در لیگ جهانی موفق که نبودیم هیچ، از آن نمایش خیرهکننده دو سال گذشته هم دور مانده بودیم. انگار ملیپوشان ما مسخ شده بودند تا جنگندگی و تیزپروازی پارینه را هم از دست بدهند.
زنگ خطر از لسآنجلس و مسابقات اولیه تیمملی در لیگ جهانی به صدا درآمد؛ اما هیچ کس صدای آن را نشنید تا این روند لرزان با ترس و لرز ادامه یافت و دیدیم چه بر سر بازیکنان و آن تیمملی شجاع آمد که حتی سرسختترین مدافعان کواچ هم علیه وی شدند تا این که در پی یکی دو نشست مصلحتی او را برکنار کردند و همه نفسی راحت کشیدند.
مشکل اینجا بود که نه او به توانمندیهای بازیکنان ما اعتقاد داشت و نه جوانان ما او را در قد و قواره مربیگری تیمملی میپنداشتند. لیگ جهانی را با این تفکر از دست دادیم و در جامجهانی ژاپن هم زنگ تفریح شدیم تا جایی که به تیم ناقص استرالیا هم باختیم و با هزار زحمت ژاپن را سه بر دو شکست دادیم.
پس از این اتفاقات برای این که در انتخابی المپیک قافیه را نبازیم به سراغ چند مربی خارجی رفتیم؛ آندرهآ آناستازی نشد. مردی که میتوانست یک ولاسکوی دیگر برای والیبال ما باشد و بناچار رائول لوزانو و خوان سی چلو، هموطنان کهنه کار ولاسکو را پذیرفتیم. لوزانو که روش خشن تری به نسبت کواچ دارد، جانشین وی شد. در روزهای آخر اسفند سی چلو با تیم «ب» شروع کرد و بظاهر برای نفرات تیم در قالب تیم دوم ایران برنامه دارد.
ما امیدواریم با این کادر فنی به المپیک برویم و اصلا چراکه نه؟ کدام یک از کشورهایی که برای گرفتن سهمیه المپیک به ژاپن خواهند آمد جمعیت و کثرت جوانی و نفس پرجوهر ایرانی دارند؟
یکدست و چند هندوانه
فقط تیم ملی بزرگسالان نبود که ناکام ماند. ما در مسابقات جوانان جهان، دانشجویان جهان، زیر 23 سالههای جهان، جام باشگاههای جهان و جام ملتهای آسیا هم موفق نبودیم و عجیب این که چهار پنج تیم را به طور همزمان به یک مربی سپردیم. این در حالی بود که رئیس فدراسیون والیبال در یک گفتوگوی تلویزیونی با افتخار گفته بود ایران کشوری است که مربی بینالمللی زیادی دارد، اما اکنون که سال به پایان رسیده هنوز در نیافته ایم با وجود وفور مربی بینالمللی چرا چند تیم را به پیمان اکبری، سرمربی تیم پیکان سپرده بودیم.
اکبری در کسوت بازیکن و کاپیتانی تیمملی، کارنامه بسیار خوبی دارد، اما با گرفتن چند تیم نزدیک بود به یک مهره سوخته در والیبال تبدیل شود. بیاعتمادی درد بزرگ جامعه والیبال ماست در صورتی که فلسفه ورزشهای گروهی ازجمله والیبال بر وحدت و دموکراسی است و فدراسیون والیبال میتوانست با سپردن پنج تیم به ده مربی در این زمینه هم سازندگی کند. از قضا این انتقاد بر فرهاد نفرزاده،مربی تیم جوانان ایران هم وارد شد که چرا سکان دو سه تیم را توامان پذیرفته است. قحط الرجال که نیست، اما وقتی سر آدمهای مسئول شلوغ میشود مسائلی رخ میدهد که نمونههای تاسف بار آن را بارها مشاهده کردهایم.
چرا ظریف میگرید؟
خط خوردن فرهاد ظریف، بهترین لیبروی جام جهانی دوره گذشته از تیمملیهم از حکایتهای قابل بحث سال 94 بود.
ظریف در گفتوگو با جامجم گفت: هر وقت یاد آن صحنه میافتم گریهام میگیرد. من مصدوم بودم و چون لیبروی دوم تیمملی در بازی با لهستان روز خوبی نداشت کواچ به من ناسزا گفت و توهین کرد و ناچار شدم پاسخ فردی را که به خاطر نام و پول به ایران آمده بود بدهم و جالب این که هنوز عذر مرا نخواسته بودند که برخی خبرگزاریهای اقماری، خبر برکناری مرا انتشار داده بودند.
ظریف ادامه داد: با گوشهای خودم شنیدم یکی از بازیکنان به طور علنی ذهن کواچ را نسبت به من خراب کرد. آنها دوست نداشتند من در تیمملی باشم. موارد قابل نقد در حومه والیبال ملی کم نبود، اما اگر انصاف داشته باشیم نکات خوبی هم ظهور کرده بود مثل کسب مقام سوم که در مسابقات نوجوانان جهان در آرژانتین رخ داد. فدراسیون والیبال برای این تیم در حد قهرمانی سرمایهگذاری کرده بود، ولی باز گرفتن مدال برنز ارزش بالایی داشت و بازیکنی همانند علیاصغر مجرد، جایزه بهترین مدافع روی تور جهان را گرفت.
فرقهاشمیانبامربیانوالیبال
تشکیل پنج دوره کلینیک تخصصی و آموزش مربیگری که با حضور مدرسان با تجربه اروپایی و آمریکایی از جمله پروفسور ایم از چک، موچاگا از اسپانیا و برادی اوا و چنگیز از ترکیه برگزار شد نشانه عملکرد عالی کمیته آموزش فدراسیون والیبال است.عجیب این که هیچ یک از مربیان لیگ برتر ما از این کلاسها استقبال نکرده بودند، در صورتی که لیگ برتر باشگاههای کشور ثابت کرده است والیبال ما بشدت از کمبود مربیان کارآمد و توانمند رنج میبرد. بهتر بود فدراسیون والیبال حضور در دورههای پیشرفته را برای مربیان لیگ برتری اجبار کند. امروز در فوتبال مهدی مهدویکیا یا وحید هاشمیان با هزینه شخصی در بهترین دورههای مربیگری آلمان و بوندس لیگا شرکت میکنند، اما مربیان والیبال که اغلب دستمزدهای کلانی هم میگیرند نه فقط در هیچ دوره بینالمللی مشارکت نمیکنند، بلکه کلاسهای داخلی را خیلی راحت از دست میدهند.
بیم و امیدهای سال جدید
در حالی به استقبال سال نو میرویم که همه چشمها و دلها معطوف مسابقههای انتخابی المپیک است. فرصت چندانی هم نداریم. کار دشواری در پیش داریم و آگاهیم رقبای ما چه تدارکاتی دیدهاند.
استرالیا که همه بازیکنانش در لیگهای معتبر اروپایی بازی میکنند با سرمربیگری روبرتو سانتیلی، مربی با تجربه ایتالیا هر دو هفته یکبار جمع میشوند و یک مسابقه تدارکاتی برگزار میکنند. استرالیا در مقابل لهستان، کانادا، کوبا و... قدرت بزرگی به شمار نمیآید. ما این شانس را داریم که میان آسیاییها، ژاپن، چین، کره و استرالیا بهترین باشیم و راه قله آرزوها را که همان کره مریخ والیبال دنیا یعنی المپیک ریو باشد، در پیش بگیریم. ما به تواناییهای جوانانمان ایمان داریم. کافی است تیم از نظر روحی روانی بدرستی هدایت شود.
بهترینهای ایران
انتخاب بهترینها یک رسم دیرینه برای پایان سال ورزش ماست، بنابراین در پایان 365 روزی که به تیمملی والیبال بزرگسالان روی خوش نشان نداده بود، بیشتر نگاه ما به تیم نوجوانان و مسابقات لیگ برتر ایران است.
بر این اساس، عنوان مرد سال والیبال را به علیاصغر مجرد از تیم نوجوانان میدهیم که جایزه بهترین مدافع روی تور مسابقات جهانی زیر 19 سال آرژانتین را به ارمغان آورد. مجرد متاسفانه در یک تیم دسته یک بازی کرد و بازیکنی که میتوانست در لیگ برتر شکوفا شود در سایه قرار گرفت. در کنار او میتوانیم از میلاد عبادی پور، عضو ملیپوش تیم شهرداری ارومیه، محمد جواد معنوینژاد جوان اول والیبال ایران در تیم پیکان و علیرضا بهبودی از تیم اردکان یزد که در 38 سالگی به اردوی تیمملی دعوت شد نام ببریم، ضمن این که فرهاد شاهمیری هم از مردان موفق والیبال ایران بود. او برای تمامی مسابقات پیش روی دنیا از لیگ جهانی و جامجهانی گرفته تا المپیک، نامزد قضاوت شده است هر چند شاهمیری مدعی است برای قضاوت در یک مسابقه داخلی تنش میلرزد! اما او اکنون یک برند جهانی برای والیبال ماست.
جمشید حمیدی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد