اکنون غیر از فوتبال که نسخهاش جمعه پیش پیچیده شد سه ورزش گروهی دیگر با بیم و امیدهای متفاوت پشت دروازه ریودوژانیرو قرار دارند، اما چرا در ورزش ایران کار به اینجا میرسد و هر بار این نوع برنامهریزی تکرار شده است که برای المپیکی شدن فقط باید چند ماه مانده به این رویداد ورزشی بزرگ به فکر آن افتاد و سالها و ماههای گذشته را رها کرد. جالبتر این که موقع شکستها تازه یاد روزهای از دست رفته زنده میشود و مثل دورههای قبلی هنگام ناکامی همگان حسرت کارهای نکرده را در گذشته میخورند.
بر سر همین تیم فوتبال امید و مربیانی که زیر بار نمیرفتند تا هدایت آن را قبول کنند چه آمد؟ دعوای وزارت ورزش و جوانان با فدراسیون فوتبال چه شد و نقش کمیته ملی المپیک در این ارتباط چیست؟ اصولا کمیته ملی المپیک که نقش زیادی در راه المپیکی شدن رشتههای ورزشی دارد در این چند سال چه کرده است و چگونه باید کارکرد یکی از سازمانهای مهم ورزش ایران را نظارت و ارزیابی کرد؟
شکستها و ناکامیهای ورزشهای گروهی با تیم امید ادامه یافت، اما هنوز لایههای سنتی پنهانی وجود دارد که در پس پرده این شکستها جا خالی میکنند و نشانی اشتباه به مردم میدهند. لایههای علم گریز تمامیت خواه در فدراسیونهای ورزشی که با حمایتهای متولیان هر دوره شکستهای ورزش ایران را تکرار میکنند. شاید از هندبال نباید زیاد خرده گرفت، اما بسکتبال با المپیکی شدن در 2008 پکن دو بار دیگر از بختهای حضور در المپیک لندن و ریو بود یا تیم فوتبال امید که میتوانست بر حسرت 40 ساله پایان دهد. درست است که این تیمها فرصتهایی را از دست دادند که شاید جبران نشود، اما دیگر زمان آن رسیده لایههای پنهان ناکامیهای ورزش شناسایی شوند.
بسکتبال و ناکامی دوباره
روزی که بسکتبال با سهلانگاریها و بازگشت رو به عقب دوباره بخت المپیکی شدن را از دست داده بود کسی نپرسید و اگر پرسید پاسخی نشنید که چرا هفت ماه وقت این ورزش برای برپایی مجمع انتخابات گرفته شد؟
تیم ملی بسکتبال در رقابتهای 2011 جام ملتهای آسیا هم بخت صعود به المپیک لندن را براحتی از دست داده بود و این بار با از دست دادن این فرصت در رقابتهای جام ملتهای 2015 آسیا، به فکر گرفتن ورودی المپیک در مسابقههایی است که به میزبانی فیلیپین، ایتالیا و صربستان برگزار میشود و در هر کدام از سه گروه بازیها، تیمهای قدرتمند قارههای دیگر حضور دارند.
نگاهی به اوضاع تیم ملی بسکتبال نشان میدهد در این سالها حرکت و اجرای بسیاری از رویدادهای داخلی و بینالمللی مناسب و اصولی نبوده و این ورزش گرفتار مشکلات زیادی است که تعلل وزارت ورزش و جوانان در برگزاری انتخابات آن در بهار امسال و پیامدهای بعدی این ورزش بر گرههای مدیریتی افزود و کمیته ملی المپیک هم نتوانست گام مثبتی در راه المپیکی شدن این ورزش بردارد تا بسکتبال برای دومین بار از موقعیت داشتن نسل طلایی و رسیدن به المپیک ریو در پایان جام ملتهای آسیا بیبهره بماند.
چرا هندبال ناامید شد؟
نگاهی به نتایج هندبال ایران در رقابتهای انتخابی المپیک و مسابقههای قهرمانی آسیا از مشکلات مشابه یا تازهتری به نسبت بسکتبال خبر میدهد که باز هم پای وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در میان است.
متولی اصلی ورزش ایران انتخابات هندبال را نیز با تاخیر انجام داد. هر چقدر هم گفته شود اداره فدراسیونها با سرپرست خللی در اجرای برنامههای فدراسیون به وجود نمیآورد، اما در نهایت فدراسیون با سرپرست یعنی برنامهریزی یا اجرای برنامه به صورت ناپایدار و مقطعی در حالی که مسابقههای جهانی و المپیک اهداف بلندمدت میطلبد. بنابراین مدیریتها در ورزش ایران به موازات توانمندیها و ظرفیتهای موجود ورزشها در حرکت نیست. ناهمگونی و گاه اختلافنظرهای زیادی در ارتباط با نحوه و چیدمان افراد حتی برنامهریزی برای فدراسیونها وجود دارد که در وهله نخست وزارت ورزش و جوانان به همراه کمیته ملی المپیک باید در مقابل بسیاری از نارساییهای ورزش بویژه تیمهایی که شانس مسابقههای جهانی و المپیک هستند، پاسخگو باشند.
بعد از تاخیر در برپایی مجمع انتخابات فدراسیون هندبال که بیشتر به منظور گرفتن مجوز از کمیسیون دولت برای منع محدودیت بازنشستگی رئیس کنونی انجام شد هندبال ایران به طور موقت سر و سامان گرفت. ابوالحسن مهدوی در بین اهالی این ورزش هم جایگاه ویژهای دارد، اما در فاصله رقابتهای انتخابی المپیک تا قهرمانی آسیا اتفاقاتی افتاد که نوک انتقادها را به سمت رئیس نشانه رفت. حاشیههای هندبال به اندازهای زیاد شد که تیم ملی بدون شناخت از موقعیت خود به نسبت رقبای آسیایی و از همه مهمتر بدون شناخت موقعیتی که از بازیهای آسیا و صعود به عرصه جهانی نصیبش میشود، گام در کارزار بحرین میزبان رقابتها گذاشت. تیم ملی هندبال دو ماه پیش از این رقابتها با تمام قوا در بازیهای انتخابی المپیک بعد از قطر چند ملیتی در جایگاه دوم ایستاد، اما در این فاصله چه بر سر این ورزش آمد و اکنون با شرایطی که تیم ملی هندبال با پنجمی آسیا دارد چگونه میتوان به صعود این تیم از رقابتهای گزینشی المپیک، جایی که بهترین تیمهای هندبال دنیا قرار دارند، امید بست؟
جنگ قدرت در فوتبال
فوتبالیستهای امید ایران با ناکامی در رقابتهای زیر بیست و سه سالههای آسیا به ایران بازگشتند. معنای دیگر این خبر این است که حسرت المپیک برای فوتبال ایران 44 ساله شد و آن طور که در خبرها خواندیم از المپیک 2020، فوتسال جایگزین فوتبال میشود و پیشینه حضور فوتبال ایران به همان المپیک 1976 مونترال بازمیگردد و همین تاریخ ابدی میشود.
ردپای وزارت ورزش و جوانان را میشود در شکل، حرکت و جهت دهی این تیم هم پیدا کرد و البته کمیته ملی المپیک نیز به حرکت آرام و بیصدای خود ادامه داد تا متولیان اصلی ورزش ایران در سال منتهی به المپیک با ناکامی تیمهای بسکتبال، هندبال و فوتبال هت تریک کنند. ناکامی برای امیدهای فوتبال زمانی روی داد که وزارت ورزش و جوانان به اتفاق فدراسیون فوتبال کماکان سرگرم نمایش و ابراز قدرت در مجمع آینده فدراسیون هستند.
مشکلات ساختاری و مدیریتی فوتبال با جنگ قدرت وزارت ورزش و جوانان برای گرفتن صندلی ریاست از رئیس کنونی، بازی پنهان و خارج از میدان این روزهای فوتبال ایران است که در بررسی ارزیابی نتایج تیم امید و پیش از بازگوکردن استراتژیهای اشتباه و بحثهای فنی در این زمینه باید به بررسی ساختار پیچیده مدیریتی در فوتبال و ورزش ایران پرداخت.
لایه پنهان
تیم امید به ژاپن باخت و به المپیک نرسید. بازیهای گزینشی برای هندبال و بسکتبال سخت است زیرا بسکتبال باید در یکی از گروههای سه گانه انتخابی المپیک با بهترینهای قارهها بازی کند و هندبال با شرایط کنونی و کسب سهمیه جهانی به عنوان تیم پنجم آسیا شرایط نامطلوبی دارد. در پس ناکامیهای ورزش، اما «بیبرنامگی» از لایههای پنهان فدراسیونهاست که مسوولانش هر بار به نوعی از اتفاقات همین طور از زیر بار مسئولیتها در ورزش ایران شانه خالی میکنند. زمان آن رسیده این لایهها را آشکار کرد و برای رویدادهای جهانی و المپیک با برنامهریزی دقیقتری در فدراسیونها به میدان رفت.
محمد رضاپور
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد