این جریان در هفتههای اخیر بشدت در فوتبال ایران پررنگ شد، تا جایی که برخی بازیکنان و ستارههای نامدار در اعتراض به توهینهای هواداران به خودشان و سایر بازیکنان، در اقدامی هماهنگ فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را ترک کردند؛ شبکههایی که در بسیاری از مواقع تنها پل ارتباطی یک بازیکن با هوادارانش محسوب میشود.
توهین هواداران به چهرههای مختلف فوتبالی تحت هر عنوان و با هر بهانه ای، ناپسند است و هیچ منطقی در آن دیده نمیشود. قطعا شکل گرفتن این جریان از هجمه توهین و ناسزا دلیلی دارد که از ابعاد مختلف میتوان آن را مورد بررسی قرار داد. در واقع جریانهای توهینآمیز مجازی و غیرمجازی و اتفاقات نامطلوبی که در ورزشگاهها رخ میدهد را باید در رفتارهای آگاهانه و ناآگاهانه برخی بازیکنان نسبت داد؛ بازیکنانی که حالا از همین تماشاگران دلخورند و روی از آنها گرداندهاند، اما آنها هم مقصرند.
کاربرد سیاه و سفید
در بسیاری از باشگاههای حرفهای دنیا، قوانینی وجود دارد که برای باشگاههای ایرانی نامانوس است. به طور مثال در باشگاهی همچون منچسترسیتی، بازیکنان موظف هستند از طریق شبکههای مختلف اجتماعی با هواداران فوتبال با رعایت برخی موارد و حد و حدودها در ارتباط باشند. آنها حق توهین به کسی را ندارند و از سویی، در صورتی که متنها و عکسهای جنجالی و تحریککننده به اشتراک بگذارند با جریمههای باشگاه روبهرو خواهند شد. با این رویه، هرگز در شبکههای اجتماعی، اصطکاکی میان ستارهها و هواداران به وجود نمیآید و از سویی هواداران در مقابل نیز به خود اجازه توهین به بازیکنی که تمام حد و حدودها را رعایت میکند، نمیدهند. کنکاش در رفتارهای برخی بازیکنان در فضای مجازی، سرنخهایی در ارتباط با توهین اخیر هواداران در شبکههای اجتماعی به بازیکنان مختلف میدهد.
وقتی این ستارهها در اقدامی هماهنگ، فضای مجازی و ارتباط مجازی را ترک کردند قطعا باید رفتارهای خود را هم مورد بررسی قرار میدهند. بازیکنی که کریخوانی نهچندان محترمانهای در شبکه اجتماعی دارد یا بازیکنی که خیلی راحت به دیگران در متنهای به اشتراک گذاشته خود توهین میکند باید انتظار هجمههای انتقاد آمیز از سوی هواداران پرشور و احساسی را داشته باشد. شبکههای اجتماعی میتوانست به بهبود اوضاع بین بازیکنان و هواداران کمک کند، اما به دلیل ناآگاهیهای مختلف از سوی افراد، گاهی نتیجهای معکوس داشته است.
تامل در رفتار ستارهها
برخی ستارهها، رفتار موجه و خوبی در تقابل با هواداران مختلف فوتبالی ندارند. آنها در ورزشگاه و محل تمرینات با کوچکترین شعار هواداران به خروش میآیند و همه چیز را به هم میریزند. حرکات ناشایست و توهینآمیز از خود نشان میدهند که این حرکات، خود عامل مهمی برای بیشتر تحریک شدن هواداران است. از سویی مصاحبههای این بازیکنان هم میتواند به اندازه کافی تحریککننده باشد. وقتی بازیکنی از سر غرور و تحقیر کردن فرد یا تیم دیگری صحبت میکند، مشخص است بسیاری از هواداران پر و پا قرص فوتبال در مقابل این اظهارنظرها چه واکنشی از خود نشان میدهند. رفتارهای غیرحرفهای بازیکنان را میتوان در مصاحبههای مختلف دید، آنجا که مستقیم و غیرمستقیم به تحقیر دیگران اقدام میکنند. رفتارها، گفتارها و حتی نوع پوشش یک بازیکن نیز به همان اندازه تحریککننده است. چنین رفتارهای تحریککنندهای به این دلیل است که بازیکن در شرایط حرفهای در ورزش رشد و نمو نیافته است و در بسیاری از مواقع، باشگاهها در ارتباط با رفتارهای ناشایست آنها که تماشاگران و هواداران را پس میزند باید پاسخگو باشند.
از رفتارهای بازیکنان که بگذریم به برخی تماشاگران میرسیم که هیچ کدام از دلایل بالا، عامل فحاشی و توهین آنها به بازیکنان و ستارههای مختلف نیست. فرهنگ پایین برخی افراد و عادی بودن مواردی همچون فحاشی و توهین کردن مداوم به دیگران از دایره فوتبال خارج است و به مسائل روانشناختی و تربیتی بستگی دارد؛ اما حداقل میتوان گفت بیشتر اوقات این خود بازیکنان و ستارهها هستند که قهر هواداران و توهینهای آنها را رقم میزنند. بهتر است این ستارهها به جای ترک هواداران و خط و نشان کشیدن برای آنها، ابتدا تاملی در رفتارهای خود داشته باشند. شاید به این نتیجه برسند که دلیل اصلی جریانهای توهینآمیز چیست.
کانونهای بیثمر هواداری
کانونهای هواداری در باشگاههای حرفهای هم جایگاه تعریف شده و مشخص دارد. افرادی که این کانونها را هدایت میکنند آموزش دیده و باتجربه هستند و راه و روشهای جذب تماشاگر و تحکیم ارتباط باشگاه و هواداران را خوب بلدند؛ چیزی که در بسیاری از موارد در کانونهای هواداری فوتبال ایران دیده نمیشود. وقتی مسئول کانون هواداری یکی از باشگاههای لیگ برتری به دنبال این است تا با تشکیل گروههایی روی سکوها، علیه سرمربی همان تیم شعار بدهند از همین جا مشخص میشود این کانونها در فوتبال ایران چه جایگاه و کاربردی دارند. استفاده نادرست از اهداف کانونهای هواداری نهتنها به ایجاد صمیمیت در فوتبال کمکی نمیکند بلکه فاصلهها را از هم دورتر میکند. اینجا کمترین تقصیر را میتوان متوجه هواداران یا بازیکنان فوتبال کرد و نقش کسانی باید مورد نقد قرار بگیرد که این کانونهای هواداری را مدیریت میکنند.
هیلدا حسینیخواه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد