در واقع این مستند ماجرای زندگی مرد 33 ساله بیسوادی است که با داشتن چهار فرزند دختر و پسر و مشکلات معیشتی خود به سربازی میرود و دومین پسرش برای خانواده درآمد کسب میکند. کودک دوم این خانواده هر روز در ساعت 3 و 30 دقیقه صبح از خواب برمیخیزد و برای کارگری به باغات ساری و دیگر باغات شهرستانها میرود، وی در نبود پدر خرج خانه را بر دوش میکشد تا پدر سربازی را به پایان برساند. در نهایت شخصیت اول این مستند با تحصیل حین دوران خدمت در هنگ مرزی گواهی پایه سوم ابتدایی خود را دریافت کرده و دوران سربازی خود را به پایان میرساند. معنای اصلی در پس این مستند را میتوان نمایش مشکلات مردی دانست که با همه سختیها در زندگی، اراده خود را به کار گرفته تا زندگی خود را به حرکت دربیاورد. همچنین این مستند یادآوری و تلنگری است به جوانانی که سربازی را دوران طاقتفرسا میدانند. در واقع به رنگ پرتقال واجد یک روایت دوگانه و موازی است که در سطح اول به بازنمایی زندگی مرد قصه و مشکلاتش میپردازد و در سطح دوم و لایه درونی اثر، سربازی و موقعیت آن را مورد بازخوانی قرار میدهد. این بازخوانی دقیقا در دل روایت اول صورت گرفته و از این نسبت میتوان به سنخیت معنایی سربازی و زندگی رسید. نوعی صورتبندی زندگی از طریق بازخوانی نمادین سربازی!
سادگی و بیآلایشی در فضا و زبان مستند را باید ازجمله امتیازات آن دانست که البته از عنصر رنگ و طبیعت هم بهره میبرد و این همه البته خود به لوکیشن و بافت جغرافیایی و سادگی آدمهای آن وابسته است. عنصر خانواده و همبستگی درونی آن که از کارکردهای عاطفی این نهاد مقدس برمیآید نیز به شکل تلویحی در این مستند برجسته شده و با وجود مشکلاتی که این خانواده با آن درگیرند، اما به حمایت و پشتیبانی از هم میپردازند. به عبارت دیگر پیرنگ اصلی اثر در نسبت بین خانواده و سربازی به عنوان دو نهاد عاطفی و اجتماعی به صورت بندی کلی مستند منجر شده که با روایت دلنشین اثر درهم تنیده شده و در نهایت به خلق مستندی صادق میانجامد. چهبسا بسیاری از مخاطبان ذکور این مستند با تماشای آن به تداعی دوران سربازی خود پرداخته و تلخ و شیرینی آن را در یک بازخوانی ذهنی نوستالژیک تجربه کنند.
به رنگ پرتقال واجد دو سویه پررنگ اجتماعی و اخلاقی است که در سویه اجتماعی به موقعیت سربازی و سختیهای آن میپردازد و در سویه اخلاقی به سرسختی قهرمان قصه که چگونه با سرسختی از این سختی عبور کرده و در محدوده امکانهای خویش به حرکت و پیشبرد زندگی خویش میپردازد. مردی که به سربازی میرود یک سرباز عادی نیست او فردی 33 ساله است با چهار فرزند و بیسواد و قطعا از موقعیت بغرنج تری نسبت به یک سرباز معمولی برخوردار است، اما با اراده و طاقت خویش این تهدید را به یک فرصت بدل میکند؛ فرصت خودشکوفایی و خودسازی!
فیلم بدون هیچگونه لحن اغراقآمیزی به بازنمایی دشواریهای دنیای پیرامون شخصیت خود میپردازد و از همین رو همدلی مخاطب را از همان ابتدا برانگیخته و در نهایت واجد قابلیت امیدبخشی و برانگیختی ارادی در مخاطب است. با تماشای این مستند میتوان سفت و سختتر از گذشته در زندگی ایستاد، پایداری کرد و با تکیه بر صبر و بردباری به هدف رسید. مهم نیست که این هدف کوچک یا بزرگ باشد اهمیت آن را باید در میزان همت و اراده فردی سنجید.
سید رضا صائمی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد