به گزارش جام جم آنلاین،نخستین قاتلی که پس از بخشش اولیای دم از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه قرار گرفت، ساسان نام دارد که خرداد سال 90 در ورامین با ضربات چوب همسرش را به قتل رساند.
مرد جوان پس از قتل پیکر همسرش را به بیمارستان رساند و مدعی شد، موتورسواری با همسرش تصادف کرده و از محل حادثه گریخته است.
این ادعا در حالی مطرح شد که پزشکان اعلام کردند، هیچ آثاری از تصادف بر روی بدن زن جوان دیده نمی شود .
ساسان که هیچ راهی برای فرار نداشت سرانجام به قتل همسرش با ضربات چوب اعتراف کرد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران ارسال و مرد جوان با اصرار اولیای دم به قصاص محکوم شد. با تائید حکم قصاص، ساسان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شده بود، اولیایدم رضایت خود را اعلام کردند و ساسان هفته گذشته از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه قرار گرفت.
در جلسه محاکمه در شعبه دهم دادگاه کیفری که به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده برگزار شد، ساسان در دفاع از خود گفت: همسرم دخترداییام بود و من به او علاقهمند بودم.
سال 88 به خواستگاریاش رفتم و با هم ازدواج کردیم. در ابتدا زندگی خوبی داشتیم اما رفتارهای همسرم تغییر کرد و با این تغییر رفتار باعث شک من به خودش شد.
چند بار از او خواستم دست از این رفتارش بردارد اما او هیچ اقدامی انجام نداد. سرانجام هم این شک باعث درگیری شدید من و همسرم شد و او را با ضربههای چوب زدم.
وقتی از کارم پشیمان شدم، دیر شده بود و او دیگر نفس نمی کشید. به همین خاطر به دروغ گفتم او تصادف کرده است.
در این مدت در زندان به اندازه کافی تنبیه شدهام و از شما می خواهم مرا مانند اولیایدم مورد بخشش قرار دهید.
پس از دفاعیات متهم، قضات دادگاه وارد شور شده و حکم آزادی مرد زندانی را صادر کردند.
دومین قاتلی که پس از رهایی از مرگ پای میز محاکمه قرار گرفت، مهدی 39 ساله است که اسفند سال 88 به خاطر طلب میلیونیاش مرتکب قتل شد.
او هم تا یک قدمی مرگ پیش رفت، اما توانست رضایت اولیایدم را کسب کرده و از مجازات مرگ نجات پیدا کند.
مهدی هفته گذشته از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: سال 87 ، چهار میلیون تومان به یکی از دوستانم به نام شاهرخ قرض دادم و قرار بود این پول را یک ماهه برگرداند.
شاهرخ از دوستان صمیمی من بود و من به او اعتماد داشتم، اما از اعتمادم سوءاستفاده کرد و بدهیاش را پرداخت نکرد.
یک سال از این ماجرا گذشت و تصمیم گرفتم ماشین بخرم. سراغ شاهرخ رفتم تا طلبم را بگیرم اما دوست او به نام حسین مدعی شد شاهرخ به مسافرت رفته است.
چند روز بعد فهمیدم او دروغ گفته و شاهرخ به مسافرت نرفته است به همین خاطر به مقابل خانه او رفتم.
در همان لحظه حسین و شاهرخ سوار بر یک خودروی پراید به آنجا آمدند. از شاهرخ خواستم پراید را به جای طلبم به من بدهد که مخالفت کرد و با هم درگیر شدیم.
آنها به طرفم حمله کرده و من در دفاع از خود چاقو کشیدم که به گردن مقتول اصابت کرد و مرگ او را رقم زد.
من به اتهام قتل به قصاص محکوم شدم و دوبار پای چوبه دار رفتم. سرانجام هم پدر و مادرم با تلاش زیاد رضایت اولیای دم را گرفتند و برای آن 250 میلیون تومان پرداخت کردیم.
شش سال است در زندان هستم و تقاضای بخشش دارم.این زندانی هم با حکم قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران آزاد شد.
ضمیمه تپش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد