زن ثروتمند ایرانی در گفتگو با جام جم:

همه اصرار دارند فرزندشان دکتر، مهندس شوند / مدرک جای کار عملیاتی را نمی گیرد

یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین زنان ایرانی است که در بخش اقتصاد و صنعت فعال است. دکتر فریال مستوفی به خانواده‌ای اصیل تعلق دارد که در زمینه اقتصاد و معدن فعال بوده و هستند اما خودش علاقه ویژه‌ای به این رشته‌ها دارد.
کد خبر: ۹۲۲۲۱۶
همه اصرار دارند فرزندشان دکتر، مهندس شوند / مدرک جای کار عملیاتی را نمی گیرد

در زمینه معدن فعال است و در پروژه‌هایی مانند معدن سرب و روی، فولاد سازی، زغالشویی و... حضور دارد.

چند طرح صنعتی را در خارج از کشور هم مدیریت می‌کند و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و تهران است و در کمیسیون‌های دیگری هم فعالیت‌‌های موثری دارد. با این همه مشغله‌کاری، خوش قول است و تلفنش را براحتی جواب می‌دهد و وقت مصاحبه را قطعی می‌کند.

حرف‌هایش کاربردی است و آن‌قدر به موضوعات مرتبط به کار احاطه دارد که می‌رود سر اصل مطلب و ریشه‌‌های اصلی بیکاری در کشورمان را آسیب‌شناسی می‌کند و از همه مهم‌تر این که نظر جالب و انساندوستانه‌ای درباره ثروت دارد.

به‌عنوان کارآفرین موفق، دلیل یا دلایل بیکاری را در کشورمان در چه موانعی می‌بینید؟

به نظرم بهتر است این‌طور بگوییم که برای بیکار نماندن باید تحصیلات، پشتکار، ‌وقت‌شناسی، ایده‌های تازه، مشارکت جمعی و... داشت. این مهارت‌ها می‌تواند به افراد برای موفقیت در کار یا هدفشان کمک کند.

داشتن مهارت‌هایی که نام بردید چقدر به جامعه و خانواده بستگی دارد و کدام‌ها به پشتکار فردی برای اکتساب آنها؟‌

استعدادهای خدادادی در همه آدم‌ها وجود دارد اما میزان و نوعش در افراد مختلف فرق دارد. کشف این استعدادها نیاز به آموزش، تعلیم و تربیت دارد؛ این که به فرد در جامعه میدان عمل داده شود تا او بتواند استعدادهای خود را بروز دهد. جوامعی که مشکل آموزش و پرورش دارند،‌ نمی‌توانند استعدادیابی درستی انجام دهند. تعلیم و تربیت باید از جامعه شروع شود، نه از خود فرد. اگر شخصی استعداد داشته باشد اما مدام با موانعی رو به رو شود، نمی‌توان انتظار داشت ‌موفق شود. اما اگر کسی استعداد داشته و برایش فضای فعالیت مهیا شود براحتی می‌تواند در مدت کوتاهی استعداد خود را بروز دهد.

می‌گویند استعداد یابی باید از دوران مدرسه شروع شود به نظرتان آموزش و پرورش در این زمینه چه باید بکند؟‌

معتقدم آموزش و پرورش باید از حرف وارد عمل شود. شعار در جامعه ما زیاد است، مثلا گزارش‌هایی ارائه می‌شود که باید این‌گونه عمل کرد اما همه اینها روی کاغذ است و عملیاتی و اجرایی نمی‌شود. باید واقعیت‌های جامعه و توانمندی‌های افراد را کشف کنیم و آنها را بپذیریم. در صنعت و اقتصاد باید مزیت‌های موجود را بررسی کنیم. باید رشته‌هایی راکه در آنها شاخص هستیم، بزرگنمایی کرده و روی آنها کار کنیم.

ما در همه رشته‌های اقتصادی توانایی نداریم. این درباره استعدادها هم صدق می‌کند. مردم کشور ما در همه رشته‌ها استعداد ندارند اما در برخی رشته‌ها خیلی خوب هستند. از طرفی نباید توقع داشت که همه مردم جامعه تبدیل به کارآفرین شوند. خانواده‌های ایرانی اصرار دارند که فرزندانشان حتما به دانشگاه بروند و دکتر، مهندس و... شوند.

تحصیلکرده‌ها هم که بیکار هستند؟

بیکاری تحصیلکرده‌‌ها زیاد شده، چون در کنار تحصیلات دانشگاهی، مهارت عملی یاد نمی‌گیرند. هر چه افراد جامعه تحصیلکرده‌تر باشند بهتر است، چون فکر و اندیشه بازتری داشته و قدرت تحلیل بهتری خواهند داشت اما تحصیل فقط تئوری نیست. باید در کنار دانشگا‌ها، مراکزی هم باشند که دانشجویان را برای کار آماده کنند اما مسئولان ما فقط آمار می‌دهند که در سال این تعداد دانشجو فارغ‌التحصیل می‌شوند! این آمار به چه کاری می‌آید؟ چقدر از این تحصیلکرد‌ه‌ها مهارت یاد گرفته‌اند؟ بیکار زیاد داریم اما در زمینه افراد متخصص با مشکل روبه‌رو هستیم.

یعنی در بخش مهارت‌آموزی ضعیف عمل شده؟

بله! تحصیلکرده‌ها و فارغ‌‌التحصیل‌‌ها تجربه کار عملی ندارند، بنابراین نمی‌توانند جذب بازار کار شوند. باید دانشجویان را آماده بازار کار کرد. افراد متخصص بیکار نمی‌مانند. در کشور ما فقط دانشگاه‌ها و مراکز عملی زیاد می‌شوند که به‌صورت تئوری به دانشجویان درس می‌دهند و این روش کاربردی و درستی نیست. کشورهای مهاجرپذیر و کشورهایی که نیروی کار نیاز دارند تا چند سال قبل دکتر و مهندس، اقتصاددان و... پذیرش می‌کردند اما الان مثلا یک آرایشگر را بهتر و بیشتر جذب می‌کنند. کسی که فن و حرفه‌ای بلد باشد،هیچ وقت و هیچ‌جا بیکار نخواهد ماند. حرفم این نیست که جوانان دانشگاه نروند اما برای حل مساله بیکاری باید مهارت‌آموزی، تحقیق و پژوهش جدی گرفته شود. در کشورهای توسعه یافته برای این بخش بودجه زیادی در نظر گرفته می‌شود اما در کشور ما برای این موضوع بودجه‌ بسیار اندکی تخصیص می‌یابد.

برخی جوانان برای یافتن کار به سمینارهای انگیزشی می‌روند و پول زیادی را مثلا برای چهار ساعت شرکت در چنین جاهایی هزینه می‌کنند، آیا این سمینارها تاثیری در حل مشکل بیکاری دارد؟

خیر! ‌اصلا با این سمینارها موافق نیستم. این سمینارها هیچ تاثیری درسرنوشت فرد ندارد. به جای این سمینارها بهتر است جوانان به کلاس‌های مهارت و فن آموزی بروند. البته کلاس‌های آموزشی هم باید از سوی افراد کاربلد اداره شود که بتواند عملیاتی آموزش دهد. کسی هم که به کلاس‌های آموزشی می‌رود، باید انگیزه زیادی برای فراگرفتن داشته باشد تا مثلا بعد از ده جلسه کلاس فشرده،فن و حرفه‌ای را یاد بگیرد. نباید با این دید به این کلاس‌‌ها برود که فقط مدرک بگیرد، چون مدرک هیچ‌وقت جای کار عملیاتی را نمی‌گیرد.

شما یکی از ثروتمندترین زنان ایران هستید؛ آیا ثروتمند شدن آسان‌است؟

به نظر من دو نوع ثروت داریم؛ یکی معنوی است و دیگری مادی. اگر پشت حساب شخصی، صفرهای زیادی وجود داشته باشد به نظر من آن شخص ثروتمند نیست. ثروتمند کسی است که بتواند به جامعه و همنوعانش کمک کند. ثروت مادی به تنهایی خوب نیست.

اما خیلی‌‌ها هستند که به ثروت مادی علاقه‌مندند و صفرها را دوست دارند! البته این را هم باید در نظر گرفت که شخص، اول باید ثروت داشته باشد تا بعد بتواند به دیگران کمک کند؟

فردی که به نان شبش محتاج است، نمی‌تواند به دیگران کمک کند. باید اول برای خودش رفاه نسبی به وجود آورد و به آرامش برسد تا در کنار این آرامش به افراد جامعه هم کمک کند. مسلما اگر ثروتمندان و آنهایی که به اصطلاح دستشان به دهانشان می‌رسد به دیگران کمک کنند، باز هم خودشان ثروتمندتر می‌شوند. اگر ما فقط به ثروتمندتر شدن خودمان علاقه‌مند باشیم به بیراهه می‌رویم، چون اگر در جمعی باشیم که زندگی مناسب و خوبی نداشته و نیازمند باشند، ما هم آزرده و ناراحت خواهیم بود پس بهتر است از ثروت در جهت رفاه بیشتر جامعه و همنوعان استفاده شود.

طاهره آشیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها