خانه برای او مکانی امن و سراسر آرامش است، چون زن و شوهر هر دو بذر اعتماد و امانتداری را در آن کاشته و پرورش دادهاند.
وقتی نامهای برای یکی از آنها میرسد، آن دیگری به خود اجازه نمیدهد از محتویاتش مطلع شود مگر اینکه همسر رضایت کامل داشته باشد.
آنها بر سر مسائل مالی با هم توافق دارند و چیزی را از یکدیگر پنهان نمیکنند و به همین دلیل روزبهروز توانستهاند زندگی را بیش از پیش به ساحل اطمینان برسانند.
در این خانه بچهها هم رویه پدر و مادر را پیش گرفته و به افرادی دوستداشتنی و قابلاعتماد تبدیل شدهاند.
آنها در اکثر محافل از محبوبیتی قابل توجه برخوردارند و بهراحتی دوست پیدا میکنند چون خودشان به دیگران اعتماد میکنند و سعی دارند برای دیگران هم امین باشند.
تربیت آنها برای والدین کار چندان دشواری نبوده، چون خودشان اهل عمل بودهاند و تنها وظیفه فرزندان الگوبرداری از بزرگترها بوده است.
شاید خیلیها این طرز فکر را داشته باشند که فرد زرنگ باید به زمین و زمان شک داشته باشد و همیشه بداند که زیر هر کاسهای یک نیم کاسه نهفته است، اما واقعیت خلاف این را ثابت میکند.
افراد شکاک هرگز نمیتوانند عمق خوشبختی را حس کنند و در اکثر موارد شک آنها اشتباه و فقط مایه تلخکامی خودشان است.
حال که به ارزش قابل اعتماد بودن واقف شدیم، بیایید ببینیم باید چه کارهایی انجام دهیم تا بتوانیم برای دیگران در مقام یک انسان قابل اعتماد ظاهرشویم:
* به قولتان عمل کنید: برای کلامتان ارزش قائل باشید. وقتی میگویید کاری را انجام میدهید پای گفتهتان بایستید و آن کار را به انجام برسانید. اگر انجام آن کار برای شما دشوار و نشدنی است از اول قول ندهید.
یکی بودن حرف و عملتان از شما فردی قابل اعتماد میسازد. اگر اتفاقا یک بار نتوانید به وعدهتان عمل کنید اشکالی ندارد.
اما هنگامی که این رفتار به یکی از صفات اخلاقی شما تبدیل شود دیگر نمیشود روی شما به عنوان یک انسان قابل اعتماد حساب کرد.
شاید شما قول انجام کاری را به کسی بدهید و برای آن اقدام کنید، اما در نیمه راه متوجه شوید که این کار از دست شما برنمیآید.
همین که برای آن تلاش کردهاید کافی است. به نزد کسی که به او قول دادهاید، بروید و موضوع را برایش شرح دهید.
* راستگو باشید: صداقت داشتن از آن دسته ویژگیهاست که خیلی زود خود را نشان میدهد. شاید یک نفر در دروغ گفتن کاملا حرفهای و دارای اعتماد به نفس باشد و به گمان خود دیگران را اغوا کند.
اما خیلی زود دستش برای همگان رو میشود و دیگر حنایش برای کسی رنگی نخواهد داشت. در عوض فرد راستگو بهراحتی در دل همه جا باز میکند و کلامش برای دیگران ارزش مییابد.
راست بگویید حتی اگر در مواردی چندان لذتبخش نباشد. این بهتر از آن است که بین دیگران به فریبکاری مشهور شوید.
اگر به بعضی مسائلتان افتخارنمیکنید آنها را تغییر دهید نه این که اصرار به پنهان کردن آنها تحتپوششی از فریب داشته باشید.
* تعصب ممنوع: اگر فردی بسته هستید که هیچ حرفی جز در محدوده عقایدشان را نمیپذیرند بدانید که در حلقه دوستی هیچکس نخواهید گنجید.
فردی باز و آزاداندیش باشید و حتی اگر از طرز فکر دیگران خوشتان نمیآید بلافاصله بر علیه آن جبهه نگیرید.
اجازه بدهید طرف مقابل حرفش را بزند و در نهایت در کمال ادب و احترام به او بگویید که برای نظرش ارزش قائلید، اما عقیده خودتان متفاوت است.
افراد بسته چندان قابلاعتماد نیستند و ممکن است به دلیل ذهنیت محدودشان مرتکب اعمال اشتباه شوند.
* راز نگهدار باشید: مطمئنا برای شما هم پیش آمده که دوستی نزدتان آمده و سفره دلش را برای شما باز کرده است.
شما در مقابل آن دوست مسئولیت زیادی دارید چون چیزی از او میدانید که با عنصر ارزشمند اعتماد بهدست آوردهاید و باید با همین اکسیر جادویی هم آن را حفظ کنید.
ممکن است گاهی در محفل دوستان دیگر دلتان بخواهد که سر نهفته آن رفیق اولی را بازگو کنید، اما این کار را انجام ندهید.
خودتان را به جای او بگذارید تا احساسش را نسبت به این کار درک کنید. او به شما اعتماد کرده و شما هم باید پاسخ اعتماد او را با امانتداری بدهید.
لیلا رعیت
ضمیمه چاردیواری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد