معمای قتل نوعروس

مرد جوان نزدیک به شش سال است که به اتهام قتل همسرش در بازداشت به‌سر می‌برد. یک بار به قصاص محکوم شد، اما دیوان عالی حکم را نقض کرد و حالا برای دومین‌بار است که محاکمه می‌شود.
کد خبر: ۹۱۶۸۶۵
معمای قتل نوعروس

سعید که از 16آبان سال 89 در بازداشت به‌سر می‌برد، متهم است همسرش فرشته را به قتل رسانده‌ است. براساس محتویات پرونده و کیفرخواست نماینده دادستان، سعید عصر 16 آبان با ماموران پلیس تماس گرفت و به آنها گزارش داد همسرش فرشته کشته شده ‌است. او ادعا کرد وقتی وارد خانه شده، جسد همسرش را دیده و بلافاصله ماموران را باخبر کرده است.

با وجود انکارهای متهم درخصوص نحوه وقوع جنایت، تحقیقات بازپرس ویژه قتل ادامه یافت و در بررسی‌ها مشخص ‌شد شاهدی وجود دارد که سعید را هنگام ورود و خروج به خانه قبل از این حادثه دیده‌ است در حالی‌که سعید مدعی ‌است در طول روز به خانه نرفته و بیرون از منزل مشغول کار بوده است.

از سوی دیگراو هنگام گزارش قتل به پلیس خونسرد بود و خونسردی در برابر چنین قتلی غیرطبیعی بود و نشان می‌دهد متهم آمادگی مواجهه با چنین صحنه‌ای را داشته است. همچنین آلت قتل، چاقویی از سرویس چاقوی مقتول بود که فقط مقتول و قاتل، جای نگهداری آن را می‌دانستند.

در ادامه با تکمیل تحقیقات برای سعید به اتهام قتل همسرش کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.

چندی قبل متهم پای میز محاکمه قرار گرفت که در این جلسه اولیای دم برای قاتل خواهرشان تقاضای قصاص کردند. یکی از خواهران مقتول گفت: خواهرم هشت‌ماه قبل از مرگ با سعید ازدواج کرد. او شوهرش را خیلی دوست داشت اما از همان ابتدا مشکلاتی باهم داشتند. شب قبل از حادثه هم حدود ساعت 12 بود که خواهرم زنگ زدتا با هم صحبت کنیم. صدای تلویزیون می‌آمد و خواهرم آرام صحبت می‌کرد. به او گفتم چرا آرام صحبت می‌کنی گفت سعید خانه ‌است. من صدای فحاشی سعید به خواهرم را شنیدم.

به خواهرم گفتم مشکلت را با صحبت حل کن و کاری نکن که اول زندگی شوهرت روی تو دست بلند کند. عصبانیتش آن‌قدر شدید بود که آرام نمی‌شد.

فرشته به من گفت می‌بینی چه حرف‌هایی به من می‌زند، مرتب فحاشی می‌کند. آن شب چون برادرم خانه ما بود، به او گفتم فردا صبح صحبت می‌کنیم، اما خواهرم روز بعد کشته ‌شد.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من خودم یکی از شاکیان این پرونده هستم. روز حادثه صبح زود از خانه بیرون رفتم و نزدیک ساعت 7 شب به خانه برگشتم. در را که باز کردم، دیدم زنم روی زمین افتاده ‌است. اول فکر کردم او را برق گرفته اما بعد دیدم خون روی زمین ریخته ‌است. بلافاصله با مادرم تماس گرفتم و بعد هم به پلیس خبر دادم و تا آمدن ماموران یک نخ سیگار کشیدم.

قاضی در این هنگام به متهم گفت: «تو زن جوانت را در حالی‌که خون‌آلود روی زمین افتاده ‌بود دیدی، بدون این که فریادی بزنی و از همسایه‌ها کمک بخواهی، فقط سیگار کشیدی و واکنش دیگری نشان ندادی، حتی قبل از زنگ‌ زدن به پلیس، به مادرت و مدیرت تلفن زدی؛ آیا به نظر خودت این رفتار منطقی است؟ ضمن این‌که دستشویی شسته‌ شده ‌بود. چرا آنجا را شستی؟ چرا با همسرت اختلاف داشتی و برای گفته‌های شاهدان که اعلام کرده‌اند طی روز تو و همسرت را در خیابان دیده‌اند و ماشین تو را مقابل خانه‌ات مشاهده کرده‌اند، چه پاسخی داری؟»

متهم گفت: «من آدمی منطقی هستم و سعی می‌کنم در لحظات سخت زندگی‌ام تصمیم‌های درست بگیرم اگر داد می‌زدم و موضوع را به همسایه‌ها می‌گفتم آنها می‌آمدند و وسایل خانه را به‌هم می‌زدند و صحنه قتل به‌هم می‌خورد به همین دلیل هم اول به پلیس زنگ زدم ضمن این‌که باید به مدیرم خبر می‌دادم فردای آن روز نمی‌توانم سرکار بروم. دستشویی را من نشستم وقتی به خانه رسیدم شسته ‌شده ‌بود البته باید بگویم شاهدان هم اشتباه کرده‌اند آن روز من به خانه نرفتم و روز قبلش با همسرم در خیابان بودم.»

قضات دادگاه پس از محاکمه، سعید را به قصاص محکوم کردند که پرونده با اعتراض او به حکم مجازاتش به دیوان عالی کشور فرستاده شد.

قضات دیوان عالی کشور پس از بررسی حکم دادگاه و محتویات پرونده ، قصاص را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری استان تهران بازگردانند.

صبح شنبه متهم برای دومین‌بار و در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

در این جلسه که به ریاست قاضی زالی برگزار شد، اولیای دم دوباره درخواست قصاص کردند.

خواهر مقتول گفت: وقتی خانه خواهرم فک پلمپ شد به آنجا رفتیم و لباس خونین سعید را زیر یکی از مبل‌ها پیدا کردیم.

سپس سعید در جایگاه قرار گرفت: این پیراهن متعلق به من بود، اما نمی‌دانم بعد از چند ماه چطور از اداره آگاهی سر درآورد. من نمی‌دانم چرا خونی بود.

وی ادامه داد: من برای این‌که صحنه قتل به هم نخورد، داد و فریاد نکردم حالا به‌خاطر خونسردی، قاتل همسرم هستم؟ اگر سروصدا می‌کردم اهالی وارد خانه می‌شدند و صحنه قتل به هم می‌خورد. من همسرم را دوست داشتم و او را نکشتم. درباره شهادت شهود که مدعی شده‌اند مقابل خانه حضور داشتم هم باید بگویم ماشین پراید سفید زیاد است و از کجا معلوم آن ماشین متعلق به من بوده است. البته به فردی مشکوک هستم که در پایان دادگاه می‌گویم.

وکیل مدافع متهم نیز برای موکلش تقاضای برائت کرد و گفت: موکلم مرتکب قتل نشده و اعترافی هم نکرده است. پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

امیرعلی حقیقت‌طلب - ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
آیدا
-
۰۷:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۶
۰
۰
ممكنه واقعا قاتل نباشه
نرم افزار موبایل
-
۲۰:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۶
۰
۰
خودش كشت شك نكنید قاسمی

نیازمندی ها