شهرام محمودی، ملیپوش والیبال ایران که ورزش را با دروازهبانی فوتبال آغاز کرد و در مسیر راهش پینگپنگ، شنا و دوچرخهسواری را هم تجربهکرد، در آخر به والیبال رسید تا نامش در فهرست نخستین تیم ملی والیبال ایران قرارگیرد که حضور در المپیک را دیده است.
محمودی پس از المپیک ریو با ورزش حرفهای خداحافظی کرد. البته نه برای همیشه. پشتخطزن تیم ملی والیبال ایران پیشتر گفته که میخواهد یک سال از بازیهای ملی دور باشد تا به آسیبدیدگیهای جدیاش برسد. با این حال حتی فکر به اینکه سال آینده باید بازیهای لیگ جهانی را از تلویزیون ببیند هم ناراحتش میکند. برادر بزرگتر او بهنام، یکی از لژیونرهای مطرح دوران والیبالی خود بود. همراه با این بازیکن چمدان را بستیم و گشتی به زندگی غیروالیبالیاش زدیم.
کرج؟
ایران کوچک . جایی که خیلی از مردم برای رسیدن به موفقیت و میانبری به تهران به آنجا میروند، اما خاکش خیلی گیراست و ماندگار میشوند.
نخستین بازی ملی؟
سال90 بود که برای مسابقات انتخابی لیگ جهانی بازی کردهبودم و واقعا هیجان داشتم. حس فوقالعادهای بود.
توپ میکاسا؟
یک رویای واقعی. از بچگی با آن بزرگ شدم و تمام دنیا و رویایم با والیبال با همین توپ بود.
لمس توپ؟
خیلی کوچک بودم. سال دوم ابتدایی. نخستین مسابقهای هم که دادم سال چهارم ابتدایی بودم. رقابتهای مینی والیبال کشور بود و برای نخستینبار زمین و میدان مسابقه را میدیدم.
پشتخطزنی؟
من ابتدا دریافتکننده بودم، اما چون آرنجم شکسته بود و نمیتوانستم به راحتی ساعد بزنم مدتی دفاع وسط بازی کردم و در نهایت شدم پشت خطزن در والیبال.
پشت کسی هم درآمدی؟
خیلی وقتها به خاطر هیکل درشتم پشت خیلیها درآمدم.
ولاسکو؟
دیکتاتور. همین خصوصیتش هم سبب شد که از نظر من تیم ملی والیبال ایران یک دوره دیرتر به المپیک برود و این بازیها را در سال2012 و در لندن از دست بدهد.
کواچ؟
جوان و خوشقلب که به نظر من در ایران با او آنطور که باید، رفتار نشد. در حالی که والیبال ایران همراه با او در سالهای2014 و 2015 بهترین نتایج دوران را به دست آورد. هرچند کمتر به 2015 میپردازند. در حالی که ما در این سال یک برد بیشتر از سال قبل هم داشتیم و اگر با یکسری مشکلاتی که پیشآمد بازی مقابل لهستان در تهران را واگذار نمیکردیم همه چیز تغییر میکرد.
لوزانو؟
کسی که والیبال ایران را به المپیک رساند.
فوتبال؟
رشتهای که خودم خیلی آن را دوستداشتم و حتی ورزش را با همین رشته آغاز کردم. ابتدا دروازهبان بودم و حتی تا آستانه قرارداد با باشگاه نوجوانان پیکان هم رفتم، اما در نهایت والیبال را انتخاب کردم.
ورزشها؟
دوستداشتنیاند. دبیرستان هم که بودم به همه مسابقات میرفتم. از والیبال گرفته تا پینگپنگ، شنا و دوچرخهسواری.
پرسپولیس؟
سرور استقلاله.
مردم و محمودی؟
یک حس خوب و ناب. حس حمایت و مهربانی. بدون شک والیبال هرچه دارد بخش اعظم آن مدیون همین مردم است. مردم و تماشاگرانی که همیشه و همه جا ما را حمایت کردند. وقتی مسابقه داریم به سالنها میآیند و از ما حمایت میکنند. مردمی که باعث شدند میزبانی ایران در رقابتهای مختلف برای کشورها و رقبای دیگر ترسناک شود.
اینستاگرام؟
فضای خوبی که میتوانیم با دوستان و طرفدارانمان در ارتباط باشیم. البته اگر خوب استفاده کنیم و جنبه داشتهباشیم که متاسفانه فرهنگ استفاده از خیلی ابزارها در کشور ما آموزش داده نمیشود و همین موضوع سبب ایجاد مشکلات فراوانی میشود، اما در مجموع و بدون در نظر گرفتن این مشکلات این شبکه جایی است که میتوانیم با طرفدارانمان در ارتباط باشیم و به نظرم وظیفه ماست که به محبتهایشان جواب دهیم و نظرات و انتقاداتشان را بخوانیم.
آسیبدیدگی؟
بدترین بخش ورزش که هیچ راه فراری از آن نیست. ورزش حرفهای خیلی بیرحم است و مصدومیت هم بیرحمترین آن است. البته اکنون اوضاع خیلی بهتر شده است. چند سال پیش وقتی یک بازیکن آسیب میدید به طور کامل از صحنه ورزش قهرمانی دور میشد و از نظر روحی خیلی آسیب میدید، اما الان خوشبختانه با بهترشدن وضعیت علمی ورزش و همچنین پیشرفت والیبال در ایران دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نیستیم. حتی در همین لیگ میبینیم بازیکنانی که مدتی طولانی آسیب داشتند دوباره به میدان رقابتها برمیگردند و باشگاهها هم از آنها استفاده میکنند.
دغدغه اصلی؟
بردن و پیروزی. بهترین بودن و همیشه بهترین عملکرد را ارائه دادن. اینکه بدون هیچ منتی در اختیار تیمم باشم. در زندگی خصوصی هم اینکه به خانوادهام خدمت کنم و کنارشان باشم.
زایتسف؟
بازیکن خوب و توانمند و قابل احترام ایتالیایی که جوانترها خیلی میتوانند از او یاد بگیرند.
ورزش قهرمانی یعنی یک ماهگی بچهات را نبینی
کودکان کار؟
بچههایی که نیازمند توجه مردم و مسئولان هستند. نباید یادمان برود که این بچهها گناهی ندارند و بدون انتخاب خودشان، وارد این زندگی سخت شدهاند. امیدوارم مسئولان بیش از پیش به آنها توجه کنند، چون واقعا نیازمند توجه و برنامهریزی هستند.
سیاست؟
هیچ علاقهای به این موضوع ندارم.
والیبالیستشدن آرسام؟
این مستقیم به پسرم مربوط است. البته برای فکرکردن درباره این موضوع خیلی زود است، اما به طور کلی اگر بخواهد سمت ورزش حرفهای برود من وظیفهام فقط راهنمایی و هدایت کردنش است. سعی میکنم تا جایی که بشود برای تربیتکردنش وقت بگذارم و او را به فردی هدفمند و مفید برای جامعهاش تبدیل کنم. ورزش حرفهای واقعا سخت است و سعی میکنم ابعاد مختلف سختی آن را به فرزندم نشان دهم، اما در نهایت او خودش تصمیم میگیرد.
موسیقی؟
انتقال حس آرامشبخش. بویژه وقتی که حال خوبی نداری یک موسیقی خوب واقعا حس مثبتی به انسان منتقل میکند.
تاهل؟
بخش بسیار مهم زندگی یک ورزشکار حرفهای است. داشتن یک همسر خوب واقعا یک ورزشکار را از نظر روانی حمایت میکند و سبب میشود همیشه حس کنی یک حامی بزرگ داری.
همسر؟
فکر میکنم باید از خانوادهام، بویژه مادر و همسرم تشکر ویژه کنم که همیشه حمایتم کردند. همیشه با بداخلاقیهای من ساختند و دوریهای زیادی تحمل کردند. شاید برخی بگویند چه دوریای، این همه مسافرت میروند و لذت میبرند، اما واقعا ورزش قهرمانی دشوار است. این را زمانی خواهید فهمید که پسرتان به دنیا بیاید اما شما به محض دیدنش به مسابقه بروید و کل ماه نخست زندگی او را نبینید.
والیبال بدون شهرام محمودی؟
اتفاق خاصی نمیافتد. به قول یکی از دوستان این قطار راه خودش را پیدا کردهاست و اگر کسی هم از آن پیاده شود مشکلی برایش پیش نخواهد آمد. شاید کمی جایگزین پیداکردن برای بعضی بازیکنان سخت باشد که البته آن هم با وجود استعدادهای خوب در کشور حل شدنی است.
داشتههای معنوی زندگی؟
داشتن احترام و محبوبیت بین مردم واقعا لذتبخش است. جدای از آن بودن در کنار خانواده و افرادی که دوستشان دارم و از آنها انرژی میگیرم.
برادر؟
مثل کوه.
پیشکسوتان؟
قشری که باید به آنها توجه شود. پیشکسوتان همان افرادی هستند که سالها پیش برای ورزش این مملکت زحمت کشیدهاند و خدمت کردهاند. باید جایگاه خوبی برای آنها قائل باشیم.
جنگ؟
حس ناامیدی و یاس. آوارهشدن آدمها و تنهایی. امیدوارم روزی بیاید که دیگر هیچ جنگی در دنیا نبینیم.
کار خیر؟
یک وظیفه همگانی. حتی اگر آن کار خیر گرفتن دست یک نفر و رد کردنش از خیابان باشد. به نظرم ما ورزشکاران یا هنرمندان وظیفه بیشتری در این زمینه داریم و باید الگو باشیم.
پول؟
نباید به دروغ بگوییم بیارزش است. اتفاقا باید به اندازهای باشد که بتوان حداقلها را در زندگی با آن تامین کرد.
محمد موسوی؟
بهترین سرعتیزن دنیا و دوستی که میشود همیشه به او تکیه کرد.
حال این روزهایت؟
فعلا که گردنم آسیبدیده و خیلی خوب نیستم. نزدیک پلیآف و بازیهای پرفشار هم هست که دیگر بدتر.
المپیک 2016ریو؟
رویایی که جامعه ورزش ایران منتظر آن بود و محقق شد.
محمدرضا داورزنی؟
مدیری که برای تکتک این داشتههای والیبال زحمت کشید و برنامهریزی کرد.
روزی که باید والیبال را از تلویزیون ببینی؟
مطمئن هستم که خیلی سخت خواهد بود، اما به هر حال تصمیمی است که گرفتم تا به آسیبهایم برسم.
انرژی توپ؟
والیبال و ورزش از نظر من یک جبهه است که میتوان خیلی از حرفها را در آن عملی کرد. مثلا سالی که دوبار در تهران با نتیجه 3 بر صفرآمریکا را شکست دادیم و انرژی توپی در جامعه تزریق کردیم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد