یکشنبه گذشته، سه کتاب از او شامل عکسهای پرتره و نقاشیها رونمایی شد. به همین مناسبت سراغ او رفتیم تا از سالها فعالیتش بپرسیم. عکاسی که امروز به واسطه عکاسی از مفاخر ایران زمین، خودش به یکی از مفاخر تبدیل شده است. او در این گفتوگو از سالها خاطراتش با نامداران سخن میگوید؛ از چهره خسته پروفسور هشترودی، ریاضیدان کشورمان هنگام عکاسی تا حضورش در عروسی جهان پهلوان تختی، رفت و آمد خانوادگی با شهریار و آغاز رفاقتش با عباس کاتوزیان، نقاش فقید. این گفتوگو را بخوانید.
درباره سه کتابی که چند روز قبل رونمایی شد، صحبت کنید.
دو تا پرترهها است، پرتره یک و پرتره دو و سومی هم نقاشیهای من است.
این پرترهها را پیش از این هم منتتشر کرده بودید؟
پرتره اول را منتشر کرده بودم، منتها در کتابهای جدید تغییر و تحولاتی دادم که هیچ ربطی به کتاب قبلی ندارد و کلا تغییر کرده است. عدهای آن کتاب پرترههای قبلی را میخواستند اما در دسترس نبود. این است که با تغییراتی، پرترههای یک را به همراه پرترههای جدید (پرترههای دو) منتشر کردم.
این دو کتاب، پرتره چه شخصیتهایی را شامل میشود؟
پروفسور مجید سمیعی جراح مغز و اعصاب دنیا، پروفسور ماندگار، بهمن فرمانآرا، اصغر فرهادی، محمد احصایی، ناصر ملکمطیعی، حسین محجوبی، حسین علیزاده، پرویز کلانتری و... خیلی زیادند. عکس تختی هم هست که 50 سال پیش گرفتم و دو سال بعد فوت کرد. از محمدعلی موحد هم عکس جدید گرفتم که در این کتاب هست.
پس این عکسها را طی سالهای مختلف گرفتید.
بله، من از محمد نوری 53 سال قبل و از پرویز یاحقی هم 40 سال پیش عکس گرفتم که چاپ شده. از فرامرز پایور هم همینطور. از حسن گلنراقی که آهنگ مرا ببوس را خوانده هم عکس گرفتم که چاپ شده و عکسهای جدیدی هم هست که قبلا چاپ نشده است.
همه عکسها سیاه و سفیدند؟
بله، اما نقاشیها رنگی است که از 73 سال قبل به این طرف است؛ از یازده سالگی که فردوسی را کشیدم تا کارهای اخیر.
همه این اشخاصی را که نام بردید، برای عکاسی به آتلیه خودتان دعوت میکردید؟
با برخی آشنایی داشتم، برخی هم تعریف مرا شنیدند و خودشان به دفتر کارم آمدند. از احمد شاملو گرفته تا محمدرضا شجریان و شهریار و فریدون مشیری.
اینها به آتلیه شما آمدند یا شما به دفتر آنها رفتید؟
از همه در دفتر خودم عکس گرفتم، جز شاملو که مشکل پا داشت و برای کتابم عکسش لازم بود. پس خانهاش رفتم.
یعنی تختی به دفتر شما آمد؟
تختی دوست من بود. عروسیاش هم رفتم.
خودتان دوست داشتید از چه کسی عکس بگیرید که نگرفتید؟
خیلی هستند، دکتر حسابی و همینطور آقای دهخدا. البته میخواستم از دکتر حسابی عکس بگیرم، ولی آن موقع آمریکا بودم. وقتی هم که برگشتم عکس بگیرم ، فوت کرده بود. خیلی افسوس خوردم. به پسرش ایرج گفتم که خیلی مایل بودم از پدرت عکس بگیرم اما نشد. دهخدا هم به سن من میخورد، ولی خیلی جوان بودم.
از کدام عکسی که گرفتید، بیشتر خوشتان میآید؟
مثل بچههای آدم هستند. از هر کدام خاطرهای دارم. از پروفسور هشترودی ریاضیدان گرفته تا بهزاد. با خیلیها هم از قدیم آشنایی داشتیم. مثلا شهریار با پدرم دوست بود. رابطه ما همیشگی بود. پدر هفتهای یک روز شهریار را میدید و مرتب تماس داشتند. از انتظامی، نصرت کریمی، بیضایی، کشاورز و انوشیروان روحانی هم عکس دارم. در این کتاب آخرین عکس ناصر ملکمطیعی را هم دارم. از شهرام ناظری هم پارسال عکس گرفتم.
در خط فرهیختگان از کودکی دوست داشتم عکاس پرتره شوم. از همان زمان میدانستم شخصیتهای نامآور ماندگارتر هستند. علاقه داشتم و دارم که همه مردم با دیدن عکسهایم به این مفاخر فرهنگی و هنری ایران فکر کنند و چهره آنها در یادشان بماند. |
در طول این سالها هیچ وقت نخواستید عکس رنگی بگیرید؟
عکس رنگی ایرادی دارد. این که بعد از مدتی رنگها میپرد. حدود 40 سال پیش دعوت شدم به کداک. با برادرم فرهاد رفته بودیم. یک سری عکس از ما گرفته بودند. الان که نگاه میکنم همه زرد و بنفش شده. عکس رنگی عمرش 40 ـ30 سال بیشتر نیست. اما سیاه و سفید با روشی که کار میکنم 400 ـ300 سال راحت میماند.
همچنان آنالوگ کار میکنید؟
همیشه آنالوگ کار میکنم. البته عکسهایی که الان دارم 75 در 105 است. همه فکر میکنند با دیجیتال گرفته شده، اینقدر که شارپ است، درحالی که همه آنالوگ هستند.
چرا با دوربین دیجیتال کار نمیکنید؟
از دیجیتال خوشم نمیآید.
به نظرتان مصنوعی است؟
فرش ماشینی را با فرش دستباف مقایسه کن، دندان مصنوعی را با دندان طبیعی مقایسه کن. نمیگویم دیجیتال بد است، دیجیتال کارایی خوبی دارد در سرعت عمل و کپیسازی، ولی حسی که آنالوگ دارد، دیجیتال ندارد. دیجیتال عکاس را تنبل بار میآورد. تندتند عکس میگیرد تا یکی از آنها خوب دربیاید، اما وقتی بدانی تعداد کمی فیلم داری و نباید آن را هدر بدهی، باعث میشود فکر کنی. همین فکر کردن، سازندگی میآورد.
در این سالها وسوسه نشدید از شخصیتهای سیاسی عکس بگیرید؟
من از سیاست دورم. همیشه دوست داشتم در خط فرهیختگان ادب و هنر باشم.
شما برادر فرهاد فخرالدینی هستید. در موسیقی هم فعالیت میکنید؟
تار میزنم، اما تفننی و نه حرفهای. اگر روزی نقاشی و عکاسی را نداشتم، به موسیقی پناه میبردم.
کلا خانواده هنرمندی هستید.
بله، پدرم شاعر و عکاس بود. برادرانم هم عکاس و موزیسین هستند، بهجز فرهاد. برادرم فاروق که مربی والیبال بود، عکاس هم بود. فرخ هم که از من کوچکتر است، عکاس بسیار خوبی است و پرترههای خوبی میگیرد.
بعد از تجربه این همه سال عکاسی از مفاخر فرهنگی و هنری، برای ما بگویید کدامیک از شخصیتها موقع عکاسی بدقلق بودند؟
هیچکس بدقلق نبود. یادم هست روزی که میخواستم از پروفسور هشترودی عکس بگیرم، داشتیم ناهار میخوردیم و قیافهاش خسته بود. گفتم اجازه بده چند روز دیگر. گفت راست میگویی. اغلب با هنرمندان راحت بودم.
پس هیچکدام برای عکس گرفتن کلاس نگذاشتند؟
نه، ادا اطواری نبودند، همه مرا دوست داشتند.
وقتی به عکسهایی که در جوانی گرفتید نگاه میکنید، به نظرتان ایرادی ندارند؟
هنوز من یاد میگیرم. عکاسی چیزی نیست که بگویی من دیگر به آخرش رسیدم. آنقدر وسعت دارد که آدم مدام ضعفهایش را میبیند و به مرور زمان اصلاح میکند.
بابت عکاسی از فرهیختگان پول هم میگرفتید؟
بله، سفارش میدادند برای روی جلد و کتاب و پول میدادند.
عکس گرفتن باعث رفاقت بیشتر شما با کدام هنرمندان شد؟
باعث شد دوستی 60 ساله من با عباس کاتوزیان شکل بگیرد. او از دوستان صمیمی من بود که همیشه به او افتخار میکردم. حیف که از بین ما رفت.
از مردم عادی هم عکس میگیرید؟
چرا نمیگیرم؟ منتها تا آشنایی و معاشرت پیدا نکنم، عکس نمیگیرم.
از شخصیتهای معاصر دوست دارید عکس چه هنرمندی را داشته باشید که ندارید؟
از هنرمندان زیادی عکس دارم، اما این کشور هنرمندپرور است و خیلیها هستند که هنوز عکسشان را ندارم. اگر حالی داشته باشم، برای جلد سوم پرترهها هم کارهایی دارم که هنوز چاپ نکردهام.
در باره نقاشی بگویید. از کی شروع کردید؟
از یازده سالگی. آقای رسام ارژنگی 72 سال پیش از تبریز آمده بود منزل پدرم. ارژنگی در پترزبورگ استادی گرفت و یکی از بهترین نقاشان ما بود. ایشان از فردوسی یک نقاشی کشیده بود. خواهش کردم از تابلوی او کپی کنم و آن کپی اولین نقاشی من بود که الان هم در کتابم چاپ شده.
نقاشی پرتره میکنید؟
بیشتر طبیعت کار میکنم، پرتره هم کار میکنم، اما طبیعت زیبای ایران را نقاشی میکنم که هر جای آن لطف خاص خود را دارد.
سجاد روشنی
فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد