هر گونه بداخلاقی تا هرزهنگاری که به فرد و جامعه لطمه میزند و نوعی از فساد را گسترش دهد که مخل قانون و مقررات نوشته شده یا نانوشته شده در جامعه باشد، نوعی جرم است که میتواند در صورت غفلت به معنای این که فرد مالک سایت یا صفحه اینترنتی یا مدیر یک شبکه اجتماعی، خود عامدا به عمل نشر موارد فوق اقدام نکند، ولی افراد دیگری به هر شکلی که ممکن است به آن صفحه یا شبکه وارد شوند و موارد مزبور را منتشر کنند، به معنای تخلف تلقی میشود که معنا و شیوه برخورد با آن میتواند کاملا با جرم متفاوت باشد. این مساله در حوزههای مختلف میتواند از یک بداخلاقی ساده، تهمت، تا نشر هرزهنگاریهای مختلف متفاوت باشد. بنابراین، اگر چه غفلت در اینجا معنا ندارد، اما میتواند به این معنا تفسیر شود که فرد دیگری وارد حوزه فضای مجازی تحت اختیار یک فرد دیگر شود و مطالبی درباره هرزهنگاری منتشر کند. این نیز خود یک اقدام مخالف عرف، قوانین، مقررات و آییننامههای رسمی و مقررات نانوشته اجتماعی است. غرض از مقررات نانوشته اجتماعی، عمدتا اخلاقیات اجتماعی و چارچوبهای فکری، اعتقادی و هویتی است که میتواند خود منشأ برخورد با بداخلاقیها و هرزهنگاریها باشد.
دلایل متعدد هرزهنگاری
نمیشود برای خلق هرزهنامهها در فضای مجازی یک علت خاص معرفی کرد. از طراحی و توطئهگری در این زمینه میتوان سخن گفت تا نوعی از حضور به هر شکل ممکن که برای تفریح، سرگرمی، بیکاری یا امثالهم باشد. البته هرزهنامهها نیز میتوانند به انواع گوناگون تقسیم شوند که میتواند از طیف وقتگذرانی تا شهوتگرایی باشد.
فضای مجازی همه افراد را به ارتباطگرانی تبدیل کرده است که در عین تولید پیام و خبر و مطلب خود نیز توزیعکننده آن میباشند. به عبارت دیگر نوعی از همگرایی رسانهای در اینجا حاکم است که ارتباطگر خود یک تولیدکننده و یک توزیعکننده است و این تولید و توزیع به معنای تولید اولیه توسط افراد نیست، میتواند یک تولید ثانویه باشد که فقط توزیع میشود. انتخاب مطالب و توزیع آنها نیز به دسترسی افراد به شبکههای مختلف، علاقهمندی آنان به مطالب، تامین احساس حضور در شبکه و اطلاعرسانی به دیگران درباره مشارکت در یک شبکه بستگی دارد.
معمولا نمیتوان گفت این موارد همگی به شکل کورکورانه صورت میگیرند. اصولا جامعه ما جامعهای است که وقتی فکر میکند به مطلب جدیدی دسترسی پیدا کرده است مایل است به دیگران نیز عرضه کند. این همان «بازنمایی شخصیتی» است که در جامعه به هر شکل ممکن در حال شکلگیری است. شاید این خود نوعی از «هویتیابی» جدید ارتباطگران در فضای مجازی است که احساس نیاز آنها به «بازنمایی خود» را تامین میکند.
جوانان بیشتر در خطر هستند
اگر چه همیشه گفته میشود جوانان در معرض خطرات تبلیغات منفی و بهویژه هرزهنگاری هستند، اما دایره این وضعیت مربوط به سنین مختلف در حال گسترش است. اکنون به نظر میرسد به دلیل دسترسی کودکان به شبکههای اجتماعی و کلا اینترنت، آنان آسیبپذیرترین اقشار جامعه هستند. دلیل آن نیز روشن است؛ کودکان توانایی تفکیک خوب از بد را ندارند و زود نیز به موارد جدید جذب میشوند. اگر این موارد، مسائل غیرآشکار را نیز به صورت آشکار بازنمایی کند، جذابیت آن برای این افراد بیشتر است. اما متاسفانه این دایره در حال گسترش است. هماکنون حتی افرادی در میانسالی تا حتی مرز 50 سالگی نیز در معرض خطرات این مساله هستند. این به معنای این است که مرز میان اخلاق و بداخلاقی در حال کمرنگ شدن است و این خود یک خطر بزرگ اجتماعی است. قبح زدایی از هرزهنگاری به هر شکل ممکن، میتواند گناه را در جامعه گسترش دهد که این خود خطر بزرگی است که باید به شکل جدی با آن برخورد کرد.
لزوم طراحی قوانین سختتر
بحث برخورد با چنین مواردی قطعا فقط با تشدید قوانین و برخورد سخت با تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان یا خوانندگان، تنها راه مناسب و مفید و موثر نیست. البته باید قوانین سختتری در این زمینه طراحی کرد و قبل از آن جامعه را نسبت به وضع آنها توجیه کافی کرد. متاسفانه بسیاری از قوانین بهخصوص در این زمینه به مثابه یک سانسور، یا امر ضد آزادی و... تفسیر میشود. یکی از دلایل مهم آن همان عدم فهم جامعه یا تفهیم جامعه نسبت به اصل مساله و چرایی وضع قانون برای آن است. اگر این مساله روشن شود، قطعا فهم جامعه نسبت به قوانین افزایش مییابد که خود در اجرای آنها تاثیر خواهد گذاشت. مهم «اخلاقسازی» و «تربیتسازی» افراد و خانوادهها در جامعه در این زمینه است. شاید این بحث از وضع قوانین و تشدید آنها مهمتر باشد. جامعه ما یک جامعه اخلاقی، فهیم و آیندهنگر است. فرهنگ و هویت و دین برای آنها اهمیت دارد. اینجاست که مفهوم «امر به معروف و نهی از منکر» باید به شکل مناسب، دقیق، با تشخیص موقعیت و تاثیرگذاری سخن و عمل انجام گیرد. جامعهای که از این دو امر مهم دور شود، متاسفانه ضربهپذیر میشود چه در بعد اخلاقی و چه در بعد اجتماعی و فرهنگی و چه در بعد دینی.
فرهنگسازی منسجم و برنامهریزیشده
بحث فرهنگسازی در همه زمینههای مربوط به بداخلاقی، ارتکاب منکر، هرزهنگاری، تولید و توزیع هرزهنگاری و امثالهم باید اولا به شکل منسجم و برنامهریزی شده در میان همه سازمانهای دولتی و غیردولتی باشد و ثانیا، باید از طرف همه مردم به عنوان یک امر ملی و اجتماعی تلقی گردد که خانواده باید در آن نقش اساسی داشته باشد. بنابراین، در اینجا برنامهریزی منسجم برخورد با این موارد از همه، چه دولتی و چه افراد و خانوادهها باید صورت گیرد. در این زمینه علاوه بر توجیه مداوم مردم از سطح خانواده تا مدارس، دانشگاه ها و حتی اجتماعات و خیابانها باید آموزشهای لازم در این زمینه به شکل برنامهریزی شده و منسجم انجام گیرد. شاید مهمترین مشکل در اینجا عدم فهم رسانهها و کارکردهای آنها توسط مردم و حتی برخی سازمانهای دولتی و غیردولتی است که میتوانند در این زمینه نقش داشته باشند. بنابراین، بحث «سواد رسانهای» باید مورد توجه جدی قرار گیرد. سواد رسانهای فقط به عنوان فهم محتوای رسانهای نیست. مهم تر از آن فهم رسانه و جایگاه رسانه در انتقال پیام و چگونگی آن و فرآیند فهم آن توسط جامعه است. در نهایت باید نقش تاثیرگذاری همه محتوا و پیامها اعم از خوب و بد را مورد توجه قرار داد.
دکتر حسن بشیر
استاد ارتباطات بینالملل و دانشیار دانشگاه امام صادق (ع)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد