به گزارش جام جم آنلاین، هشتم آبان ماه سالمرگ قیصر امین پور است، شاعری با چندین کتاب و چند ده شعر ماندگار که هر کدام در حافظه بسیاری از مردم خوش نشسته اند کافی است بگوییم: « ناگهان چقدر زود دیر می شود» یا بخوانیم « سراپا اگر زرد و پژمرده ایم / ولی دل به پاییز نسپرده ایم» از این دست شعرهای خواندنی و حافظه پسند در میان کتاب ها و آثار او کم نیستند و شاید برای شما هم دشوار باشد که بخواهید از این خرمن زیبا و انبوه شاعرانه سطر و کلمه و شعری برگزینید.
به همین دلیل در سالمرگ مردی که اگر بود اکنون 57 ساله بود، به سراغ 57 چهره فرهنگی و هنری کشورمان رفتیم و از آنها خواستیم تا بهترین و خاطره انگیزترین سطر، شعر و یا بیت قیصر امین پور را با ما در میان بگذارند، پرسشی که تمام پاسخ دهنگان هم بر دشواری انتخابش تاکید کردند.
حاصل این گزارش 57 قطعه کوتاه از اشعار قیصر امین پور شد که در جدولی مستقل آمده است و با کلیک روی آن در سایز بزرگ قابل رویت و خواندن است، اما جالب آن که دو شعر در میان انتخاب ها بسامد بیشتری داشت که ما آن دو شعر را به طور کامل برای شما آورده ایم.
چهره هایی که ما را در این انتخاب یاری کردند به ترتیب تماسی که به آنها گرفتیم و پاسخ ما را دادند به این شرح است: علی موسوی گرمارودی، فاضل نظری، سید عباس سجادی، ناصر فیض، گروس عبدالملکیان، دکتر بهروز یاسمی، محمد علی زم، حمید هنرجو، علیرضا بدیع، بیژن ارژن، هادی خورشاهیان، کاکایی، دکتر صابر امامی، آسیه حیدری، مهدی مظفری ساوجی، عبدالرحیم سعیدی راد، محمد کاظم کاظمی، جواد محقق، موسی بیدج، فاطمه سالاروند، سعید بیابانکی، مصطفی محدثی خراسانی، دکتر سیامک بهرام پرور، ایرج قنبری، علی محمد مودب، دکتر اسماعیل امینی، شیرینعلی گلمرادی، محمدرضا نعمتی، سید اکبر میرجعفری، دکتر قربان ولیئی، حامد عسگری، سعید یوسف نیا، پانته آ صفایی، مرتضی حیدری آل کثیر، امیر حسین الهیاری، پدرام پاک آیین، حاج سعید حدادیان، مجید سعدآبادی، دکتر هادی منوری، دکتر علی طلوعی، حمیدرضا شکارسری، امیر مرزبان، مهدی مظاهری، منیره حسینی، امید مهدی نژاد، یاسر موحدفر، هادی خوانساری، رضا اسماعیلی، علی داودی، حامد رحمتی، سید احمد نادمی، دکتر محمدرضا شالبافان، جواد زهتاب، مهدی شادکام، فاطمه نانیزاد، سینا علی محمدی و سجاد عزیزی آرام.
روی جدول کلیک کنید
دو شعر برتر:
این حنجره...
این حنجره این باغ صدا را نفروشید
این پنجره این خاطرهها را نفروشید
در شهر شما باری اگر عشق فروشی است
هم غیرت آبادی ما را نفروشید
تنها، بهخدا، دلخوشی ما به دل ماست
صندوقچه ی راز خدا را نفروشید
سرمایه ی دل نیست به جز اشک و به جز آه
پس دستکم این آب و هوا را نفروشید
در دست خدا آینه ای جز دل ما نیست
آیینه شمایید شما را نفروشید
در پیله ی پرواز به جز کرم نلولد
پروانه ی پرواز رها را نفروشید
یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
این هروله ی سعی و صفا را نفروشید
دور از نظر ماست اگر منزل این راه
این منظره ی دورنما را نفروشید
سراپا اگر...
سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگر خنجر دوستان گرده ایم
گواهی بخواهید: اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد