ازجمله مطالب نادرست در سایتهای تخصصی، مطالبی که در اصل قدیمی است، اما بهتازگی به فارسی برگردانده شده و استفاده میشود.
انبوه مطالب تکراری، مطالب کپیبرداری شده با منابع مختلف و بدون ذکر منبع اصلی، انبوه مطالب شبه علم و گولزننده، مطالبی که از گردآوری و یک کاسه کردن چند مطلب حول یک موضوع تهیه شده و دچار معایب ساختاری و معنایی است، مطالب ناقص و در کنار تمام این موارد در بسیاری از موضوعها اصلا محتوایی به زبان فارسی وجود ندارد.
محتوایی ناقص
وقتی کلمهای کلیدی را در درگاههایی چون «ویکیپدیا» جستوجو میکنیم احتمال زیادی وجود دارد که نتایج جستوجوی همان کلمه به زبان فارسی تنها چند سطر یا یک پاراگراف باشد.
اما همان کلمه کلیدی به زبان انگلیسی یا آلمانی در ویکیپدیا، حجم قابل توجهی داشته و حاوی عکس و گراف بوده و در انتها در بخش منابع و پینوشتها هم حسابی پر و پیمان است.
در موارد زیادی نتایج جستوجو، کاربران را به سایتهایی هدایت میکند که نسبت حجم تبلیغات به حجم مطلب در آن به طرز قبل توجهی بالاتر است.
انواع بنرهای تبلیغاتی چشمکزن و لینکهای مختلف بیربط به موضوع در صفحه وجود دارد و پس از یک اسکرول طولانی به مطلبی میرسیم که مقصد جستوجوی اینترنتی بوده، اما مطلب درواقع یک تیتر است و چند خط از مقدمه آن و یک لینک که کاربر را به خواندن ادامه مطلب دعوت میکند.
پس از کلیک بر لینک کاربر یا به سایت دیگری فرستاده میشود یا با صفحهای مشابه با صفحه قبلی مواجه میشود و سرآخر شاید سایت را ترک کند یا جذب لینکهای فرعی صفحه یا تبلیغات آن شود.
بسیار اتفاق افتاده که در مورد مسائلی با حساسیت بالا همچون مسائل پزشکی و سلامت به محتوایی برخورد کنیم که اطلاعات درستی به کاربر نمیدهد یا اطلاعاتش از بیخ و بن نادرست است.
نادرستی و کم و کاستی این اطلاعات حساس که ممکن است موجب به مخاطره افتادن سلامت کاربران فارسی زبان شود.
زمانی معلوم میشود که یک کارشناس آن حوزه متوجه آن شود یا اینکه کاربرانی که به زبانهای دیگر آشنایی دارند از منابع معتبر و بهروز زبانهای دیگر، آن مطلب را پیگیری کنند.
نظارت و فیلترینگ بر محتوای دیجیتال
تمام این اتفاقهای ناخوشایند در مورد محتوای فارسی هم در صورتی رخ داده و میدهد که شرایط نظارت و فیلترینگ بر محتوای دیجیتال بر بستر وب در ایران وجود دارد.
همچنین مقررات برای اخذ مجوز در مورد رسانههای دیجیتال در کشور داریم و بخش بزرگی از محتوای دیجیتال به زبان فارسی مثل محتوای صوتی و تصویری، متولی دارد و تولید و پخش سراسری آن منحصر به متولی خاصی است.
اما با این وجود کنترل محتوایی و فیلترینگ، فارغ از بحث ارزشی آن شامل موارد بهخصوصی میشود که عملا اطلاعات و محتوای نادرست و غیرقابل اتکا خارج از آن است.
اما چرا باید در مورد محتوای فارسی در اینترنت یا صحیحتر بگوییم بر بستر وب حساس باشیم؟ آیا اصلا این مساله اهمیت دارد؟ چرا محتوای فارسی با چنین وضعیتی در اینترنت مواجه است؟
آیا محتوای فارسی باید تنها منحصر به سایتهای داخلی باشد؟ چه اتفاقی در دیگر کشورها و برای محتوای زبانهای دیگر افتاده که محتوای آنها شرایط دیگری دارد؟ برای جبران این کاستیها در محتوای فارسی راهحل چیست؟
ضرورتی انکارناپذیر
حقیقت این است که وجود محتوای دیجیتال به زبان رسمی هر کشوری برای آن کشور و مردمی که به آن زبان صحبت میکنند ضروری است.
محتوای فارسی و زبان فارسی هم از این امر مستثنا نیست و وجود محتوای فارسی بر بستر وب یا به اصطلاح در اینترنت بسیار حیاتی بوده و حساسیت به خرج دادن در موردش ضروری است.
حیاتی به این دلیل که نهتنها وجود محتوای فارسی به خودی خود ایجادکننده منافع عمومی برای کاربران ایرانی یا فارسی زبان است، بلکه موفقیت بسیاری از طرحها و پروژههای ملی همچون دولت الکترونیک، سلامت الکترونیک و بسیاری از برنامههای ناگزیر و لازم برای زندگی مدرن به وجود محتوای فارسی بستگی دارد.
همچنین برنامههای ملی دیگر اما با اولویت متفاوت چون شبکه ملی اطلاعات، جویشگر فارسی بومی، گردش اطلاعات در داخل و برنامههایی از این دست نیز تحت تاثیر کاستیهای محتوای قابل اتکای فارسی، در معرض شکست قرار خواهند گرفت.
هرچند این حقیقت هم انکارناپذیر است که برنامههای ملی نامبرده تا امروز اجرایی و عملیاتی نشده و اکنون در دستور کار وزارتخانههای مختلف قرار دارد.
فقدان محتوای فارسی بر بستر وب چیزی نیست که تنها از سوی رسانهها و فعالان مطبوعاتی عنوان شده باشد و این مساله بارها از سوی مقامهای مسئول در حوزههای مختلف مدیریت فناوری اطلات و ارتباطات کشور نیز بیان شده است.
این کاستی تنها از نظر کمیت تا حدی قابل مشاهده است که طبق گفته دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور، در اینترنت محتوای زبان فارسی 0.8 درصد و محتوای زبان انگلیسی نزدیک به 57 درصد است.
هرچند در موارد زیادی دغدغه فرهنگی محور اصلی مورد نظر مسئولان دولتی برای اشاره به کاستی در محتوای فارسی بر بستر وب بوده، اما مساله در ابعاد بزرگتر آن بسیار حائز اهمیت است.
آنچنان که آینده تمام خدمات الکترونیکی و بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی به آن بستگی دارد.
دلایل این کاستی
اینکه چرا محتوای فارسی با چنین وضعیتی در اینترنت مواجه است، دلایل مختلفی دارد که تنها میشود به برخی از آنها بهطور خلاصه اشاره کرد.
اگر بخواهیم بدون ترتیب و اولویت دادن به مشکلها اشاره کنیم، مساله پهنای باند اینترنت یکی از موانع اصلی در مورد کمیت محتوای فارسی بهطور کلی است.
از ابتدای آمدن اینترنت به ایران و استفاده از روش دسترسی دایلآپ و پس از آن آمدن ADSL مشکل پهنای باند از مهمترین عوامل کاستیهای کمی محتوای فارسی بر بستر وب است.
پهنای باند کم به ترافیک کند اطلاعات منجر شده و استفاده از روشهای دسترسی چون ADSL که در ذات خود، سرعت دریافت اطلاعات بیشتری نسبت به ارسال اطلاعات دارد
کنار تقسیم پهنای باند بین چهار تا ده کاربر آنها را با ترافیک 128 کیلوبیت بر ثانیه در بازهای فراتر از یک دهه مواجه کرده و یکی از مهلکترین ضربهها را به تولید محتوای فارسی و بارگزاری آن بر بستر وب زده است.
از سوی دیگر وجود نگاه منفی به اینترنت و کاربری آن و اولویتبندیهای تخصیص منابع و مقرراتگذاری به کاربری اینترنت در ایران به این مساله دامن زده است.
در کنار تمام این مسائل، وقتی تولید محتوا، از پدیدهای طبیعی و ذاتی که پدیدهای عمومی و مقرراتزدایی شده است به دستور کاری دولتی و شامل مقررات ویژهای تبدیل میشود ـ اتفاقی که سالها پیش در مورد محتوای فارسی رخ داده ـ ابتدا بخش خصوصی از این حوزه کنار گذاشته میشود.
در مرحله دوم بخش خصوصی خود را موظف به ورود به این عرصه نمیبیند، در مرحله بعد بازیگرانی که در این حوزه از بخش خصوصی و دولتی فعالیت میکنند، به واسطه نبود رقابت و وجود شرایط انحصاری، خود به خود دچار رخوت شده و افت کیفی نیز در تولیداتشان به وجود میآید.
از همه مهمتر کاربران اینترنت که بهطور طبیعی هم تولیدکننده محتوا و هم مصرفکننده آن هستند، تنها مصرفکننده محتوا میشوند.
اینجاست که اتفاقی که در مورد محتوای اینترنتی دیگر زبانها چون انگلیسی و آلمانی افتاده در مورد محتوای فارسی نمیافتد.
چون محتوا و تولید آن در مورد زبانهای نام برده، جنبه انحصاری نداشته و مشارکت عمومی در لایه کاربران عادی اینترنت، در موردش اتفاق افتاده است.
البته زبان انگلیسی به دلیل کاربرد زیاد آن خودبهخود از نظر کمی محتوای بیشتری را به خود اختصاص میدهد و مورد استفاده آن فراتر از کانادا، آمریکا، انگلیس، آفریقای جنوبی، نیوزیلند و دیگر مستعمرات انگلستان است.
این اتفاق در ابعاد کوچکتر در زبان فارسی هم میتواند رخ دهد، چون این زبان را مردم کشورهایی چون تاجیکستان و افغانستان هم صحبت میکنند، بنابراین اثربخشی، کاربرد و درنهایت بازار محتوای فارسی بر بستر وب فراتر از مرزهای ما میرود.
از دلایل دیگر کاستیهای موجود در محتوای فارسی بر بستر وب، فارسیسازی نشدن یا فارسیسازی ناقص و پر اشتباه و فاقد یکپارچگی، انواع سیستمهای عامل دستگاههای ارتباطی و راهنماهای استفاده از آنهاست
که تعداد زیادی از کاربران را دچار شکاف دیجیتال در حوزه کاربرد صحیح از دستگاههای ارتباطی میکند و به همین دلیل هم نمیتوانند از بسیاری از قابلیتها و امکانات موجود استفاده کنند.
از سوی دیگر در بسیاری از موارد در زبان فارسی اصلا اطلاعاتی وجود ندارد که بخواهد محتوایی در موردش توسط بخش دولتی، خصوصی و مردم تولید شود.
یک مساله مهم هم فارغ از بحث سیکل اطلاعات و استفاده از ظرفیتهای داخلی است. حضور محتوای باکیفیت به زبان فارسی در بسترهای غیرداخلی نیز اهمیت زیادی دارد.
زیرا بهعنوان مثال، درگاههایی چون ویکیپدیا به دلیل طراحی و رعایت اصول فنی خاص، نتایج اول تمام جستوجوگرهای اینترنتی است.
چه باید کرد؟
دغدغههای دولتها در تمام جهان با اندکی تفاوت در اولویتبندی، مشابه است. تفاوت کشور ما با دیگر کشورهایی که مشکل مشابه را ندارند اینجاست که حاکمیت و دولت هم رگولاتور و مقرراتگذار این حوزه است.
هم مجری، ناظر و قهریه. بهاینترتیب فضا برای بازیگری و تاثیرگذاری بخش خصوصی باقی نمانده یا اگر بخشی خصوصی یا نیمهخصوصی در این حوزه ورود داشته، شرایط انحصاری بر آن حاکم بوده است.
اگر نخواهیم همچون دیگر کشورها، در حوزه آزادسازی و مقرراتزدایی عمل کنیم، باید تعداد بازیگران منتخب و احراز صلاحیت شده را افزایش دهیم و سهمی برای بخش خصوصی در این عرصه قائل باشیم.
در کنار آن، فناوریهای بهتری برای دسترسی مردم به اینترنت مهیا شود و شرایط دسترسی مردم تسهیل یابد.
محمدعلی پورخصالیان
ضمیمه کلیک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد