بناهای تاریخی موجود چهار طرف میدان و 200 حجره که اختصاص به فروش صنایع دستی اصفهان دارد از اصلیترین دلایل جذب گردشگرهای ایرانی و خارجی است، چراکه علاوه بر دیدار از بناهای تاریخی میتوان از نزدیک با همه صنایع دستی این شهر هم روبهرو شد و در برخی حجرهها مراحل تولید آنها را هم از نزدیک مشاهده کرد.
قالیبافی، ابریشمبافی، قلمزنی، منبتکاری، زریبافی، خاتمکاری، ملیلهدوزی، مینیاتور، سفالگری، میناکاری، فلزکاری، فیروزهکوبی، نقرهسازی، کاشیسازی، قلمکاری و پولکدوزی از صنایع دستی زیبای اصفهان است که چهرهای چشمنواز و زیبا به نقش جهان دادهاند. تاکنون درباره بیشتر این هنرها مطالب متعددی نوشته شده و بررسیهای هنری، تجاری و... پیرامون آنها انجام شده است. اگر دقیقتر به حجرههای نقش جهان نگاهی بیندازیم با یک اتفاق دیگر هم روبهرو میشویم که توجه گردشگران بسیاری را به خود جلب میکند؛ تابلوهای کوچکی که نقوش اغلب سنتی دارد و در تعداد زیاد کنار هم چیده شده است. هر چند حضور این تابلوها اتفاق خوبی بوده و تماشای آنها کنار یکدیگر واقعا چشمنواز است، اما باید کمی نزدیکتر رفت و دقیقتر به این تابلوها نگاه کرد.
قلیان، گوشواره و تابلوهای کوچک
واقعیت ماجرا این است که ما ایرانیها به دلایل بسیاری ازجمله استفاده نادرست از نقوش ایرانی در تبلیغات شهری و... که کارشناسان تاکنون بارها درباره آن صحبت کردهاند، به زیبایی آنها عادت کردهایم و اغلب بیتوجه از کنارشان میگذریم. خارجیها برعکس ما میایستند و به تابلوها نگاه میکنند، انگار که برایشان اتفاق تازهای باشد. در سفری که به شهر اصفهان داشتم سعی کردم بیش از هر چیز به گردشگران خارجی دقت کنم. بسیاری از آنها خیلی زود سر از قهوهخانههای اطراف نقش جهان سر درمیآورند و با علاقه قلیان میکشند یا این که به گوشوارهها و زیورآلات صنایع دستی توجه زیادی نشان میدهند، اما یکی از اتفاقاتی که بسیار به آن توجه دارند، همین تابلوهای کوچک است. این موضوع توجهم را جلب کرد و از طریق راهنمای یکی از این گروهها با گردشگری که به نظر میرسید خیلی به تابلوها علاقه دارد، صحبت کردم. این گردشگر از کشور روسیه آمده بود، میگفت پیش از این هم دو بار به اصفهان سفر کرده است. او معتقد بود تابلوهای کوچک به میدان نقش جهان شکل خاص و زیبایی میدهند؛ اما برای گردشگری که چند بار به ایران سفر کرده باشد نگاه کردن به تابلوها دیگر ورای جذابیت و سرگرمی، یک جنبه نقادانهتر هم خواهد داشت.
هرچند خودش هم در نخستین سفرش از همین تابلوهای کوچک خریده است، اما حالا بعد از چند سفر میداند کدام تابلوها اجرا و کیفیت خوبی و کدام سطح پایینی دارد. ویکتور گفت ترجیح میدهد به حجرههای زیبایی که در پیچ و خم دیگر حجرهها گم شدهاند، برود و تابلوهای زیبای هنرمندان حرفهای را ببیند. البته این را هم اضافه کرد تابلوها گران هستند و نمیشود به این آسانیها آنها را خرید. به او گفتم این تابلوهای کوچک ارزان، صنایع دستی و تابلوهای گرانی که از آنها حرف میزند آثار هنری هستند. ویکتور اما پاسخ جالبی برای حرفم دارد: مگر صنایع دستی باید کیفیت پایینی داشته باشد؟ طبعا پاسخم منفی بود. بعد از کمی بحث با هم به این نتیجه رسیدیم به حجرههای زیبایی که دل او را برده سر بزنم و البته یک موضوع دیگر هم گوشه ذهنم ماند؛ خارجیها به وجود تابلو در خانههایشان اهمیت میدهند، اما هنوز این فرهنگ میان ما چندان جدی نشده است.
در فرصت تقریبا کوتاهی که داشتم آثار رضا فتاحی و سعید فصیح را تماشا کردم؛ آثاری که واقعا در اوج زیبایی بودند و طبعا مانند هر اثر هنر حرفهای و ارزشمندی، قیمت بالایی داشتند. تصمیم گرفتم با یکی از این هنرمندان گفتوگویی انجام دهم و نظرش را درباره گردشگران خارجی و حضور تابلوهای کوچک در میدان نقش جهان جویا شوم.
فصیح درباره تابلوهایی که در میدان نقش جهان به فروش میرسد، گفت: این تابلوهایی که به وفور در میدان نقش جهان دیده میشود جزو صنایع دستی است و نمیتوان به عنوان کار هنری از آنها یاد کرد. این کارها متعلق به کسانی است که در همین حد توانایی دارند، هنرجو بوده و نمیخواهند عمرشان را روی کار هنری بگذارند. بنابراین این تابلوها را تولید میکنند و به بعضی مغازههای تهران و اصفهان میفروشند.
او ادامه میدهد: این تابلوها در ابعاد کوچکی روی استخوان یا فیبر پلاستیکی کار شده و ممکن است از هر طرحی هزاران بار تکرار شود، اما با زد و بندهایی که میشود همین آثار دسته سوم و چهارم را به عنوان کار هنری میفروشند.
کاری از دست ما برنمیآید
فصیح در ادامه میگوید: قبول دارم حضور کارهای ضعیف در میدان نقش جهان و ارائه آنها به گردشگران خارجی اتفاق خوبی برای هنر کشور نیست، اما ما هنرمندان کاری از دستمان برنمیآید. در چنین موضوعاتی باید اتحادیه نقاشان وارد عرصه شود که تا به حال کاری نکرده است. من در این 25 سال شاهد کار خاصی از اتحادیه نبودهام. آقای رستم شیرازی، نقاش مطرح اصفهان بود که بعد از مرگش برایش بزرگداشت گرفتند و یک خیابان را به نامش زدند. زمانی که نمایشگاههای رایگان کشورهای خارجی را هنرمندان درجه 5 و 6 میرفتند، کسی قدر رستم شیرازی را نمیدانست.
این هنرمند افزود: درباره این موضوع ما نمیتوانیم کاری بکنیم. مغازهها میخواهند تابلوی ارزان داشته باشند، گردشگر هم میخواهد ارزان باشد و نتیجه این است که کارهای درجه 3 و 4 به جای کارهای ارزشمند فروش میرود. متاسفانه گردشگر را میبرند جایی که نباید ببرند. همیشه میگویند بقیه بد هستند. اینجایی که ما شما را میبریم خوب است. آن وقت جنس صد هزار تومانی را هم یک میلیون میفروشند و اگر گردشگر این موضوع را متوجه شود طبعا اعتمادش را به خرید در ایران از دست داده است.
او درباره گردشگرهای خارجی که به تماشای کارهایش میروند، گفت: میتوانم بگویم مشتریهایم خاص هستند و از هر هزار گردشگر یک نفر از من خرید میکند. طبیعی است مردم کشورهای دیگر هم مثل مردم ما همه هنرشناس نیستند و تنها به این که قابی روی دیوارشان باشد بسنده میکنند.
دوباره در نقش جهان قدم میزنم و به این فکر میکنم چرا باید تابلوهایی که اغلب کیفیت پایینی دارند، در کنار دیگر صنایع دستی اصفهان بنشینند و از طریق گردشگران به دیگر کشورها بروند؟ آیا به قول ویکتور این امکان وجود ندارد تابلوهای کوچک که بخشی از صنایع دستی کشورمان هستند با کیفیتی مطلوب و خوب راهی آن سوی مرزها شود؟
زینب مرتضایی فرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد