با نگاهی اجمالی به این آمارها میبینیم که در یک فاصله 10 ساله از سال 75 تا 85، جمعیت زنان سرپرست خانوار در ایران حدود 39 درصد افزایش داشته، در حالی که در یک فاصله پنجساله از سال 85 تا 90، آمار زنان سرپرست خانوار حدود 53 درصد افزایش یافته است.
گرچه هنوز آمارهای سرشماری سال 95 منتشر نشده، اما پیشبینی میکنیم که با توجه به افزایش آمار طلاق و آمار بالای تصادفات رانندگی، بیماری و سالمندی در جامعه، تعداد زنان سرپرست خانواده در سال 95 به مراتب بسیار بیشتر از سال 90 باشد.
این گروه از زنان نیاز به حمایت جدی سازمانهای مسئول دارند، اما هماکنون شاهدیم که یک زن سرپرست خانوار در ایران که تحت پوشش نهادهای حمایتی باشد، حدود 53 هزار تومان مستمری دریافت میکند. در حالی که قرار بود بر اساس قانون برنامه پنجم توسعه، هر سال 10 درصد این زنان، توانمند و از چرخه حمایت سازمانها خارج شوند، اما در مقام عمل به طور واقعی چنین اتفاقی نیفتاده است.
به دلیل حس ناامنی اقتصادی که این زنان به آینده دارند، خیلی از زنان سرپرست خانوار ترجیح میدهند که از پوشش نهادهای حمایتی خارج نشوند تا همین مستمری ناچیز را هم از دست ندهند.
کاهش مسئولیتهای اجتماعی برای حمایت از زنان سرپرست خانوار، نبود حمایت کافی از اشتغال این زنان، نوع نگاه سنگین جامعه به زنان طلاق و وضعیت معیشتی نامناسب اغلب آنان، موجب شده که این زنان خیلی زودتر از سنشان پیر شوند.
حمایت از این زنان به یک نظام کارآمد رفاه و تامین اجتماعی نیاز دارد که این رویکرد با پرداخت مستمری ناچیز به آنان، فاصله معناداری دارد.
حسن موسویچلک - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد