به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از مهر، زمانی در اردبیل اگر مردی از خانه بیرون میزد و کلاه به سر نداشت، یک حسی از حقارت و زشتی در این عمل وی تداعی میشد. ولی این روزها نه تنها کلاه پشمی که متناسب با آب و هوای شهر است، به سر گذاشته نمیشود بلکه این کلاههای خارجی با نوشتههای که گاهی مصرفکننده معنی آن را نمیداند باب شده است.
صفر جعفریزاده، کلاهدوز اردبیلی با تأکید به تغییر شیوههای لباس پوشیدن اردبیلیها در نیمقرن گفت: برخی لباسها معنی و پیام دارند. از جمله کلاه که وسعت استفاده از آن موجب شد راسته کلاه دوزان بازار تاریخی اردبیل شکل بگیرد.
دغدغه جعفری زاده را میبایست به تمامی البسه مصرفی در بین شهروندان اردبیلی نسبت داد. امروز پوشاک مورد استفاده این شهر البته به تبعیت از وضعی که در اغلب مناطق کشور دیده میشود، خالی از نمادها و المانهای فرهنگ بومی است.
به حدی پوشاک وارداتی جای البسه بومی محلی را گرفته که این روزها لباس بومی تنها توسط تعداد قلیلی از مردم عشایر و روستایی اردبیل مورد استفاده قرار میگیرد.
زنان پاسدار ارزشهای بومی با لباس خود بودند
هر چند گفته میشود البسه بومی محلی اردبیل از تنوع برخوردار است اما طی سالهای اخیر به مرور زمان کاتالوگهای لباسهای وارداتی به مغازهها، خیاطیها و پاساژها راه یافته و به جای معرفی لباسهای بومی، البسه ترک و اروپایی نگاه زنان و دختران و حتی مردان را شگفت زده ساخته است.
به عقیده جامعهشناس اردبیلی رگههایی از لباسهای بومی و محلی را نه در مناطق شهری که در مناطق روستایی و عشایری و خاصه بین عشایر کوچنشین میتوان پیدا کرد. عشایر شاهسون و بخشی از عشایر ارسباران که در این استان اقامت فصلی دارند آیینه تمامنما و میراث داران اصلی پوشاک هستند.
داور عبداللهی تصریح کرد: در این مناطق متناسب با فصول چهارگانه پوشاک متفاوتی وجود دارد و متناسب با مراسم مختلف الگوی لباس مردان، زنان، کودکان و بزرگسالان با هم متفاوت است به ویژه اینکه برای بزرگسالان و خاصه زنان این مناطق پوشاک کارکرد تمایز بخشی خاصی دارد و زن تازهعروس با نوع کلاغی رنگ آن و روسری چارقدی که میبندد از بقیه دختران و زنان متأهل از ویژگیهای نوع گره، نوع رنگ (شاد و سفید و تیره) و حتی کیفیت دوخت مشخص میشوند. نوع و جنس پوشاک زنان با منزلت اجتماعی و اقتصادی آنها تناسب دارد و در یک مجلس زنانه به خوبی میتوان این تمایز را مشاهده کرد.
همچنان که این جامعهشناس تأکید دارد لباس عشایر شاهسون اردبیل آخرین بازماندههای پوشاک بومی محلی این استان است.
لباس بانوان ایل شاهسون که نمادی از فرهنگ جاری و سنتها و باورهای این ایل است از ۹ تکه مجزا تشکیل میشود و زنان عشایر همواره تمامی این ۹ تکه را به تن دارند.
محقق ایل شاهسون شهروز جدید مغانلو در کتاب دلبافته های خود تکههای لباس را شامل پیراهن(کوینگ)، تنبان یا دامن شلیتهای(تومان)، روسری(یایلیق)، چارقد روی یایلیق(آلین یایلیقی)، عرقچین(آرخچن)، نیم تنه ساده مورد استفاده در زمستانها(یل)، جلیقه بیآستین(جلقا)، جوراب و کفش(باشماق) برشمرده است.
وی با بیان اینکه پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگهای متنوع و شاد تشکیل شده است، اضافه کرد: لباس محلی تحت نام کلی «تومان کوینگ» شناخته میشود.
جامعهشناس اردبیلی نیز تاکید کرد؛ رنگ و جنس و تعداد تنبانهایی که زنان ایل میپوشند بیانگر تمول و جایگاه اقتصادی – اجتماعی آنها است؛ بطوریکه لباسهای با جنس فاخر نخی و گاهی ابریشم کاربرد خاصی دارد و نشان دهنده ثروت خانواده است.
عبداللهی معتقد است؛ نوع بالاپوش مردان و جنس کلاه هم متفاوت است البته این تنوع پوشاک مصرفی با محیطهای کاری و منزلت مردان هم تناسب دارد و این حاکی از اهمیت جامعهشناسی لباس در مناطق روستایی است چرا که لباس مشخص کننده جایگاه طبقاتی و قشربندی اجتماعی مصرفکنندههای آنها است درست به همان شکلی که در مناطق شهری مرسوم است؛ پاپوشهای متنوع و رنگارنگ چه به شکل کفش و چه به شکل جوراب (در فصل سرد) جلوه خاصی به زیبایی پوشش مردان و زنان میدهد.
استاد دانشگاههای اردبیل تأکید کرد: نوع رنگ لباسها و کاربردی بودن آنها متناسب با فصول و شرایط خاص از جمله مجالس عزا، جشن و سرور مانند ختنه کنان کودکان پسر و نامزدی و ازدواج دختران و پسران زیبایی و جلوه خاصی دارد.
وی افزود: البته نوع پوشاک در قلمرو استانی تقریباً در مناطق روستایی استان اردبیل یکی است اغلب پوشاک زنان شامل تنبان، جلیقه، سرپوشی بنام کلاغی و پیراهنهای رنگارنگ است در مورد مردان چنین تمایزی دیده نمیشود.
عبداللهی تأکید کرد: باید اذعان داشت که تنوع پوشاک مناطق روستایی و عشایری استان در مقایسه با مردان بیشتر در بین زنان دیده میشود مردان از کتوشلوار که از مظاهر زندگی مدرن شهری است بیشتر استفاده میکنند گویا در زندگی عشایری زنان مهمترین تصویرگران و پیامرسانان منزلت خانوادهها هستند به تعبیر دیگر زنان دارندگان نشانههای سبک زندگی سنتی در این مناطق هستند.
هزینه کرد میلیونی برای لباس خارجی
مدیرکل میراث فرهنگی استان اردبیل هم معتقد است تنوع زیستی در استان اردبیل منجر به تنوع فرهنگی قابلتوجهی شده است.
کریم حاجیزاده بخشی از تبلور تنوع فرهنگی را در پوشاک هر منطقه عنوان کرد و افزود: میراث فرهنگی استان در نمایشگاههای مختلف به دنبال معرفی این جذابیت فرهنگی است.
با وجود اینکه انتظار نمیرود همه شهروند اردبیلی با لباس عشایر در سطح شهر رفتوآمد داشته باشد اما کارشناسان معتقدند به شکل قابلتوجهی از زیباییهای لباس بومی چشمپوشی شده است.
یکی از خیاطان اردبیل تصریح کرد: تمامی مدلهای لباسی که در حال حاضر برای بانوان اردبیلی دوخته میشود از اینترنت و شبکههای مجازی استفاده میشود بطوریکه خانمها به ویژه به مدل لباس بازیگران و خوانندهها اهمیت ویژه میدهند و هر قدر مراسم و مجلسی که میخواهند در آن حاضر شوند، اهمیت بیشتری دارد به انتخاب لباس تکی که به تن فلان خواننده بوده بیشتر بها میدهند.
این خیاط معتقد است؛ هیچ طراحی در خصوص لباسهای متناسب با فرهنگ اردبیل وجود ندارد و برخی طراحان در تهران لباسهایی با استفاده از شکل و رنگ و طرحهای ایرانی مثل بتهجقه و چهلتکه طراحی میکنند اما در خود اردبیل تاکنون موردی را مشاهده نکردم.
این اظهارات در حالی است که بانوان و دخترانی که زمانی پاسدار ارزشهای بومی محلی با لباس خود بودند، امروز برای کسب فلان مد خارجی هزینههای میلیونی صرف میکنند.
به عقیده خیاط اردبیلی طی سالهای اخیر خیاطی به یکی از شغلهای پردرآمد اردبیل تبدیل شده است. تا جایی که برخی خیاطان شناخته شده برای یک دست لباس ساده قیمتهایی از ۳۰۰ هزار تومان تا سه میلیون تومان درخواست میکنند.
وی افزود: با توجه به درآمد متوسط مردم اردبیل این ارقام قابل توجه است. بارها شده که از مشتریانم مد خارجی خاصی را درخواست کرده و به دلیل دستمزد بالا به صورت نسیه پول آن را پرداخت کرده است.
یکی از شهروندان اردبیلی نیز در این خصوص گفت: بنده تاکنون طرح لباسی که گفته شود لباس اردبیلی است جایی ندیدهام.
نادیا روشنی متذکر شد: اگر چنین طرحی وجود دارد معرفی نشده بطوریکه نه مغازهای چنین لباسی میفروشد و نه خیاطی چنین لباسی میدوزد؛ اما در مقابل طرحهای خارجی تا دلتان بخواهد مغازه را پر کرده است.
وی تصریح کرد: زمانی یکی از اقوام به دنبال لباس عروسی آذری بود؛ لباس عروسی که متناسب با فرهنگ این شهر باشد اما متأسفانه نتوانست چیز مناسبی پیدا کند و مجبور شد مدل خارجی بخرد.
چشمپوشی به فرهنگ تداعیکننده لباس
کارشناسان معتقدند خلائی که امروز در پوشاک بومی دیده میشود به خلأهای فرهنگی گره خورده است.
جامعهشناس اردبیلی در این خصوص گفت: بین پوشاک مصرفی و فرهنگ مناطق و حتی شرایط جوی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ بطوریکه لباس مناطق گرم و مناطق سرد با یکدیگر متفاوت است استفاده از پوشینههای ضخیم و بیشتر پشمی با رنگ تیره در مناطق سردسیر (ییلاق) و استفاده از لباسهای نخی و نازک و با رنگهای روشن در مناطق گرمسیر (قشلاق) گویای این موضوع است.
عبداللهی با ذکر مثالی به استفاده از روسری کلاغی بین زنان و «یاشماق» گرفتن اشاره کرد و با بیان اینکه این اقدام نشان دهنده نجابت زنان شوهردار و بویژه نوعروسان است، افزود: در واقع هرچه از مناطق شهری به سمت مناطق روستایی و عشایری میرویم نوع و میزان باورهای سنتی مردم هم تقویت میشود.
وی معتقد است اینکه نوعروسان شاید پنج تا ۱۰ سال بدون یاشماق با پدر شوهر یا برادر شوهر و اساساً هر مرد غریبه دیگری حرف نمیزنند نشان دهنده عمق باورهای دینی زنان در مناطق روستایی و عشایری است.
به گفته جامعهشناس اردبیلی اگر در بخش پوشاک شاهد تحولات جدی و گاه ضد ارزشی هستیم باید قبول کنیم که در زیرساخت ارزشی و هنجاری افراد و جامعه تغییراتی رخ داده است اما متأسفانه با فقدان متولی برای صنعت پوشاک به مفهوم واقعی کلمه، هر روز یک مدل یا الگو و طرحی در جامعه رواج پیدا میکند که توجه و سلایق افراد خاصی را به خود جلب میکند و وقتی متوجه میشویم که متأسفانه دیر شده و کار از کار گذشته است.
وی افزود: در کشورهای بسیار پیشرفته چون ژاپن و اروپا هنوز سنتهای دیرینه احیا و بازسازی و حفظ میشود اما در کشور ما عناصر هویت فرهنگ (مثلاً پوشاک) بهراحتی فراموش میشود.
وی متذکر شد: باید توجه داشت ملتی که سنتهای خود را فراموش کند به سرعت در مسیر تهاجم فرهنگی و تندباد بحرانزا دچار سردرگمیشده و از قافله توسعه عقب میماند چرا که شرط توسعه، پاسداشت سنتها و هویتهای فرهنگی ملی است.
لباس بومی اردبیل معرفی موفقی ندارد
برخی کارشناسان معتقدند اینکه جامعهای به اصالتهای فرهنگی خود چشم بپوشد خود به نوعی فقر فرهنگی محسوب میشود. بررسی اقدامات معرفی لباس بومی محلی اردبیل در ۱۰ سال گذشته نشان میدهد، نه تنها در این استان مطالعه جامع و منسجمی در خصوص پوشاک صورت نگرفته بلکه بر خلاف ادعای حفظ ارزشها هیچ اقدام تأثیرگذاری برای معرفی لباسهای بومی محلی صورت نگرفته است. نمایش لباس بومی در مجالس رسمی که به تن چند دختر کم سن و سال است تنها اقدام فرهنگی معرفی لباس بومی محلی است.
به مدت دو سال است که آتلیههای لباس محلی در محل ستاد تسهیلات سفرهای نوروزی استان در طول تعطیلات دو هفتهای نوروز دایر میشود اما این اقدام به دلیل کوتاهی زمان و مراجعات اندک به خود ستاد نمیتواند تأثیرات ماندگار خلق کند.
یکی از عکاسان اردبیلی معتقد است در مقایسه با سایر استانها اردبیل در معرفی البسه بومی محلی خود موفق عمل نکرده است.
فرامرز جهانگیری گفت: بسیاری از اردبیلیها حتی لباس بومی محلی خود را نمیشناسند و معتقدند تومان کوینگ منحصر به عشایر است و فقط توسط این قشر از جامعه مورد مصرف دارد.
وی افزود: در وضعیتی که راهاندازی اکوکمپ ها از سوی میراث فرهنگی استان برنامهریزی میشود لازم است جایگاه مناسبی برای معرفی لباس بومی محلی نیز تدارک دیده شود.
در عین حال استفاده مجدد با اعمال تغییرات بر روی لباس بومی محلی به عقیده کارشناسان شدنی است و تنها سلیقه و درایت میطلبد.
مدرس دورههای گردشگری در دانشگاههای اردبیل در این خصوص گفت: لازم است صنعت پوشاک در کشور این طرحهای زیبای سنتی را شناسایی کرده و در طراحی و دوخت لباسهای اقشار مختلف بویژه بانوان مورد استفاده قرار دهد.
عبداللهی افزود: متأسفانه به دلیل ضعف عمده صنعت پوشاک و طراحی آن در کشور این ظرفیت بالقوه همواره مغفول مانده است؛ این در حالی است که در معتبرترین مراکز طراحی لباس در اروپا از جمله فرانسه و ایتالیا بهعنوان طلایه داران اروپایی این صنعت در شوها و فشن های لباس از طریق احیای طرحهای سنتی سعی میکنند به این صنعت روح تازهای بدمند و البته بسیار هم موفق بودهاند.
وی تصریح کرد: نسل جوان جامعه ما پتانسیلی است برای طراحان مد و لباس تا با ارائه طرحهای پستمدرنی از لباس سعی کنند هم میراث دار این عنصر فرهنگی بوده و هم به تحول صنعت پوشاک کشور کمک کنند و از این طریق با به چالش کشیدن جدی الگوها و مدلهای پوشاک غیربومی و بیشتر ضد فرهنگی به تداوم هویت ایرانی – اسلامی مصرفکنندگان در کشور کمک کنند.
جامعهشناس اردبیلی البته احتیاط را لازم کار دانست و افزود: چنانچه در این فرایند استفاده از زیباییشناسی در طراحی و دوخت لباس متناسب با سن، جنسیت، طبقه و جایگاه اجتماعی مصرفکننده داخلی موردتوجه قرار نگیرد موفقیت این طرح را با تردید مواجه خواهد کرد.
وی همچنین به ضرورت بازنگری در شیوههای معرفی لباس بومی محلی نیز تأکید کرد و افزود: برگزاری جشنوارههای مختلف برای معرفی پوشاک مناطق مختلف، برگزاری مسابقات در سطح استانها برای ارائه الگوهای تلفیقی از این پوشاک و نقشها و طرحهای آن میتواند بسیار کارساز باشد.
عبداللهی معتقد است تدوین آییننامههای الزامآور برای مراکز فنی حرفهای و دانشگاههای علمی کاربردی که در زمینه پوشاک فعالاند همچنین اتحادیهها و اصناف این صنعت نیز میتواند مؤثر واقع شود.
نقش و نگارها و طراحی لباسهای بومی گنجینهای است که نیازمند متولی است تا ضمن صیانت از آنها به انتقال آن به نسلهای بعدی البته با رنگ و سیاقی پختهتر و ماندگارتر اقدام شود.