کشورهای حوزه دریای خزر از سال 1991 تاکنون نتوانستهاند زیرساختهای لازم برای نیل به توافق در مورد چگونگی ایفای نقش و بهرهبرداری از منابع را با یکدیگر هماهنگ نمایند. در چنین شرایطی، زمینه برای ایفای نقش بازیگران گریز از مرکز به وجود میآید.
نقشیابی گروههای هویتی با رویکرد سلفی و تکفیری را میتوان انعکاس فقدان روندهای همکاریجویانه بازیگرانی دانست که در شرایط خلأ قدرت قرار گرفتهاند.
از سوی دیگر میتوان نشانههایی از انتظارات فزاینده را در نگرش کشورهایی مشاهده نمود که روندهای در حال گذار منطقهای و بینالمللی را سپری میسازند.
کشورهای منطقهای و بازیگران حوزه خلیجفارس، دریای خزر، آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه با نشانههایی از بحران انتظارات فزاینده روبهرو شدهاند.
نقشیابی کشورهای مداخلهگر منطقهای همانند ترکیه، عربستان و همچنین رژیم صهیونیستی در محیط منطقهای، زمینه افزایش بحران را به وجود آورده است.
برگزاری اجلاسیه مشترک کشورهای ایران، روسیه و آذربایجان را میتوان نماد تلاش سازمانیافته برای مقابله با تهدیدات منطقهای دانست؛ تهدیداتی که به گونهای تدریجی در حال افزایش است.
موضوع بنیادگرایی را میتوان نمادی از تهدیداتی دانست که امنیت اجتماعی و ضرورتهای راهبردی کشورهای منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد. بهینهسازی روابط کشورهای منطقهای میتواند زمینه کنترل بازیگر آشوبساز را به وجود آورد.
همکاریهای منطقهای میتواند زمینه ارتقای سطح روابط دوجانبه را نیز به وجود آورد. ایران و آذربایجان در سالهای اخیر روابط بیتنشی را سپری کردهاند.
ارتقای سطح روابط ایران و روسیه در سالهای 16ـ2014 میتواند زمینه بهینهسازی روابط ایران و آذربایجان را فراهم سازد. بنابراین مهمترین دغدغه ایران در محیط منطقهای را میتوان بهینهسازی روابط کشورها در سطوح دوجانبه و چندجانبه دانست.
تحقق چنین اهدافی صرفا از طریق سازماندهی روندی حاصل میشود که مبتنی بر «جامعه امنیتی» است. جامعه امنیتی میتواند در مقابله با تهدیدات احتمالی شکل گیرد.
روندهای موجود در محیط منطقهای نشانههایی از تهدید را منعکس میسازد. تهدیدات هویتی عربستان، محور اصلی آشوبهای منطقهای است. ضرورتهای مقابله با تهدید ایجاب میکند که زیرساختهای اجتماعی و دیپلماتیک مبارزه با گروههای آشوبساز فراهم گردد.
جمهوری آذربایجان در فضای همکاریهای چندجانبه میتواند گامهای جدیدی در حوزه ارتقای همکاریهای منطقهای بردارد.
گروههای اسرائیلمحور و عربمحور در داخل آذربایجان، مخالف اصلی بازسازی روابط ایران و آذربایجان محسوب میشوند، ساخت قدرت در آذربایجان به گونهای است که امکان تداوم تحرکات خصمانه و ستیزهجویانه علیه ایران را به وجود میآورد.
در چنین شرایطی لازم است تا زمینههای همکاری اقتصادی، نظامی، امنیتی و فرهنگی ایران با سایر کشورهای «سازمان همکاریهای سهجانبه» به وجود آید.
از آنجا که بحرانهای اجتماعی ماهیت انتقالیابنده دارد، بنابراین طبیعی خواهد بود که روندهای همکاری منطقهای نیز بتواند آثار خود را به محیط پیرامونی و فضای منطقهای منتقل کند.
طبیعی است که جامعه امنیتی در شرایطی میتواند به نتایج مطلوب و موثرتری منجر شود که زمینه برای انتقال فضای موجود به شرایط همکاریجویانهتری به وجود آید.
در محیط منطقهای زمینه برای تقویت نهادهایی همانند «سازمان همکاریهای اقتصادی» و «سازمان کشورهای حوضه خزر» نیز وجود دارد.
ارتقای سطح همکاریهای موجود به سایر کشورهای منطقه میتواند زمینههای «مدیریت بحران» منطقهای را به وجود آورد.
هر گونه مقابله با تهدیدات میتواند زمینههای لازم برای شکلگیری جامعه امن را به وجود آورد. چندجانبهگرایی راهبردی، زیرساختهای جامعه امنیتی را ارتقا میدهد.
دکتر ابراهیم متقی - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد