نقدی بر مجموعه شعر «گاهی حواست نیست» اثر علی داوودی

گریز از روزمرگی‌ها

بخش مهمی از فرم در شعر نیمایی همچون قالب‌های سنتی شعر فارسی به مثابه همان قالب است. به عبارت دیگر فرم شعر نیمایی را می‌توان یک قالب دانست. قالبی که با اتصال شعر موزون به شعر منثور، مسیر نوآوری شعر فارسی را کمی طولانی اما تسهیل و پذیرفتنی کرد.
کد خبر: ۹۴۵۱۵۲
گریز از روزمرگی‌ها

شعر نیمایی مدت‌هاست از نظر کمی دچار نوعی فترت و رکود شده است. از سرایش شعر نیمایی استقبال نمی‌شود. دفترهای شعر نیمایی طی حداقل دو سه دهه گذشته به چند نام آشنا بیشتر مزین نیست: منصور اوجی، قیصر امین‌پور، محمدرضا عبدالملکیان، مرتضی امیری‌اسفندقه، حسن فرازمند و از جوان‌ترها علی‌محمد مؤدب. حالا سوال اینجاست که چرا قالب‌های سنتی شعر فارسی با صدها سال سابقه به این سرنوشت دچار نشده است؟

آیا ویژگی‌های متفاوت موسیقایی شعر نیمایی هنوز نتوانسته بر مذاق مخاطبان شعر فارسی بخصوص مخاطب عام خوش بنشیند؟ مخاطبانی که صدها سال با تقارن موسیقایی قالب‌های سنتی خو گرفته‌اند.

آیا ظرفیت‌های فرمی و موسیقایی شعر نیمایی هنوز به طور کامل مورد شناسایی شاعران قرار نگرفته و در نتیجه آنها نمی‌توانند از مرزهای تاکنون کشف شده آن فراتر روند؟

آیا زبان و بیان شعر نیمایی به تاثیر از شاعران بزرگ نیمایی‌سرا چون نیما و اخوان و خویی و آتشی با آن فخامت از یک سو و سپهری و فروغ با آن نرمی و روانی از سوی دیگر منجر به پیدایش نوعی زبان و بیان پدرسالار شده است که شاعران نیمایی‌سرا ناخودآگاه از آن تبعیت و شعر خود را دچار تکرار می‌کنند؟ آیا با عنایت به عمر فقط چند ده ساله شعر نیمایی، انتظار ما برای رونق این قالب کمی زیادتر از حد قابل انتظار نیست و اساسا همین میزان فعلی سرایش شعر نیمایی و اقبال آن به قدر کافی نیست؟ آیا در آینده با پختگی بیشتر نیمایی‌سرایان و مخاطبان شعر نو، خود به خود شاهد افزایش رونق شعر نیمایی نخواهیم بود؟ آیا این امر چگونه تحقق خواهدیافت؟ مجموعه شعرهایی چون «گاهی حواست نیست» از پاسخ‌های خوب و جدی این پرسش‌های اخیر است.

علی داوودی اشعار نیمایی خود را در این مجموعه گردآورده است. شعرهایی غالبا کوتاه که تمایل شاعر را برای پیوستن به جریان کوتاه‌نویسی امروز نشان می‌دهد. مخاطبان او می‌توانند بسرعت کتاب او را ورق بزنند و بخوانند اما قطعا نمی‌توانند به همان سرعت فراموش کنند چرا که شعرهای «داوودی» آثاری محتواگرا و اندیشمندانه است. شعرهایی که پس از پایان، دنباله‌های خود را در ذهن خواننده جا می‌گذارد:

کاشکی از آسمان خبر نداشتم / من / که / پر نداشتم

حمیدرضا شکارسری

شاعر و منتقد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها