یک ساعت بعد، وقتی به محل قتل رسید هوا تاریک شده بود. ماشین را مقابل در ویلا پارک کرد و با نشان دادن کارت شناسایی خود وارد ویلا شد. ماموران در مقابل اتاق سرایداری در حال عکسبرداری بودند. تجمع ماموران در آن محل نشان میداد، قتل در اتاق سرایداری رخ داده است.
رئیس کلانتری با مشاهده سروان به سمت او آمد و در گزارش خود گفت: مقتول دختر 19 ساله سرایدار به نام نسترن است. او به طرز هولناکی به قتل رسیده است. بررسی صحنه نشان میدهد، قاتل قصد آزار و اذیت او را داشته، اما با مقاومت دختر جوان روبهرو شده و او را کشته بود. هیچ سرقتی از خانه انجام نشده و آثاری از ورود به زور هم دیده نمیشود. البته دیوارهای ویلا بلند نیست و براحتی میتوان از بالای آن وارد ویلا شد.
نسترن در زمان قتل تنها بوده؟
مادرش چند سال قبل فوت شده و همراه پدرش زندگی میکرد. امروز پدرش برای خرید از ویلا بیرون رفته که این جنایت رخ داد. مرد سرایدار پس از بازگشت با جسد دخترش روبهرو شده بود. البته پسر صاحب ویلا نیز در اینجا حضور داشته که او متوجه قتل نشده بود.
سروان پس از گزارش اولیه رئیس کلانتری وارد اتاق سرایداری شد. اتاقی 20 متری که آثار بههم ریختگی و درگیری در آن دیده میشد. جسد دختر جوان در کنار اتاق افتاده بود و رد بریدگی روی گردن او دیده میشد. پزشک جنایی نیز پس از معاینه جسد بریدگی رگ گردن را علت مرگ نسترن اعلام کرد و گفت: قاتل و مقتول با هم درگیری شدیدی داشتند. قتل حدود سه ساعت قبل رخ داده که بعد از کالبد شکافی گزارش نهایی را اعلام میکنم.
سروان بعد از بررسی مقدماتی سراغ رئوف، سرایدار ویلا رفت تا از او تحقیق کند. مرد میانسال که خشم در چهرهاش موج میزد، قبل از اینکه سروان حرفی بزند؛ گفت: قاتل را پیدا کنید تا خودم سرش را از تنش جدا کنم.
کارآگاه او را آرام کرد و خواست برای کشف راز قتل به پرسشهایش با دقت پاسخ دهد.
چه ساعتی از خانه خارج شدید؟
حدود ساعت سه. به بازار روز رفتم و خریدم را انجام دادم. در مسیر برگشت چند نفر از دوستانم را دیدم و کنار آنها در پارک نشستم. کمی حرف زدیم و شطرنجبازی کردیم. با تاریک شدن هوا به خانه آمدم. در اتاق باز بود. نسترن وقتی من در خانه نبودم در را باز نمیگذاشت. نگران شدم و به سمت اتاق دویدم که با جسد غرق در خون دخترم روبهرو شدم. با فریاد من آقا سالار متوجه شدند و با پلیس تماس گرفتند.
هیچ مورد مشکوکی ندیدید؟
نه. همه چیز عادی بود.
با کسی اختلاف نداشتی؟
نه. من هشت سال است که در این ویلا سرایدارم ودر این مدت مشکلی با کسی نداشتم.
سروان میری سپس به تحقیق از سالار پرداخت. مرد جوان خود را روی مبل رها کرده و با دسته عینک ته استکانی خود بازی میکرد.
تنها در ویلا چه میکنید؟
قرار بود فردا جشن کوچکی به خاطر فارغالتحصیلی برگزار کنم. به همین دلیل زودتر به اینجا آمدم تا مقدمات مهمانی را فراهم کنم.
امروز متوجه موضوع مشکوکی نشدهاید؟
حدود ساعت چهار تازه از حمام آمده بودم. مقابل پنجره آمدم. مردی را دیدم که از اتاق سرایداری خارج شد. فکر کردم از دوستان رئوف است به همین دلیل به اتاقم رفتم و لباسهای رسمی پوشیدم تا برای خرید به شهر بروم.
می توانید چهره مرد را تشریح کنید؟
بله، او مردی با صورت کشیده چشمانی روشن و بدون ریش و سبیل بود.
سروان پس از تحقیق از سالار او را با دو دلیل به عنوان قاتل معرفی کرد.
پاسخ معمای پلیسی قتل همسر
سروان میری با اشاره به دو دلیل قاتل را معرفی کرد.
1- اگر انگیزه قتل، سرقت بود گردنبند گرانقیمت را سرقت میکرد.
2- مقتول پس از ورود به خانه کشته شده و فرصتی برای تعویض لباس نداشته است.
در مسابقه شماره گذشته 2691 نفر شرکت کرده بودند که 283 نفر پاسخ صحیح دادهاند. از میان پاسخهای صحیح علی مراداحمدی از کاشان و سهیل داوودی از مراغه به قید قرعه برنده شدهاند.
شما خوانندگان با اشاره به دو دلیل کارآگاه برای کشف راز قتل در مسابقه معمای پلیسی شرکت کرده و پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.
وحید شکری / ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد