صامتی را سالهاست در نقشهای متفاوت میبینیم؛ او معمولا نقش زنانی را بازی میکند که دور از دسترس نیستند و ما به ازای آنها را در اطرافمان میبینیم.
بازیهای خوب او معمولا در یادها میماند؛ مثلا نمیتوان بازی او در فیلم ضدگلوله یا تلهفیلم جایی برای بودن را از یاد برد. با این بازیگر درباره سبک زندگیاش هم صحبت شدیم.
چقدر در زمان ایفای نقشهایتان شبیه زندگی واقعی هستید؟
بازیگران زن ایرانی معمولا نقش مادر، خواهر، دختر یا همسر را بازی میکنند که همه اینها در وجود ما اشتراکاتی دارند. خیلی اوقات نقشهایی بازی کردهام که هیچ شباهتی به خودم ندارند. شاید در یک فیلم زنی پر از سر وصدا با واکنشهای کاملا بیرونی باشم در صورتی که خودم اصلا اینجوری نیستم، وقتی ناراحتم یا موضوعی ذهنم را درگیر میکند، خیلی ساکت میشوم. نقشهایی که بازی میکنیم الزاما نباید شبیه خودمان باشد. ما برای اجرای این نقشها از اطرافیانمان وام میگیریم و ما به ازای آنها را در آدمهای اطراف پیدا میکنیم.
نقشی بوده که روی شما تاثیر بگذارد و برای مدتی طولانی همراه شما باشد؟
خیلی اتفاق افتاده که برخی از ویژگیهای شخصیت به من منتقل شده است! مثلا دست و پاهایم درد میگیرد اما درد مال من نیست، برای نقشی است که آن را بازی میکنم. مثلا نقشی در تئاتر به عهده گرفتم که خارپاشنه داشت و من در دو ماهی که اجرا داشتیم و حتی ساعاتی که روی صحنه نبودم هم نمیتوانستم پاشنه پایم را زمین بگذارم؛ چون درد میکرد در حالی که من اصلا خارپاشنه نداشتم. ناخودآگاهم حتی با دردهای جسمانی نقشها درگیر میشود و آنها را به من منتقل میکند.
شما روی صورت خود هیچ عمل زیبایی انجام ندادهاید...
به چهره واقعی خودم وفادارم! معتقدم بازیگر حق ندارد روی صورت خود عمل زیبایی انجام دهد. اگر آدم عادی بودم یا شغل دیگر داشتم شاید مثلا برای چین و چروک صورتم کاری میکردم اما چون بازیگرم این کار را نمیکنم (هرچند اصلا در ذاتم گرایش به این قبیل کارها وجود ندارد) چون مردم مرا با همین صورت میخواهند. حیات کاری ما به استقبال تماشاچی از اثر بستگی دارد، بنابراین نمیتوانیم نظر او را نادیده بگیریم و هر طور که میلمان میکشد زندگی کنیم و هر طور که دوست داریم صورتمان را تغییر دهیم.
اما برخی بازیگران با شما همعقیده نیستند و برای پنهان کردن سن و سالشان هم که شده سراغ عملهای زیبایی میروند.
من از زمانی که وارد حرفه بازیگری شدم، نقشهای زیادی را به عهده گرفتم. دورهای نقش دختر جوان را بازی کردم، بعد نقش زن جوان تازه ازدواج کرده را مقابل دوربین اجرا کردم و خیلی زودتر از سن واقعی ام نقش مادر به من سپرده شد. در آینده هم حتما نقش مادربزرگ را بازی خواهم کرد. قرار نیست سن و سال خودمان را با عمل و جراحی مخفی کنیم .
ما بازیگریم و روی صورتمان گریم انجام میشود و گاهی شب کاریهای زیادی داریم که باعث خستگی پوست صورتمان میشود. برای همین در حد گذاشتن ماسک برای رفع خستگی موافقم اما این که پوست را جراحی کنی که جوانتر به نظر برسی یا فرم دماغ، لب و گونه را تغییر دهی اصلا در مرامم نیست.کی گفته صورت بازیگران نباید پیر شود یا چین و چروک داشته باشد؟ چرا باید از واقعیت فرار کنیم؟
شما متولد دهه 50 هستید اما هر چه جلوتر میآییم نسلهای بعد به جراحیهای زیبایی گرایش زیادی پیدا کردهاند شاید به همین دلیل خانمها خیلی شبیه هم شدهاند به نظرتان چرا این اتفاق افتاده است؟
کمبود اعتماد به نفس. متاسفانه جوانان امروزی کمتر به درون خود توجه میکنند به همین دلیل فقط به ظاهر خود میرسند تا به این وسیله برای خود موقعیتی کسب کنند.وقتی ما جوان بودیم، تلاش میکردیم از نظر فکری و اندیشه خود را بالاتر ببریم به همین دلیل به ظاهرمان چندان اهمیت نمیدادیم. ابروی مرا وقتی برای اولین فیلم گریم شدم، مرتب کردند اما خودم هیچ وقت این کار را نکردم و زمانی که سر فیلم نبودم، به ابروهایم دست نمیزدم. برای ما مهم این بود که مثلا یک کتاب را زودتر بخوانیم یا یک فیلم و تئاتر را زودتر ببینیم. آنقدر فعالیتهای فرهنگی و هنری سرمان را گرم کرده بود که به دماغ و لب کسی دقت نمیکردیم. در دوره ما اولویتها با امروز کاملا فرق داشت.
این نگرش داشتههای فردی بود یا خانواده و جامعه هم تاثیر داشت؟
نسل ما به امکانات فرهنگی و هنری دسترسی زیادی نداشت.یک کتاب پنجاه دست میچرخید تا همه دوستانمان آن را بخوانند. مثل الان نبود که با یک کلیک در اینترنت به دنیای اطلاعات دسترسی پیدا کنیم. دستیابی به همه چیز آنقدر آسان شده که دیگر کسی مشتاق پیدا کردن، نیست. البته نسل امروز هم مقصر نیست، خیلی زود در مسیری قرار گرفت که همه چیز برایش آسان شد. شاید ما هم اگر در شرایط امروزی بزرگ میشدیم، همین روش زندگی را انتخاب میکردیم.
شما دو دختر دارید، از تجربیاتتان بگویید و این که چگونه میتوان رابطه دختر و مادری خوبی را شکل داد؟
اگر وقتی مادر میشویم فانتزیهای دوران کودکی و نوجوانی خود را فراموش نکنیم، حتما رابطه خوبی با دخترانمان خواهیم داشت.
من وقتی با دخترهایم هستم، بیشتراز آنها شلوغ میکنم، آنها را میخندانم و... دلم میخواهد مثل دوران کودکی و نوجوانی خودم، کارهایی را که میکردم و رابطهای که دوست داشتم با مادرم برقرار کنم؛ همانها را در زندگیام پیاده کنم .
خانواده چقدر برایتان اهمیت دارد؟
خانواده مهمترین اصل زندگیام است شاید اگر این همه اهمیت نداشت در سینما و تلویزیون غیبتم کمتر میشد. برخی از سالها ترجیح دادم نقشهای کمتری به عهده بگیرم تا بتوانم بیشتر کنار فرزندانم باشم. عاشق بازیگری هستم اما این عشق باعث نشد وظیفه همسری و مادری در حاشیه قرار بگیرد.
معتقدم وقتی امنیت خانوادگی وجود داشته باشد، امنیت شغلی همخواهی داشت.
طاهره آشیانی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد