همین موضوع، باعث شده ما در این سالها به کسانی جایزه بدهیم که حرفه اصلیشان نویسندگی نبوده، اما مرتبط با کتاب، کاری کردهاند؛ مانند مهندس یا متخصص یکی از علوم تجربی که کتابی را از زبان بیگانه ترجمه کرده است.
از این روست که این جایزه، اغلب در خدمت حوزه های خدماتی ، فنی و علوم محض بوده است. بنابراین جایزه کتاب سال، هر چند در رونق بخشیدن به علوم مختلف موثر است، اما یک اتفاق خالص فرهنگی محسوب نمی شود.
برای رفع این خلأ و توجه به حوزه های مغفول مانده در جایزه کتاب سال مانند تاریخنگاری و رمان، جایزه جلال آلاحمد را برگزار کردیم که البته جایگاهش در سالهای اخیر با بی توجهی و غفلت، دچار تنزل شده است.
از سوی دیگر باید بپذیریم وقتی جایزه کتاب سال را لزوما نه به نویسندگان حرف های بلکه به کسانی اعطا می کنیم که شغلشان نویسندگی نیست، نباید تاثیرگذاری از این جایزه را در حوزه های مرتبط با فرهنگ انتظار داشته باشیم.
بدیهی است این جایزه بیشترین تاثیرش را بر حوزه های مختلف علم دارد؛ وقتی به کتاب ترجمهای از علم دندانپزشکی جایزه اهدا می کنیم، در واقع به جامعه دندانپزشکی انگیزه میدهیم که دیگران هم تازه های این علم را ترجمه کنند، نه اینکه بر روند تولید آثار حوزههای اندیشه، فرهنگ و هنر مکتوب اثر گذاشته باشیم. از سوی دیگر تجربه نشان داده، حجم آثار برگزیده در حوزه های تصحیح و ترجمه جایزه کتاب سال، بسیار بیشتر از تالیفات فرهنگی، هنری و اندیشه بوده است؛ اگر قصدمان تاثیرگذاری جایزه کتاب سال بر حوزه های مختلف فرهنگ است، باید داوری ها را به هم نزدیک و سختگیری ها را به همه بخشها تسری دهیم. گام بعدی این است که تالیف را بیش از ترجمه جدی بگیریم؛ به هر حال ترجمه مثل مونتاژ محصول خارجی است، در حالیکه تالیف را از اساس می توانیم تولیدی ملی در نظر آوریم.
محسن پرویز - معاون فرهنگی سابق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد