به گزارش جام جم ورزشی ،شهرزاد مظفر برای زندگیاش برنامه دارد و با علاقه آنها را پیگیری میکند. ازدواج نکرده، اما به گفته خودش پرونده تشکیل خانواده برایش بسته نشده است. مظفر معتقد است که محدودیتها و موانع نباید خانمها را خانهنشین کند.
متولد 1349 هستید، رشد، تحصیلات و انتخابهای شما همزمان بوده با سالهای پرالتهاب بعد از پیروزی انقلاب و در ادامه جنگ. با همه این احوال شما توانستید علاقهمندیهای خود را پیگیری کنید. چه عواملی به موفقیت شما کمک کرد؛ خانواده، اراده شخصی، روابط اجتماعی و...؟
از بچگی فوتبال برای من فراتر از یک علاقه معمولی بود. عاشق فوتبال بودم، هیچ چیز نمیتوانست مقابل این عشق درونی بایستد. وقتی دوره دبیرستان تمام شد و من 18 ساله بودم هنوز فوتبال و فوتسال بانوان راهاندازی نشده بود، به همین دلیل به صورت حرفهای سراغ والیبال رفتم، ده سال این ورزش را ادامه دادم. در این رشته موفق هم شدم اما بهمحض اینکه رشته فوتسال راهاندازی شد، رشتهام را تغییر دادم و در 29 سالگی وارد فوتبال شدم. دو سال بازی کردم و بعد به صورت جدی مربیگری را ادامه دادم. آن زمان فوتبال زنان خیلی محدود بود، اما من همه تلاشم را کردم تا دانشم در زمینه مربیگری را افزایش دهم و در این زمینه پیشرفت کنم.
برخی زنان با این تفکر بازدارنده زندگی میکنند که بالا رفتن سن باعث میشود آنها نتوانند خواستهها و آرزوهای خود را پیگیری کنند. به نظر شما زنان چگونه میتوانند بر این مانع ذهنی غلبه کنند؟
روی این موضوع تاکید دارم اگر علاقه، شور و عشق نسبت به هر چیزی در وجود انسان باشد، زمان و مکان نمیتواند مانع او برای رسیدن به آرزویش شود. علاقه و عشق به هدف باعث میشود فرد با تمام انرژی به سمت خواسته خود برود. گاهی اوقات حتی حرکت به سمت هدف، غیرارادی است و عشق باعث حرکت تو میشود. به نظرم اگر کسی در نقطهای توقف کند و راهش را ادامه ندهد به این دلیل است که به میزان کافی برای رسیدن به هدفش عشق درونی ندارد.
شاید یکی از مشکلات ما در مسیر زندگی این است که هدفگذاری درستی نداریم ...
بله، شناخت هدف خیلی مهم است؛ اما یکی از اشتباههای رایج ما این است که یک سری هدف برای خودمان مشخص میکنیم که اغلب دستیافتنی نیستند؛ یعنی غیر واقع بینانه تعیین شدهاند! به نظرم هدفگذاری قدم اول است که اگر بدرستی انتخاب نشود فرد را از مسیر درست زندگی دور میکند.
و این باعث سرخوردگی میشود؟
مسلما همینگونه است. هدف باید منطبق با توانایی، شرایط محیطی و علاقه باشد. هر قدر تواناییها و استعداد خود را بیشتر بشناسیم، هدفهای منطقیتری انتخاب میکنیم.
خانواده چقدر به شما در طراحی هدف و رسیدن به آن به شما کمک کردند؟
خیلی زیاد. من از این بابت مدیون خانوادهام هستم چون آنها علاقه مرا به ورزش و فوتبال دیدند و مرا تشویق کردند. برای والدینم خیلی جالب بود که من به ورزش علاقه بسیار زیادی دارم. وقتی والیبال را به صورت حرفهای شروع کردم از من حمایت کردند و بشدت پیگیر کارم بودند، از موفقیتهایم خوشحال میشدند و وقتی شکست میخوردم با من همدلی میکردند. این همراهی دلگرمکننده بود.
پدر یا مادر؛ کدامیک بیشتر از شما حمایت میکردند؟
هر دو، پدرم مهندس و مادرم خانهدار است؛ اما هر دو به علاقه من احترام و وقت میگذاشتند. پدرم با من فوتبال تماشا میکرد و میگفت: «فوتبال دیدن با تو خیلی خوبه چون هیجان زیادی داری.» مادرم نسبت به برد و باخت تیمهای محبوب من واکنش نشان میداد و همه اینها خیلی خوشایند بود چون احساس میکردم خانوادهام با علاقهمندیهای من همراه هستند و حمایتم میکنند.
میگویند دخترها به پدر علاقه زیادی دارند و به سمت پدر گرایش پیدا میکنند. یک پدر خوب چگونه میتواند از دخترش حمایت کند تا او به آرزوهایش برسد؟
معتقدم نقش پدر و مادر در کشف استعداد و علاقهمندیهای فرزندشان و فراهم کردن شرایط رشد و بالندگی برای او در موفقیتش بسیار مهم است. اکنون در همه متدهای آموزشی دنیا به دنبال پیدا کردن استعدادهای فردی هستند که باید در دوره کودکی و قبل از شروع دوره طلایی آموزشی کشف شود. خانوادهها باید استعداد ویژه فرزند خود را پیدا کرده و روی آن سرمایهگذاری کنند. اصطلاح عامیانه که میگوید همه که نباید دکتر و مهندس شوند، واقعیت دارد! استعدادهای زیادی در آدمها وجود دارند که باید شناسایی شوند. باید بچهها را در فضاهای چالشی قرار داد و در کلاسهای مختلف گذاشت تا هم خودشان و هم خانواده به استعداد او پیببرند. به نظر من مهمترین کاری که پدر و مادرها میتوانند انجام دهند این است که فرزند خود را در مسیری قرار دهند که استعداد دارد.
خانمها معمولا وقتی صاحب خانواده مستقل و فرزند میشوند، خود را فراموش میکنند و همه توان خود را برای آنها صرف میکنند؛ در حالیکه یک زن توانمند که به نیازهای خودش هم احترام میگذارد، بهتر میتواند خانواده را مدیریت کند. به نظر شما خانمها چگونه میتوانند خودشان را هم از نظر روحی و هم جسمی قوی کنند؟
داشتن خانواده و توجه به خواستههای شخصی هیچ منافاتی با هم ندارند. این اشتباه است که فکر کنیم اگر زنی مادر یا مردی پدر شد باید خود را کاملا فراموش کند. میتوان وظایف پدر و مادری را به نحو احسن انجام داد بدون اینکه خودت قربانی شوی. زنان موفق زیادی در دنیا هستند که هم خودشان قوی و تاثیرگذار هستند و هم بچههای موفقی دارند. با مدیریت وقت و زمان میتوان هم خانواده را اداره کرد و فرزند را در مسیر درستی قرار داد و هم زندگی فردی موفقی داشت.
با تجربیاتی که در زندگی دارید، زنان چگونه میتوانند هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی خود را توانمند کنند؟
آگاهی، سواد و دانش باعث میشود فرد زندگی بهتری داشته باشد. خانمهای خانهدار میتوانند از طریق کلاسهای آموزشی، مطالعه کتاب و اطلاعات اینترنتی آگاهی خود را افزایش دهند. افزایش آگاهی باعث ارتقای زندگی روزمره میشود. از نظر جسمانی هم وقتی بدن آماده و ورزیده است، احساس بهتری به خودمان و زندگی داریم. معتقدم اگر روح و روان تازه و با طراوت باشد و جسم هم ورزیده و آماده باشد، مسلما احساس بهتری نسبت به زندگی خواهیم داشت.
ورزشکاران اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارند. به خانمها برای داشتن زندگی بهتر و برخورداری از این دو ویژگی چه پیشنهادی دارید؟
خانمها معمولا میگویند برای ورزش وقت نداریم! اما خانمهای خانهدار که وقت کافی برای ورزش دارند! کار خانه زیاد و پرزحمت است اما خانمها حداقل روزی یک ساعت وقت برای ورزش پیدا میکنند. اگر زمان را بدرستی مدیریت کنند، حتی در خانه هم میتوانند ورزش کنند. در یک فضای کوچک با یک تشک یوگا میتوان دهها نرمش مفید و خوب را انجام داد.
به نظرتان خانمها در کشور ما برای پیشرفت با مانع روبهرو هستند؟
چالش برابری حقوق زنان و مردان نه تنها در کشور ما بلکه در خیلی از کشورهای دنیا مطرح است؛ اما این دلیل نمیشود که خانمها خانهنشین شوند! بلکه باید تلاشمان را بیشترکنیم و در عرصههای مختلف حضور داشته باشیم تا بتوانیم این فاصله و تبعیض را از میان برداریم.
طاهره آشیانی
جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد