بسیاری از جوانان و حتی بزرگترهایشان بیشتر از آن که خود یا جوانانشان را برای ازدواج آماده کنند، برای برپایی مراسم عروسی مهیا میشوند!
آمادگی برای ازدواج فرآیندی است که لازمه زندگی زناشویی موفق و تضمینکننده خوشبختی زوج در زندگی مشترک آینده خواهد بود.
جوانان باید این فرآیند را با امید و توکل به خدا آغاز کنند، اما برای مسئولیت بزرگی چون ازدواج نیز خود را آماده کنند.
ازدواج مهمترین انتخاب و بزرگترین مسئولیت هر فرد در طول زندگیاش است، به همین دلیل دختر و پسر باید از نظر ذهنی آمادهتر، صبورتر و آرامتر باشند چراکه ازدواجی که بعد از آمادگی صورت گیرد، بیتردید ازدواجی موفق و بهتر خواهد شد.
تحقیقات روانشناختی و تجارب بالینی متخصصان نیز نشان داده است که شرکت در کلاسها یا جلسات مشاورههای قبل از ازدواج، درصد موفقیت ازدواج را بالا میبرد و همسران شرکتکننده در این کلاسها، با آگاهی و شناخت بیشتر از یکدیگر ریسک کمتری را برای مواجهه با مشکلات زناشویی داشتهاند.
یکی از مهمترین مباحث مورد بحث در این جلسات، شناخت دلایل مبادرت افراد به ازدواج است، چهبسا آمادگیهای لازم برای ازدواج از جمله عوامل موثر و ضروری در برقراری ارتباطات صمیمانه و عاطفی و تدام آنها قلمداد میشود، به همین دلیل بدیهی است که کسب آمادگی برای ازدواج از شرایط لازم ازدواج است.
در این نوشتار نکاتی ذکر میشود که لازم است پیش از ازدواج آنها را به دقت بخوانید تا بعدها بتوانید با استناد به آنها بهخوبی دست به انتخاب بزنید:
رسیدن به بلوغ روانی و اجتماعی
هر فردی سه مرحله از بلوغ را طی میکند؛ بلوغ جسمانی، روانی و اجتماعی. بلوغ جسمانی، آغاز تغییر در سطح هورمونهای جنسی است که باعث تغییرات جسمی و روانی در فرد میشود و بلوغ روانی معمولا 3 تا 4 سال پس از بلوغ جسمانی اتفاق میافتد.
نوجوانان در این مرحله به ثبات و آرامش نسبی روانی میرسند و با تسلط روان بر جسم است که حالت خودشیفتگی و بروز عشقهای رمانتیک افزایش مییابد، بلوغ اجتماعی آخرین مرحله بلوغ است که حدود 3 تا 4 سال پس از بلوغ روانی ایجاد میشود.
در این مرحله از بلوغ، احساس مسئولیت نسبت به دیگران، غلبه بر احساس، علاقه به ازدواج و برقراری روابط عمیق و پایدار در فرد به وجود میآید. بلوغ روانی و اجتماعی بیش از بلوغ جسمانی در امر ازدواج حائز اهمیت است.
چهبسا بسیاری از جوانان به صرف رسیدن به بلوغ جسمانی تن به ازدواج میدهند، در حالی که هرگز از شایستگیهای بلوغ روانی و اجتماعی که برای موفقیت زناشویی لازم و ضروری است، برخوردار نیستند.
ثبات و قرار
ازدواج در سن تحول هرگز شایسته نیست. دختر و پسر باید در اصول و جنبههای اصلی زندگی، تغییرات و دگرگونیهای کلی آن به یک ثبات و قرار رسیده باشند تا بتوانند برای ازدواج اقدام کنند.
به بیان دیگر باید هویتیابی کرده باشند تا بتوانند به عنوان یک بزرگسال به زندگی نگاه کنند و برای یک عمر زندگی تصمیم بگیرند، یعنی حداقل یک یا دو سال به یک سبک و روش مشخص و پایدار فکر و رفتار کنند.
شاید در نظر نگرفتن همین عامل مهم است که باعث میشود ازدواج دختر و پسر در دوران نوجوانی و سنین پایین معمولا با شکست همراه باشد چراکه هر دو مدام در حال تغییر هستند.
آنچه را امروز دوست دارند، فردا دوست نخواهند داشت و آنچه را اکنون میپذیرفتند و میپسندیدند، در آینده نمیپذیرند و نمیخواهند.
به همین جهت رسیدن به مرحله ثبات و قرار اهمیت ویژهای در امر ازدواج دارد. آنهایی که به قرار واقعی نرسیده اید، اگر به قرار موقت بسنده کنند.
بیشک پس از مدتی از نقطه قرار میگذرند و آن رابه فرار تبدیل میکنند و این همان چیزی است که در برخی از زندگی زوجهای جوان به کرات قابل مشاهده است، افراد به جای اینکه به قرارشان بروند به دنبال فرارشان هستند.
بنابراین فرد تا زمانی که در مسیر تغییر حرکت میکند، هرگز آمادگی لازم برای درگیری با یک تعهد بلندمدت چون ازدواج را ندارد.
داشتن هدف و معنا در زندگی
شما روزی برای ازدواج آماده هستید که جهت، هدف و معنای زندگی خود را تا حدودی یافته باشید و از این پس نیز بخواهید با همسر آیندهتان آن را پیگیری کنید.
افرادی که معمولا راه و هدفی ندارند و زندگی برایشان بیمعناست، ازدواج هم برایشان معنی ندارد. شما و فردی که میخواهید با او ازدواج کنید باید اهداف و جهت و معنای اصلی مشترک و واحدی را در زندگی داشته باشید.
چهبسا اگر شما در راهی باشید باید بتوانید در این مسیر همراهی را پیدا کنید که همگامتان باشد نه، اینکه رفیق نیمه راهتان شود یا راه دیگری را برای عبور انتخاب کند.
اگر سرگردان و حیران ماندهاید و منتظر هستید کسی بیاید و شما را نجات دهد، باید بگوییم برای ازدواج تعلل کنید، هیچکس نمیتواند در زندگی به شما کمک کند جز خودتان. دیگران شاید انگیزه حرکتتان باشند، اما انتخاب مسیر و چگونگی حرکت در آن بهعهده شماست.
سلامت فیزیکی و روانی
یکی از باورهای اشتباه رایج در فرهنگ ما این است که درمان هر درد بیدرمان جوان را ازدواج میدانند، مثلا به والدین افراد مبتلا به بیماران روانی میگویند اگر زنش یا شوهرش بدهید خوب میشود!
این در حالی است که ازدواج، راهحل مناسبی برای درمان هیچ بیماری نیست. به هوش باشید و تا از سلامت جسمانی و روانی خود اطمینان حاصل نکردهاید، هرگز ازدواج نکنید.
یک مورد بسیار مهم دیگر این که مطمئن شوید به لحاظ جنسی مشکلی ندارید، یعنی برای یک ازدواج موفق، سلامت فیزیکی و روانی مخصوصا سلامت جنسی مهم است.
مسئولیت و تعهد
اولین گام ورود به عرصه زندگی زناشویی، پذیرش احساس مسئولیت و تعهد است، اگر فرد متعهد و مسئولی نیستید، بپذیرید که امروز وقت ازدواج شما نیست.
برای سنجش میزان مسئولیت، بهتر است برخی سوالات را از خود بپرسید؛ از جمله : چقدر برای موفقیت و خوشبختی خود تلاش کردهاید؟ تا به چه حد موفق بودهاید؟
چقدر در قبال خود و سرنوشتتان احساس تعهد میکنید؟ هنگام مواجهه با مشکلات زندگی چگونه رفتار میکنید؟ سهم دیگران در تصمیمات مهم زندگی شما چقدر است؟ و... .
اگر با ارزیابی پاسخهای خود، متوجه حس مسئولیت در خود شدید، میتوانید آمادگی خود را برای ازدواج اعلام کنید، چهبسا وقتی شما مسئولیت خود در زندگی را پذیرفته باشید، میتوانید مسئولیت حضور دیگری در کنارتان را هم بپذیرید.
مساله تعهد در ازدواج به این معناست که من با دیگری قراری میگذارم که خوب است و پای آن میمانم وقتی که بد است.
بنابراین در بحث ازدواج، اگر خود را فردی بیاراده میبینید یا مسئولیت آن را به دوش والدینتان میاندازید، باید بپذیرید اهل تعهد نیستید و به درد ازدواج نمیخورید.
اعتماد و امنیت
هرگز نمیتوانید وارد ازدواج شوید اگر به مرحله امنیت و اطمینان نرسیده باشید. مساله امنیت خاطر و اعتماد به نفس، اطمینان و اعتماد مسالهای اصلی و اساسی است، اگر برایش احساس آمادگی نمیکنید، بیشک بپذیرید زندگی زناشویی میتواند برای شما بهسان یک جهنم باشد.
هر حرفی، نگاهی، خندهای، جملهای، مهمانی، ناخوشایندی، رفتار نامطلوبی و... شما را میتواند از پا دربیاورد.
اگر اعتمادتان مخدوش است در جهت بهسازی آن تلاش کنید. اعتماد و امنیت کمترین حق زن و شوهر بر یکدیگر است و این شایسته نیست چه شما و چه همسر آیندهتان، برای این حق مسلمتان همیشه در عذاب باشید و بابت آن متحمل پرداخت هزینههای سنگین روحی و روانی شوید.
صمیمیت
صمیمیت چیزی نیست جز آنکه شما بدانید نه چیزی را میخواهید ثابت کنید و نه چیزی را رد کنید. نه میخواهید ثابت کنید مهربان، باهوش و خوب هستید و نه میخواهید حمایت و دفاعی داشته باشید.
در صمیمیت شما باید بتوانید بگویید من میتوانم با تو، خودم باشم، خود خودم و از این وضعیت راحت و آسودهام.
حرفم را میزنم و بعد راجع به حرفم فکر میکنم و هیچ ناراحت هم نمیشوم که اگر اشتباهی را مرتکب شوم آن را تصحیح کنم چون با تو راحتم و میدانم تو هم با من راحتی و میان ما چیزی جز ما بودن نیست.
اگر چنین الفت و صمیمیتی را در خود یا فرد مورد منتخبتان نمیبینید، دست نگه دارید، نیاز به وارسی مجدد است.
به کمک یک فرد مجرب علت عدم احساس صمیمیت خود را ردیابی کنید تا با شناخت دلایل، درصدد رفع مشکل یا تجدیدنظر در انتخابتان برآیید.
حل مسائل خانوادگی و کودکی
برخی از جوانان مسائل بسیار جدی خانوادگی دارند، خشمی پنهان با پدر، مشکلی لاینحل با مادر، گرفتاری با خواهر و برادر و... این ها چاههای روانی هستند که ممکن است جوان با بروز یک اتفاق بسیار کوچک در آن قرار گیرد و مشکلات متعددی را برای خود پیش آورد.
شما اگر به عنوان یک پسر یا دختر از دست پدر و مادر یا خواهر و برادرتان بسیار آسیبدیده باشید باید پیش از ازدواج برای حل مسائل کودکی، خانوادگی و زندگی خود اقدام کنید.
چهبسا اگر چنین نکنید این مشکل را در رابطه با جنس مخالفتان، پیش خواهید برد و همیشه بهخاطر آن نیز احساس خشم و انتقام خواهید داشت.
تنها به این دلیل که چون من تمام عمرم را با مادر و پدر یا خواهر و برادرم جنگیدهام پس از این به بعد نیز لازم است برای پرهیز از تجربه مشکلات قبل، باید با دیگران بجنگم و این حالت، گاه در ارتباط با جنس مخالف شدت بسیار میگیرد.
چهبسا بسیاری از اوقات افراد با انگارههای نادرست خود از جنس مخالف وارد رابطه با جنس مخالف میشوند، اگر شما همچنین برداشت و تفاسیر نادرستی از جنس مخالفتان در ذهن دارید، بهتر است تا اصلاح دیدگاه خود نسبت به دیگری، از اقدام برای ازدواج بهشدت پرهیز کنید.
تمام کردن روابط گذشته
روزی که رابطهتان با کسی نزدیک و جدی میشود، اگر قبلا گزینههای دیگری داشتهاید، خاطرات، عکسها و فیلمهای آنها را دور بریزید.
بسیاری از جوانان حرفشان این است که میگویند: آن افراد اگرچه شاید در روح و دلشان مرده باشند، اما جزیی از گذشتهشان هستند که هرگز نمیتوانند آنان را انکار کنند.
اگرچه چنین تصوری شاید درست باشد، اما هر آنچه که گذشته است را نمیتوان یک عمر بر گردن افکند و آن را با خود حمل کرد؛ گذشتههای خوب و بد خود را بپذیرید.
اما همزمان با آن نیز به این یقین برسید که آن گذشته به هر دلیلی به سامان نرسیده و امروز شما به خواسته خود خواهان برقراری رابطه جدید هستید و حق فرد موردنظرتان نیز نیست که درگیر رابطههای ناتمام شما شود.
پس پیش از هر اقدام جدی برای ازدواج توصیه میکنیم پروندههای روابط گذشته خود را نیمه تمام نگذارید و آنها را برای همیشه ببندید.
دیگری، نفر اول زندگیتان باشد
وقتی برای ازدواج آماده هستید که بتوانید فردی دیگر را نفر اول زندگیتان کنید، یعنی یک نفر برای شما نفر اول شود و شما هم برای او نفر اول باشید.
این مهمترین و تنها معنایش بهترین برای شما و دیگری است. اگر این آمادگی را در خود نمیبینید یا در فرد مقابلتان چنین امری را احساس نمیکنید، ادامه ندهید.
اقدام به ازدواج در این مرحله عین گرفتاری است. وقتی ندانید چه میخواهید یا حواستان همه جا باشد جز به آنجا که باید باشد، دست نگه دارید و بپذیرید آمادگی برای ازدواج ندارید.
شناخت خود و جنس مخالف
بسیاری از جوانان فقط دوست دارند ازدواج کنند، اما هرگز به این مهم نیندیشیدهاند که چه کسی هستند و چقدر از خودشان شناخت دارند، اگرچه این تنها یک روی سکه است در روی دیگر آن که بیگمان مهمترین میباشد، همین جوانان اصلا جنس مخالفشان را هم نمیشناسند.
مخصوصا آنهایی که در خانه فقط از یک جنس هستند و نمیدانند جنس مخالفشان چه ویژگی و چگونه رفتار و منشی دارد.
از زبان دختران و پسران کم ندیده و نشنیدهایم که تصویر و تجسمشان از جنس مخالف از ظاهر گرفته تا باطن بسیار حیرتانگیز است.
بنابراین پیش از ازدواج، مساله شناخت و آگاهی از خود و جنس مخالف بسیار ضرورت دارد و کسب آن نیز باید از طریق علمی و سیستماتیک انجام شود ، به همین دلیل توصیه میکنیم پیش از تصمیم جدی برای ازدواج در جهت شناخت عمیق خود و جنس مخالفتان گام بردارید.
نسرین دهخوارقانی/ مشاور خانواده
ضمیمه چاردیواری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد