گفت‌وگو با فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس

کارگردان ـ فیلمنامه‌نویس‌ها، بلای‌ جان‌ سینما

جشنواره امسال فیلم فجر که به تازگی به پایان رسید پر از ایده‌های خوب هدر رفته بود و تماشاگر در پایان حسرت می‌خورد و نمی‌توانست دریغش را از طرح‌های بالقوه جذاب به قهقرا رفته، کتمان کند؛ این که چرا فیلمنامه‌نویس و به تبع آن کارگردان، داستان را ـ البته اگر داستانی وجود داشته باشد ـ از مسیر متعارف و جذاب اولیه به بیراهه‌ای نامعلوم می‌برد و محصول نهایی را به فیلمی الکن و بی‌مایه تبدیل می‌کرد.
کد خبر: ۸۸۲۳۲۰
کارگردان ـ فیلمنامه‌نویس‌ها، بلای‌ جان‌ سینما

در گفت‌وگو با فرهاد توحیدی، یکی از فیلمنامه‌نویسان شناخته شده سینمای ایران و مدرس این شاخه بسیار مهم که امسال با فیلمنامه دو فیلم «امکان مینا» به کارگردانی کمال تبریزی و «خماری» ساخته داریوش غذبانی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت و برای اولی نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه هم شد، ، به اهمیت عنصری به نام فیلمنامه و علت ضعف آن در سینمای ایران پرداخته‌ایم.

فیلمنامه‌نویسی که دو فیلم در جشنواره داشته باشد ، جزو پرکارها محسوب می‌شود؟

(می‌خندد) دو فیلم دیگر هم داشتم که امسال در جشنواره نبود، یکی «پنجاه کیلو آلبالو» به کارگردانی مانی حقیقی که اصلا به جشنواره ارائه نشد و قرار است جزو فیلم‌های اکران نوروزی باشد و دیگری هم فیلم «انتهای خیابان مهر» ساخته کامران قدکچیان که به جشنواره راه پیدا نکرد.

بدون این که قصه را لو بدهید، کمی درباره فضای فیلم خماری بگویید.

خماری، فیلمی اجتماعی و درباره اعتیاد است. البته تلاش کرده ایم از زاویه دیگری به اعتیاد نگاه کنیم.

فکر کنم اولین بار است که فیلمنامه شما، از سوی کارگردانی فیلم اولی به فیلم تبدیل می‌شود. درست است؟

بله، همین طور است.

این اعتماد چگونه به وجود آمد؟

راستش من به خانم منیژه حکمت، تهیه‌کننده فیلم اعتماد کردم. البته فیلم‌های کوتاه داریوش غذبانی را هم دیده بودم و دوست داشتم.

«امکان مینا» هم پس از «گاهی به آسمان نگاه کن»، دومین همکاری شما با کمال تبریزی است. کمی هم درباره این فیلم توضیح دهید.

البته ما دو کار انجام شده با هم داریم و کلی کار انجام نشده. فیلمنامه‌های زیادی نوشتیم که بایگانی شد و تبدیل به فیلم نشد. چند پروژه، اعم از سریال و فیلم سینمایی داریم که هنوز ساخته نشده و امیدوارم روزی ساخته شوند. امکان مینا، قصه زن و شوهری است که عاشقانه ازدواج می‌کنند، اما وقوع مساله‌ای به نام خیانت باعث می‌شود، مسیر زندگی آنها تغییر کند.

البته این خیانت، متفاوت از خیانت‌های دیگری است که در فیلم‌های سینمای ایران دیده‌ایم. داستان فیلم در دهه 60 و در بستر جنگ و موشکباران شهرها و مسائل آن مقطع تاریخ ایران می‌گذرد.

حضور منوچهر محمدی به عنوان تهیه‌کننده، این تضمین را می‌دهد که خیانت در این فیلم خیلی دردسرساز نشود.

(می‌خندد) نه، جنس این خیانت با خیانت متداول دیگر آثار سینمایی فرق می‌کند و مشکلی برای فیلم به وجود نمی‌آورد.

سینماگران ازجمله کارگردان‌ها، تهیه‌کننده‌ها و بازیگران معمولا در اظهارنظرهایشان مهم‌ترین نقطه ضعف فیلم‌ها را فیلمنامه می‌دانند و دائم‌ به این مساله اشاره می‌کنند. به عنوان یک فیلمنامه‌نویس، چقدر به این مساله اعتقاد دارید؟

این بحث پردامنه‌ای است و ضعف فیلمنامه تابعی از ضعف‌های دیگری است که در سینمای ایران وجود دارد. اتفاقا من ضعف اصلی سینمای ایران را در تهیه‌کنندگی می‌بینم. اگر فیلمنامه‌ای ضعیف است، نباید جلوی دوربین برود. همه کوشش تهیه‌کننده و کارگردان باید مصروف این شود که فیلمنامه پاکیزه‌ای جلوی دوربین ببرند. من هم منکر ضعف فیلمنامه‌ها نیستم، اما این مساله به شرایط دیگر سینمای ایران ازجمله چرخه مالی و اقتصادی برمی‌گردد. در این وضعیت فیلمنامه‌نویسان حرفه‌ای کمترین مشارکت را در نوشتن فیلمنامه دارند و 85 درصد فیلمنامه‌هایی که در سینمای ایران ساخته می‌شود، محصول کار کارگردان ـ فیلمنامه‌نویس‌ها یا محصول کسانی است که متعلق به حوزه حرفه‌ای فیلمنامه‌نویسی نیستند. بنابراین اگر ضعفی هم متوجه این حوزه است، باید ببینید چرا این پدیده شایع می‌شود که خود کارگردان‌ها، فیلمنامه می‌نویسند؟ اگر کارگردان‌ها بخواهند فیلمنامه سفارش دهند، باید هزینه کنند. چون این بنیه مالی وجود ندارد، این هزینه را انجام نمی‌دهند و ترجیح می‌دهند خودشان فیلمنامه بنویسند که نتیجه‌اش را هم می‌بینیم. فقط برخی از تهیه‌کننده‌هایی که صاحب ایده و شناخت هستند، سفارش فیلمنامه می‌دهند که معمولا کارشان موفق از آب درمی‌آید. به هر حال مدل تولید در سینمای ایران که به چرخه اقتصادی وابسته است، مهم‌ترین آسیب را به فیلمنامه می‌زند. معمولا در سینمای ما به حوزه پژوهش در فیلمنامه بها نمی‌دهند و توجهی نمی‌کنند، در حالی که تحقیق و پژوهش از نان شب برای هر فیلمنامه واجب‌تر است.

پایین بودن دستمزد هم می‌تواند یکی از علت‌های ضعف فیلمنامه باشد؟

بله، متاسفانه این مساله هم وجود دارد، اما من فیلمنامه‌نویس گرانی هستم و برای فیلمنامه‌هایم دستمزد پایین نمی‌گیرم. از دوستان فیلمنامه‌نویس هم خواهش می‌کنم فیلمنامه‌هایشان را به ارزش پایین نفروشند. ما فیلمنامه‌نویسان خودمان هستیم که به کارمان تشخص می‌دهیم. احترام امامزاده را متولی آن نگه می‌دارد. اگر خودمان احترام و ارزش فیلمنامه را نگه داریم، بقیه هم تمکین خواهند کرد.

نمی‌خواهــم فــوت کــوزه‌گری فیلمنامه‌نویسی را اینجا بگویید، اما به صورت اجمالی بگویید که برای نوشتن یک فیلمنامه چه مسیری را طی می‌کنید؟

لحظه خلق فیلمنامه، لحظه تولد ایده است. بقیه کار فیلمنامه‌نویسی، مهندسی است، یعنی شما با ریاضیات سینما و ریاضیات نوشتن سروکار دارید؛ ریاضیات نوشتن یعنی ضرباهنگ، آفرینش لحن، ژانر و فضای فیلمنامه.

این عادت من است که فیلمنامه را از ایده شروع می‌کنم، بعد به سیناپس و خلاصه داستان یک صفحه‌ای می‌رسم. سپس داستانی ده صفحه‌ای می‌نویسم و خیالم جمع می‌شود که کارم راه می‌افتد. بعد از آن هم تریتمنت یعنی خلاصه سکانس‌بندی شده فیلمنامه را می‌نویسم. در مرحله بعدی نسخه اولیه فیلمنامه را می‌نویسم و بعد تا جایی که جا داشته باشد، فیلمنامه را بازنویسی می‌کنم.

علی رستگار

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها