتاطند، دیگران را با نگاهشان چک میکنند، کمتر صحبت میکنند و بیشتر شنونده هستند تا بهتر میزبان را بشناسند.
در ارتباطاتشان کمتر ابراز احساسات میکنند، چون معتقدند سرانجام دیگران از آنها سوءاستفاده خواهند کرد.
درمانگران مسن را انتخاب کنید
اما نکته مهم و ظریفی که ایزانلو به آن اشاره دارد درباره انتخاب مشاور است: برای درمان این بیماران بهتر است به سراغ درمانگران جوان نروید.
چراکه بیماران پارانوئید معمولا به درمانگران جوان اعتماد ندارند و بهتر این است با درمانگری میانسال که مورد پذیرش بیمار است صحبت کنید.
واقعیت این است که در بسیاری موارد فرد مبتلا به اختلال، همسرش را متهم به همدستی با مشاور و مسائل را پیچیدهتر میکند.
کودکانی با والدین پارانوئید
رابطه فرزندان با پدر یا مادر مبتلا به پارانوئید چگونه است؟ ایزانلو در پاسخ به این پرسش میگوید: والدین پارانوئیدی نسبت به فرزندان خود، بیاعتماد و شکاک هستند، با این حال میخواهند فرزندانشان تا حدودی مستقل باشند و برای رسیدن به هدف معمولا از راه تنبیه و طرد کردن فرزندان وارد میشوند.
اگر کودکان اسرار خانواده را فاش کنند مواخذه شده، به آنها اهانت میشود و بهشدت مورد انتقاد قرار میگیرند. همین موارد کافی است که کودک، پرخاشگر و عصبی شود و زمینه ابتلا به پارانوئید در او هم به وجود آید.
و اما درمان
اشاره شد که بیمار پارانوئیدی بهسادگی درمان را نمیپذیرد، اما این پایان راه نیست. این روانشناس بالینی میگوید:
اگر فردی از اعضای خانوادهتان مبتلا به این اختلال است، در اولین قدم برای درمان باید این باور را در خود تقویت کنید که همیشه امید برای درمان وجود دارد.
این اختلال میتواند ناشی از وجود یک ژن در شخص باشد یا اینکه بر اثر تجربههای دوران کودکی و نوجوانی بهوجود آمده باشد.
راه درمان هم بستگی به علت بیماری دارد، اگر بیماری بر اثر تجربههای تلخ گذشته به شخص تحمیل شده باشد، حتما به روانشناس مراجعه کنید؛ درمانگر باید شنونده خوبی باشد تا اجازه دهد هیجانات درونی بیمار تخلیه شود.
روانشناسان تلاش میکنند خطاهای شناختی فرد را شناسایی کرده و نوع نگاه وی به خودش و به محیط را تغییر دهند بنابراین روبهرو شدن با خود نخستین گام درمان است، چراکه فرد با شناخت خودش ریشه افکار شکاک خود را میبیند و دیگر از آنها فرار نمیکند، همین قبول بیماری در خود، قدم بزرگی برای درمان است.
ممکن است بیمار پس از شروع دوره درمان، از زندگی اجتماعی دور شده و منزوی شود. فراموش نکنید که انزوا برای بیمار پارانوئید مثل سمی است که اثرات درمان را از بین میبرد.
در مواردی که بیماری شدت یافته باشد در کنار شناختدرمانی و رفتاردرمانی، از درمانهای دارویی روانپزشکان هم کمک گرفته میشود که این داروها بیشتر شامل ضدافسردگیها و ضداضطرابها هستند.
در موارد شدیدتر، بیمار مدتی را بستری میشود، چراکه ممکن است ساختههای ذهنی او برای اطرافیان خطرآفرین باشد.
شیما نادری - ضمیمه چاردیواری
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد