هجدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی با حضور پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها از فردا آغاز می‌شود

قصه‌گویی، راهی برای ترویج سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی

ضرورت قصه‌گویی چهره به چهره

در گذشته‌های دور زمانی که شخصی به شکار می‌رفت، پس از بازگشت آتشی برمی‌افروخت و اتفاقات آن روز را با هیجان و توضیحات فراوان برای دوستانش تعریف می‌کرد.
کد خبر: ۸۸۱۸۳۵
ضرورت قصه‌گویی چهره به چهره

قصه‌گو وقتی قصه‌ها را تعریف می‌کرد، نگاهش به حرکات چشم و صورت شنوندگان بود که هنگام شنیدن کدام قسمت از قصه نگران می‌شوند و از شنیدن کدام قسمت شاد. او از حالت چهره افراد تجربه‌های مختلفی به دست می‌آورد و از این تجربه برای دفعه‌های بعد استفاده می‌کرد. گاهی یک قصه چنان جذاب بود که افراد دیگر حتی آن را برای دیگران تعریف می‌کردند. کم کم شگردهای قصه‌گویی در همین روند شکل گرفت. ولی این شیوه قصه‌گویی به فراموشی سپرده شد و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها کمتر به قصه‌گویی پرداختند.

هنگامی‌که برای اولین بار رادیو در ایران شروع به کار کرد، برنامه‌های قصه شب و نمایش‌های رادیویی و حتی قصه گویی به شیوه قدما که پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها قصه را تعریف می‌کردند، از جمله سرگرمی‌های مردم بود ولی در رادیو فقط صدای قصه گو پخش می‌شد. بعدها که تلویزیون آمد، بچه‌ها با دیدن چهره قصه‌گو و شنیدن صدای او، تا حدی ارتباط بهتری با قصه‌گو برقرار کردند. در قصه‌گویی‌های زنده، شنونده در ساخت و پرداخت قصه مشارکت می‌کند.

یعنی مخاطب می‌تواند حتی اگر در حین قصه‌گویی سوالی داشت، از قصه‌گو بپرسد و ابهامات خود را برطرف کند. حتی درباره رفتار شخصیت‌های قصه نظر بدهد. این ارتباط زنده برای قصه‌گویی بسیار کارساز است. بعلاوه، مخاطب احساس می‌کند به او شخصیت داده شده است.

قصه‌گویی سنتی ویژگی‌هایی در خود داشت که قصه‌گویی مدرن امکان فراهم کردن آن را ندارد. وقتی مادربزرگ‌ها قصه می‌گفتند، محبت و مهربانی خود را به کودکان منتقل می‌کردند. چنین قصه‌گویی‌هایی سرشار از محبت مادرانه بود. یعنی به خاطره‌ای تبدیل می‌شد که فرد هر وقت، یاد آن قصه می‌افتاد، یاد مهر مادری و مادربزرگی می‌افتاد.

اما متاسفانه آنچه در تمام قصه‌گویی‌های امروز فراموش می‌شود، نیاز روحی کودک و نوجوان است. کودکان و حتی بزرگسالان نیاز دارند که دور هم باشند. وقتی دو نفر با یکدیگر قصه را می‌شنوند، لذت بیشتری می‌برند تا زمانی که شخصی به تنهایی قصه‌ای را گوش می‌کند؛ زیرا ما انسان‌ها دوست داریم شادی‌هایمان را با هم تقسیم کنیم.

با این حال، این روزها که پدرها و مادرها شاغل هستند و حوصله سر و کله زدن با کودک را ندارند، یک کتاب در اختیار کودک قرار می‌دهند تا دیگر به او کاری نداشته باشد. غافل از این که کودک بیش از کتاب، نیاز به مهر مادری دارد. کودکان قدرت تخیل بالایی دارند که می‌توانند حتی در تنهایی خود را سرگرم کنند.

کمبود محبت برای کودک و نوجوان یکی از مسائل مهم است. چه اشکالی دارد که کودکستان‌ها و مهدهای کودک برای قصه‌گویی از حضور مادربزرگ و پدربزرگ‌هایی که توانایی قصه گویی زیادی دارند، دعوت کنند؟ آنها تجربه‌های خوبی دارند که حتی مربیان آموزش دیده فاقد آن هستند.

جعفر ابراهیمی ‌(شاهد) - کارشناس ادبیات کودک و نوجوان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها