مخفی کردن طلا در سطل زباله برای زوج جوان دردساز شد

زباله یک میلیاردی

سناریوی مرگبار برای سرقت از پیرزن

دختر همسایه با همدستی مرد شیشه‌ای نقشه قتل پیرزن را برای سرقت طلاهایش طراحی کرد، اما بررسی دوربین‌های مداربسته راز این جنایت را فاش کرد.
کد خبر: ۹۹۵۲۳۹
سناریوی مرگبار برای سرقت از پیرزن

به گزارش جام‌جم، ساعت 18 و15 دقیقه عصر 29 دی امسال دختری جوان در تماس با پلیس، راز قتل پیرزن 85 ساله در خیابان جیحون را فاش کرد.

ماموران با حضور در آنجا و بررسی‌‌های اولیه متوجه شدند زن سالخورده به نام آمنه خفه شده است. ماجرای این جنایت به سجاد منافی‌آذر، کشیک قتل دادسرای جنایی تهران، گزارش شد و با هماهنگی قضایی تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران آغازشد .

دختری جوان به نام مریم که این قتل را گزارش کرده بود، در تحقیقات گفت: ظهر امروز آمنه از من خواست چون دستگاه کنترل تلویزیونش خراب شده، برایش کنترلی بخرم و به خانه‌اش بیاورم. عصر برای او کنترلی خریدم. وقتی به خانه بازگشتم متوجه شدم شیشه در ورودی خانه آمنه شکسته شده است. از میان شیشه‌های شکسته به داخل نگاه کردم و با جسد او در اتاق نشیمن رو‌به‌رو شدم.

ماموران که به اظهارات مریم مشکوک شده بودند، تحقیقات را روی او متمرکز کرده و با بررسی دوربین‌های مداربسته متوجه شدند، روز حادثه مردی میانسال او را تعقیب می‌کرده است. در حالی که مریم منکر آشنایی با مرد میانسال بود، خانواده‌اش با مشاهده تصویر اعلام کردند مرد میانسال سال‌ها قبل همسایه آنها بوده است.

با افشای این موضوع، مریم تحت بازجویی قرار گرفت که این بار گفت: با مجید چهار سال پیش در 30 متری جی همسایه بودیم. او به خاطر اختلاف‌هایی که با همسرش داشت از او جدا شد. بعد از آن هم از مجید خبر نداشتم.

در ادامه مجید ششم بهمن دستگیر شد. مرد میانسال در بازجویی‌ها به قتل آمنه با همدستی مریم اعتراف کرد و گفت: چهار سال پیش با مریم و خانواده‌اش در منطقه 30 متری جی آشنا شدم. آن زمان متاهل بودم و با همسرم درگیری داشتم. مریم به عنوان یکی از همسایه‌ها، با میانجیگری سعی در آشتی ما دو نفر داشت. پس از جدایی از همسرم، معتاد شدم. مریم هم به صورت پنهانی شیشه مصرف می‌کرد و همین موضوع باعث نزدیکی من و مریم شد. من مشکلات مالی داشتم و مریم در این مدت به من کمک مالی می‌کرد. حدود یک ماه قبل از جنایت یک بار با معرفی مریم و برای نظافت به خانه پیرزن رفتم. از آن زمان، چند بار پیشنهاد سرقت طلا و جواهرات را با مریم مطرح کردم اما او زیر بار نمی‌رفت تا این‌که چند روز قبل، این بار مریم پیشنهاد سرقت را مطرح کرد. روز جنایت قرار شد مریم در ورودی آپارتمان را باز کند و همین کار را کرد. پس از ورود به داخل ساختمان، در آپارتمان مقتول را زدم و وقتی آمنه در را باز کرد، محکم در را به صورتش کوبیدم و او به داخل اتاق پذیرایی افتاد .

با طناب، دست و پا و دهان پیرزن را بستم. هنگامی که قصد بستن دستان مقتول از پشت‌سر را داشتم، دست چپش شکست. ابتدا یک انگشتر طلا را از داخل دست پیرزن خارج کردم . برای پیدا کردن طلاها به داخل اتاق‌ها رفتم اما موفق به پیدا کردن طلا و جواهرات نشدم. از مریم سوال کردم که او مدعی شد طلاها پیش دختر آمنه است. پس از جست‌وجوی داخل اتاق‌ها و بدون پیدا کردن طلا و جواهرات، یک دستگاه ویدئو، یک دستگاه پلی‌استیشن و یک تخته‌فرش دستباف را سرقت کردیم و از ساختمان خارج شدیم. پس از مدتی به مریم زنگ زدم و متوجه شدم پیرزن به علت خفگی فوت کرده است. همزمان با اعتراف وی، مریم نیز بازداشت شد و به همدستی با مجید در این جنایت اعتراف کرد.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در این باره گفت: با اعتراف متهمان، آنها روانه زندان شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
نرم افزار موبایل
-
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۹
۰
۰
دوست عزیز دخترجوان كه نوشتیدطرف ۴۴سالشه اون مرده هم ۴۵ سالشه
سهم پزشکان سهمیه‌ای

ضرورت اصلاح سهمیه‌های کنکور در گفت‌وگوی «جام‌جم»‌با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت

سهم پزشکان سهمیه‌ای

نیازمندی ها