پیرمرد 60 ساله با مهریه 100 سکه تمام بهار آزادی و 14 مثقال طلا همسرش را عقد کرد و به خانه بخت رفت. او در زمان عقد با غرور مهریه تعیینشده را قبول کرد و هیچ نمیدانست که شاید سالها بعد همین مقدار سکه و طلا گریبانگیرش شود.
12 سال از آن ماجرا گذشت و در طول این مدت پیرمرد به تنها چیزی که در زندگیاش فکر نمیکرد مهریه همسرش بود. پیرمرد 72 ساله شده بود که همسرش هوای گرفتن مهریه به سرش زد. این موضوع تازه شروع مشکلات این مرد بود، زیرا او توانایی پرداخت مهریه را نداشت. همسرش هم از حق خود کوتاه نمیآمد. به این ترتیب او زندانی شد.
پیرمرد دو سال برای ناتوانی در پرداخت مهریه زندانی شد. او پیرتر از آن بود که بخواهد رنج زندان را تحمل کند، آن هم برای مهریه. در این مدت او با بیماریهای زیادی دست و پنجه نرم کرد و رنجهای زیادی کشید.
با پا درمیانیهای اطرافیان، همسر پیرمرد راضی شد که از مهریهاش فقط هشت میلیون تومان دریافت کند، ولی موضوع این بود که پیرمرد حتی توان پرداخت این هشت میلیون را هم نداشت.
دو سال از زندگی زندانی مهریه با همین درگیریها گذشت تا این که بالاخره یک فرد خیر از این موضوع باخبر شده و مبلغ مورد نظر را پرداخت کرد. با کمک این مرد، پیرمرد داستان ما هم پس از دو سال از زندان آزاد شد.
ضمیمه تپش
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد