نمای داخلی یک خانه نهچندان مرتب
مادری، غذای مورد علاقه خانوادهاش را تهیه کرده است و آنها را صدا میزند تا برای خوردن غذا دور سفره بنشینند.
وقتی صدایشان میکند، تازه به این فکر میافتد که سفره را بچیند، سفره یکبار مصرف را پهن میکند، بشقابهای دمدستی را برمیدارد، بدون دقت به توازن آنها را دور تا دور میز میگذارد.
از داخل قابلمه غذاها را درون بشقاب هر کس میچیند و ظرف پلاستیکی ماست را وسط سفره میگذارد با یک قاشق داخل آن که هر کس دلش خواست از همان ظرف کنار بشقابش بریزد.
همه اهالی با موبایلهایشان کنار سفره مینشینند، غذایشان را میخورند و بعد از تشکر و چند کلامی حرف زدن دوباره به جزیرههای تنهایی خود در اتاقشان پناه میبرند.
این صحنه شاید کمی با اغراق باشد، اما احتمالا برای خیلی از شما آشناست. مانند آن را در زندگیمان زیاد داشتهایم.
کارهایی که انجام میدهیم، اما از سر تکلیف، بدون هیچ ذوق و علاقهای. درس میخوانیم، کار میکنیم، ازدواج کرده و بچهدار میشویم، سفر میرویم و خلاصه زندگیمان تمام چیزهایی را که باید دارد اما شادی و آرامش گمشدهمان است و برای گم کردنش هزار دلیل میآوریم.
نمای داخلی یک خانه مرتب
مادری غذای مورد علاقه خانوادهاش را تهیه کرده است. قبل از اینکه آنها را صدا بزند تا برای صرف غذا بیایند، فکر میکند که سفره را بچیند، سفره را که پهن میکند، بهسراغ بشقابهای دمدستی میرود، اما فکر میکند اینها رنگ و رو رفتهاند.
چرا باید لوازم زیبای زندگی برای مهمانهایی باشد که سالی چند بار میآیند و استفاده میکنند؟ بعد از آن بشقابهای دمدستی را سر جایش میگذارد و بشقابهایی با گلهای آفتابگردان را انتخاب میکند و دور سفره میچیند.
اگر بخواهد ظرف کمتری کثیف شود باید در بشقاب هرکس غذایش را بریزد، اما در این صورت گلهای آفتابگردان دیده نمیشوند.
به همین خاطر دو ظرف دیگر برمیدارد و برنج و خورش را در آن میریزد، رویشان را تزئین میکند و در سفره میگذارد، کاسههای کوچک ماست را برمیدارد و وقتی برای هرکس یک ظرف پر میکند و با نعناع و گل سرخ، روی هرکدام را طرحی متفاوت میزند.
کل این کارها در مجموع یک ربع وقتش را میگیرد. خانوادهاش را صدا میزند، وقتی آنها برای خوردن شام میآیند، چشمشان به سفره میافتد، لبخند برلبانشان مینشیند، مادر از همه میخواهد تنها
20 دقیقه تلفنهای همراه را کنار بگذارند و باهم باشند.
وقتی شام تمام میشود 20 دقیقه هم تمام شده، اما اهالی خانه همچنان کنارهم نشستهاند و حرف میزنند.
*****
میتوانیم کارهایی را که باید انجام دهیم و جزو وظایف ما به شمار میرود را طوری انجام دهیم که هم خودمان از آن لذت ببریم و هم دیگران.
زندگی سخت و تکراری میشود اگر بخواهیم همینطور خام و خشک بدون هیچ تزئین و حاشیهای از آن استفاده کنیم.
باید یاد بگیریم وقتی در حال تلاش برای رسیدن به اهدافی هستیم این را با خود مرور کنیم که اگر من نتوانم طعمی به لحظات زندگیام بدهم، بعد از رسیدن به هدفم، بازهم زندگی همان مزه قبلی را خواهد داشت و از طرف دیگر اهدافمان در زندگی تمام شدنی نیستند
و هر روز باید برای چیز دیگری در تلاش بود پس بزرگترین رمز رسیدن به آرامش و شادی این است که هر لحظه در هر شرایطی که هستیم سعی کنیم به خودمان احترام بگذاریم، بهترینها را برای روز مبادا نگذاریم، همین لحظه روز مباداست، نزدیکترینهایمان، عزیزترینهایمان هستند
پس رفتاری شایسته با آنها داشته باشیم و در یک کلام زندگیمان را تزئین کنیم حتی در مواقع سختی که در این صورت میتوانیم از تمام روزهایمان لذت ببریم. زندگی را کامل زندگی کنیم.
ندا داوودی
ضمیمه چاردیواری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد