به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رکنا ، ساعت 18:30 یکم بهمن ماه سال 92 پیدا شدن اجساد یک مادر و دختر در در طبقه دوم یک مجتمع مسکونی در خیابان زمزم – خیابان طاهری به کلانتری 161 ابوذر اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات مشخص شد یکی از بستگانِ صاحبخانه با مراجعه به در خانه ی مقتولان متوجه ی بوی شدید گاز از داخل آپارتمان بستگان خود شده اند که بلافاصله در تماس با شماره تلفن 25 ، عوامل آتش نشانی در محل حاضر و پس از ورود به داخل خانه با جسد یک مادر و دختر بنام های سحر ( 24 ساله ) و یلدا ( 3 ساله ) روبرو شده اند.
زن جوانی که ماموران آتش نشانی را خبر کرده بود در بازجویی ها گفت که بنا به درخواست همسر مقتول – سحر - به در خانه آنها مراجعه کره است. این زن ادامه داد: "شوهر سحر در تماس تلفنی با خانه ی ما عنوان کرد که سحر پاسخگوی تماس های تلفنی او نیست و از آنجائیکه به واسطه شغلش ( راننده کامیون ) در خارج از تهران است از من خواهش کرد تا به خانه اش مراجعه کنم. وقتی پشت در ساختمان رسیدم، چندین بار زنگ واحد آنها در طبقه دوم ساختمان را زدم اما کسی پاسخگو نبود! یکی از همسایگان در ورودی را برایم باز کرد. زمانی که پشت در آپارتمان رسیدم متوجه بوی شدید گاز از داخل خانه شدم. چندین بار محکم به در چوبی خانه ضربه زده و سحر و دخترش را صدا کردم، اما آنها پاسخگو نبودند که نهایتا با حضور سایر اهالی مجتمع در محل، با آتش نشانی تماس گرفتیم و دقایقی بعد مأمورین آتش نشانی در محل حاضر شدند".
با تأیید خبر نخست، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل، تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام می شود .
شواهد و دلایل همگی حکایت از آن داشت که مادر و دخترش به علت پارگی شیلنگ بخاری دچار مرگ ناشی از گازگرفتگی شدند اما در بررسی دقیق صحنه توسط تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی مشخص شد که شیلنگ گاز به صورت عمدی دچار پارگی شده است. بنابراین، اجساد مادر و دختر جهت مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و در بررسی دقیق اجساد و برابر اعلام نظریه پزشکی قانونی، علت اصلی مرگ "فشار روی عناصر حیاتی گردن و دهان" اعلام شد.
با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر فشار روی عناصر حیاتی گردن و دهان و همچنین نظریه تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی در خصوص عمدی بودن پارگی شیلنگ گاز، وقوع جنایت محرز و پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" تشکیل و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با آغاز رسیدگی به پرونده، همسر مقتول و پدر یلدا پس از حضور در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در تحقیقات به کارآگاهان گفت :" ساعت سه عصر سی ام دی ماه – یک روز قبل از حادثه - جهت بردن بار به جنوب کشور مسافرت کردم ، بواسطه نوع شغل خود ( رانندگی کامیون ) هر بار که به مسافرت می روم چندین روز در خانه نیستم و به همین علت مقدار قابل توجهی پول نقد در خانه می گذاشتم تا مشکل مالی برای خانواده ام ایجاد نشود. فردای روزی که خانه را ترک کرده بودم با همسرم تماس گرفتم، اما او پاسخگوی تماس های تلفنی من نبود ؛ نهایتا با دخترعمه ی همسرم تماس گرفته و از او خواهش کردم تا برای پیگیری موضوع به در خانه ما برود که در ادامه متوجه مرگ همسر و دختر سه ساله ی خود شدم".
همسر مقتول در پاسخ به سؤال کارآگاهان مبنی بر مفقود شدن احتمالی اموال داخل خانه نیز به کارآگاهان گفت:" پس از برگشت به خانه متوجه شدم که طلا و جواهرات همسرم به همراه پول نقدی که داخل خانه گذاشته بودم ، نیست".
با توجه به اظهارات پدر خانواده مبنی بر نبودن طلا و جواهرات همسرش و همچنین پول های داخل خانه، بررسی فرضیه "ارتکاب جنایت به قصد سرقت" در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت .
با توجه به بررسی صحنه جنایت توسط تیم بررسی صحنه ی اداره دهم ، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سارق یا سارقین بدون هرگونه تخریب وارد محل سکونت مقتول و دخترش شدند که همین موضوع، احتمال ارتکاب جنایت توسط فرد یا افراد آشنا را قوت بخشید .
با توجه به آنکه مقتول بواسطه شغل همسرش و برای ادامه زندگی به تازگی به همراه همسر و دخترش به تهران آمده بودند و تمامی اعضای خانواده و بستگان وی و همچنین بستگان همسرش در شمال کشور سکونت داشتند، کارآگاهان جهت ادامه تحقیقات به شمال کشور اعزام شدند.
تحقیقات در شرایطی از بستگان و اعضای خانواده ی مقتول و همسرش در دستور کار کارآگاهان اداره دهم آگاهی قرار داشت که در میان تمامی بستگان و دوستان خانواده مقتول و همسر مقتول، علت مرگ وی و دخترش گازگرفتگی عنوان شده بود و حتی صفحه حوادث روزنامه ها نیز در زمان انتشار این خبر همین موضوع (گازگرفتگی) را به عنوان علت اصلی مرگ مادر و دختر ، اطلاع رسانی کرده بودند .
در ادامه رسیدگی به پرونده و با انجام اقدامات پیچیده پلیسی، کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از بستگان مقتول بنام "مصطفی" ( 30 ساله ) شدند که برابر شواهد و دلایل بدست آمده، روز جنایت در تهران و در محدوده محل زندگی مقتول حضور داشت. لذا کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اخذ نیابت قضایی به استان گیلان اعزام، "مصطفی" را 27 مردادماه سال 95 دستگیر و جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند .
"مصطفی" پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی، در اعترافات نخست منکر هرگونه اطلاع از موضوع جنایت شده و مدعی شد که او نیز به مانند سایر بستگان تصور می کرده است که سحر و دخترش به علت گازگرفتگی دچار مرگ شده اند.
ساعت 11 صبح 28 مرداد ماه و پس از گذشت دو سال و چهار ماه و 27 روز از زمان جنایت، مصطفی به ارتکاب جنایت اعتراف کرد وگفت:" از چندی پیش ، بواسطه محدودیت های شدید مالی دچار مشکلات زیادی شده بودم. از سوی دیگر اطلاع داشتم که مقتول و همسرش نیز به تهران آمده اند و وضعیت مالی آنها نیز بواسطه شغل همسر مقتول خوب است. به قصد گرفتن پول به در خانه آنها مراجعه کردم و زمانی که با تعارف مقتول وارد خانه شدم، متوجه شدم که همسر مقتول در مسافرت است و دختر مقتول در آن زمان، داخل اتاق خوابیده بود؛ پس از گذشت چند دقیقه موضوع مشکلات مالی خودم را با سحر مطرح و در ادامه درخواست مقداری پول کردم، اما بر خلاف انتظار مقتول گفت که این مبلغ را نمی تواند در اختیارم بگذارد. ناامید شده بودم که متوجه بسته ی پول و همچنین جعبه ی طلا و جواهرات داخل یکی از اتاق ها شدم. تصمیم گرفته بودم تا به هر شکل ممکن پول مورد نیاز خودم را تهیه کنم. با پیدا کردن پارچه ای اقدام به خفه کردن مقتول کردم که در همین زمان دختر مقتول از اتاق بیرون آمد و مرا دید. از روی ترس شناسایی شدن توسط دختربچه و دستگیری توسط پلیس، او را نیز خفه کردم. پس از برداشتن طلا و جواهرات و پول های داخل خانه، به قصد گمراه کردن پلیس اقدام به پاره کردن شیلنگ گاز بخاری کردم تا انتشار گاز در داخل خانه باعث ایجاد انفجار شود و پس از آن، به سرعت از خانه خارج شدم. فردای روز جنایت و از طریق اقوام متوجه شدم که با حضور آتش نشانی انفجاری صورت نگرفته ولی علت فوت در میان اقوام و بستگان و حتی [ صفحه حوادث ] روزنامه ها ، گازگرفتگی مطرح شده بود. اطمینان داشتم که کسی شاهد حضور من در خانه مقتول نبوده و علت مرگ نیز ، گازگرفتگی تشخیص داده شده است لذا به زندگی عادی خود بازگشتم تا اینکه توسط پلیس دستگیر شدم".
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، گفت : با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت ادامه تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد