در مساله طلاق نیز همین قضیه حکم فرماست و کلیگویی درباره پدیده طلاق، نمیتواند راهگشا باشد. ما نمیتوانیم درباره پدیدهای مثل طلاق در کشور، تحلیل کلی ارائه دهیم، آن هم بدون آنکه فاکتورهای فرهنگی، اقتصادی و ... در هر منطقه از کشور را آسیبشناسی کنیم. در واقع، نباید فرمول کلی برای آسیبشناسی طلاق در کشور ارائه بدهیم، بلکه باید این پدیده را در هر نقطه از کشور به طور مجزا تحلیل کنیم.
مثلا جالب است برخلاف تصور رایجی که وجود دارد، استانهایی که در آن بالاترین آمارهای فقر را به خود اختصاص داده است، بالاترین آمارهای طلاق را ندارد. یعنی اگرچه مسائل اقتصادی ممکن است به طلاق منجر شود، اما نباید این عامل را بدون تحلیل سبک زندگی و مسائل فرهنگی رایج در هر منطقه، آسیبشناسی کنیم. همچنین این روزها فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم در خانوادهها نفوذ زیادی پیدا کرده است، به همین دلیل باید نقش این عامل در بروز پدیده طلاق نیز بررسی شود.
از سوی دیگر، باید علاوه بر آسیبشناسی طلاق، روی عوامل تاثیرگذار در زندگیهای موفق هم تمرکز کنیم و این نقاط مثبت را در خانوادهها تقویت کنیم. مثلا باید تحلیل کنیم که در یک نقطه از کشور، چه دلایلی موجب استحکام خانوادهها شده و چه دلایلی نهاد خانواده را تقویت کرده است.
فرهنگسازی برای گسترش این نقاط مثبت، میتواند نقطه مقابل طلاق باشد و به کاهش این پدیده کمک کند.اگر بتوانیم فرهنگ گفتوگو در خانوادهها را تقویت کنیم و روابط اجتماعی آنها را توسعه دهیم، این فرهنگسازی نیز به عنوان عاملی برای کاهش طلاق در جامعه، ایفای نقش خواهد کرد.
دکتر روزبه کردونی - مدیر کل آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد