رسانه ملی، فرصتی برای کمپین‌های اقتصاد مقاومتی

تبلیغ و اطلاع‌رسانی، یکی از راهکارهای بازاریابی و فروش در جهت رفع نیاز مخاطبان است. تبلیغات را می‌توان به دو بخش حقیقی و مجازی تقسیم‌بندی کرد. امروزه بیشترین حجم تبلیغات بازرگانی به سمت فضای مجازی در حرکت است و ارقام سود و تجارت در این حوزه جدید بسیار نجومی است. کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند، در سال‌های آتی، حجم تبلیغات در فضای مجازی به بیش از 60 درصد خواهد رسید و سازمان‌هایی که از فعالیت اقتصادی در این عرصه غفلت کنند،‌ ناخودآگاه توان رقابت را از دست خواهند داد. رسانه ملی هم از این قضیه مستثنا نیست و باید از فضای مجازی در موضوعات اقتصادی بهره ببرد.

اقتصاد مقاومتی عبارت است از اقتصادی درون‌زا و برون‌نگر، با بستن درها و مرزها مخالف است و برعکس بر بازبودن مرزها از داخل به بیرون تأکید دارد. به عبارتی، اقتصاد مقاومتی اولویت را به صادرات حداکثری در قبال واردات حداقلی می‌دهد.

اقتصاد مقاومتی یک نظریه و تئوری جدید است که در حوزه علم اقتصاد مطرح شده است. بنابراین ضروری است، صاحب‌نظران و کارشناسان این علم، به تولید محتوا و اسناد مکتوب در این حوزه بپردازند، تعاریف و اهداف کلی اقتصاد مقاومتی را به مولفه‌هایی خُردتر و کوچک‌تر تبدیل کنند و در نهایت،‌ این مولفه‌های خُرد را با مصادیقی محسوس به رسانه‌ها ارائه دهند. باید توجه داشت تا فضای دانشی و تئوریک در حوزه اقتصاد مقاومتی شکل نگیرد، رسانه ملی حرف قابل فهمی از واژه کلان اقتصاد مقاومتی نمی‌تواند برای مخاطب خود داشته باشد.

رسانه ملی برای عامه فهم کردن این عبارت کلان اقتصادی باید مشخص کند،‌ کدام مولفه مصداقی اقتصاد مقاومتی، ظرفیت طرح درکدام رسانه اعم از رسانه‌های مکتوب، صوتی، تصویری، شبکه‌های اجتماعی، اس‌ام‌اس و ام‌ام‌اس را دارد. تولید محتوا و برنامه در مجموع این رسانه‌ها، خواسته یا ناخواسته به راه‌اندازی کمپینی با هدف حمایت از تولیدات داخلی و ترویج اقتصاد مقاومتی می‌انجامد.

رسانه ملی وقتی با تبلیغ گسترده خود، میل به خرید کالای ایرانی را در بازار افزایش می‌دهد، یک کمپین حقیقی راه انداخته است و وقتی در فضای اینترنت و شبکه‌های مجازی، مخاطب را با مفهوم‌سازی، تهییج و ترغیب کرده و به سمت حمایت از تولیدات داخلی هدایت می‌کند، کمپین مجازی راه انداخته است.

بسیاری از کشورها با تکیه بر تقویت تولیدات داخلی خویش و به کارگیری اقتصاد مقاومتی توانستند دوره بحران اقتصادی خویش را پشت سر بگذارند و حتی امروزه به ابرقدرت‌های اقتصادی جهان تبدیل شده‌اند. ژاپن و آلمان و برخی کشورهای صنعتی اروپا در جنگ جهانی دوم تمام زیرساخت‌های اقتصادی خود را از دست دادند و ویران شدند. ایالات متحده آمریکا هم دوره بحران اقتصادی را تجربه کرد و با تکیه و تقویت تولیدات داخلی توانست واردات زیاد را به صادرات زیاد تبدیل کند. چین و هند هم از این تئوری مستثنا نیستند.

بنابراین اقتصاد مقاومتی و تکیه و تأکید بر تقویت تولیدات داخلی اگرچه در اجرا زمانبر است، اما به مرور زمان، افق‌های روشنی برای اقتصاد، تولید و صادرات غیرنفتی به ارمغان خواهد آورد.

دکتر حیدر امیران

اقتصاددان و استاد دانشگاه